نشست نقد و بررسی کتاب «انجمنهای علمی دانشجویی؛ کارکردها و آسیبها» برگزار شد
باقرپور: 300 انجمن علمی داریم که نگاهشان اکوسیستمی نیست
اسماعیل باقرپور گفت: ما حدود 300 انجمن علمی ثبت شده داریم اما نگاهشان اکوسیستمی نیست و همچنان با همان مدل ابتدای دهه هشتاد پیش میروند. این انجمنها با نهادهای دیگر تعامل ندارند.
حسین زاده فرمی در ابتدای این نشست با اشاره به تجربه زیسته ستادیاش در وزارت که موجب آشنایی بیشترش با این تشکلهای دانشجویی شده است گفت: آخرین آمارهای پیمایشی حاکی از این است که کمتر از 9 درصد از دانشجویان مشغول به تحصیل جذب گروههای دانشجویی میشوند.
وی در ادامه با بیان اینکه طرح موظفیام در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی درباره تشکلهای دانشجویی است گفت: سال اول این طرح را به انجمنهای دانشجویی اختصاص دادم که حاصل آن یک کار پژوهشی میدانی کمی محور در دانشگاههای تهران بود. سال دوم را به کانونهای دانشجویی و سال سوم را به نشریات دانشجویی اختصاص دادم. این کارها با متغییر وابسته توامندسازی فرهنگی- اجتماعی دانشجویی انجام شده است.
حسین زاده با اشاره به مباحث کتاب گفت: در این کتاب هفت مقاله که مبنای آنها علوم اجتماعی است گردآمده است. چند دسته هم باید گفتگو انجام شده است، یکی با موسسان و بنیادگذاران این تشکلهای بوده در این راستا که بدانیم هدفشان از تشکیل این تشکلها چیست؟ آیا برنامه داشتهاند یا بدون برنامه بودهاند؟ بعد از موسسان به سطح مدیران رفتیم و در سطح سوم هم به میدان کار و خود دانشجویان پرداختیم.
در ادامه این نشست اسماعیل باقرپور از فعالان سابق انجمنهای علمی دانشجویی با بیان اینکه فضای رسمی علم در کنار فضای غیر رسمی آن با تبادل تجربه و موضوعات بین این دو فضا است که میتواند پیشران علم در جهت صحیح باشد گفت: انجمنهای علمی که بخشی از فضای غیر رسمی علم هستند بسیار پیشروتر از اجتماعات علمی و فضای رسمی علم هستند. دو رویکرد درباره انجمنها میتوان در نظر گرفت؛ یکی رویکرد کارکردگرایی است که این کتاب به آن پرداخته و در این رویکرد ما به کارکردهای عام توجه میکنیم که عمومی هستند و داوطلبانه است.
به گفته وی، در بررسی این کارکردهای کانونی باید به برخی از پرسشهای روز و مهم پرداخته میشد. چرا که امروز انجمنهای علمی با بیست سال پیش بسیار متفاوت هستند. همچنین شکل گیری مولفههای کانونی در انجمنهای غیر علمی مانند نشریات نسبت به انجمنهای علمی بیشتر است و امکان هم افزایی را بیشتر میکند.
باقرپور افزود: از حیث فعال بودن هم باید این مسئله بررسی میشد که آیا فردی که فعال بوده نسبت به فردی که فعال نبوده از تفوق نسبی برخوردار بوده است؟ سنجش این مسائل اهمیت دارد. همچنین عنایت به تغییرات نسلی بسیار حائز اهمیت است. اینکه آینده انجمنهای علمی چگونه میتواند باشد هم از اهمیت خاصی برخوردار است.
به گفته این محقق، کتاب در رابطه با کارکردهای تخصصی نکتهای ندارد. در آیین نامه انجمنهای علمی اهدافی طراحی شده و همچنین وظایفی برای آنها در نظر گرفته شده است بنابراین ناظر به این وظایف جای کار بسیار هست که میتواند بازخوردی برای سیاستگذاران باشد.
وی در ادامه افزود: رویکرد دیگر رویکرد اکوسیستمی است که مقداری از سطح نهاد بالا رفته و مجموعهها را در تعامل با یکدیگر بررسی میکند. این رویکرد معتقد است که نهادها در تعامل با یکدیگر رشد و ارتقا پیدا میکنند. پرسش این است که انجمنهای علمی نسبت به اکوسیستمها چه رویکردی دارند؟ ما حدود 300 انجمن علمی ثبت شده داریم اما نگاهشان اکوسیستمی نیست و همچنان با همان مدل ابتدای دهه هشتاد پیش میروند.
آرمان ذاکری عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس دیگر سخنران این نشست بود که با اشاره به مقالات کتاب گفت: هفت مقاله منتشر شده در کتاب را میتوان در دو سنت تقسیم کرد، اما بین این دو سنت در این کتاب گفتوگویی صورت نگرفته است. وجه قوت کتاب پرداختن به سنت بوده است.
وی افزود: دو سنت در دانشگاه یکی دانشگاه هومبولتی و دیگری دانشگاه تجاری وجود دارد؛ سنت دانشگاههای هومبولتی به کشف حقیقت خدمت میکند که شش مقاله متکی به چنین درکی از دانشگاه گذشته است و انجمنهای علمی را هم در همین راستا فهمیده است. در پس پشت این شش مقاله دانشگاه خدمتگذار خیر عمومی است.
به گفته ذاکری، در مقاله اردشیر منصوری بحث عبور از دانشگاه نوع اول به نوع دیگر مطرح شده است. یعنی از دانشگاهی که قرار بود در کشف حقیقت باشد به دانشگاهی که میخواهد در خدمت بازار باشد شیفت پیدا کرده است. در این راستا انجمنهای علمی را هم قرار دادهاند. در این راستا باید تهاجم سیاست را به تهاجم بازار افزود که در کتاب خلاء آن دیده میشود. از ابتدای دهه هشتاد تا ابتدای دهه نود در جامعه شاهد چرخش پارادایمی در کل کشور هستیم که در دانشگاه هم خودش را نشان میدهد یعنی چرخش از مسائل اجتماعی به مسائل سیاسی است که در این میان شاهد فردگرایی خودخواه هستیم. کارکرد انجمنهای علمی هم در این گذار تغییر میکند.
عضوهیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس یادآور شد: سوژه فردگرای خودخواه تعلق خاطری به جامعه و دانشگاه ندارد و به اصطلاح سعی میکند که نسوزد و در مسائل سیاسی و اجتماعی دخالتی نمیکند و فقط به فکر منافع شخصی خود است.
ذاکری افزود: در این کتاب عمدتاً انجمنهای علمی را نهادی که فعالیت در آن مثبت است در نظر گرفته میشود اما پرسش این است که آیا در چنین فضایی یعنی با ظهور فردگرایی خودخواه، فعالیت با نیت و هدف کمک به جامعه انجام میشود؟ چرا که پارادایم قبلی با چالشهای بسیاری مواجه است که باید بررسی شود و پارادایم جدید هم با ظهور فردگرایی خودخواه به ویژه در رشتههای غیر علوم انسانی هدف بیشتر منافع شخصی است تا کمک به جامعه.
وی در ادامه با بیان اینکه مزیت کتاب پرداختن به برخی از شهرستانهاست گفت: لازم است که این شهرستانها با تهران مقایسه شود. اما به نظر میرسد برخی از دامن زدنهای به انجمنهای علمی به دلیل هزینه ندادن در فضای سیاسی باشد.
نظر شما