نازنین نوذری، مترجم زبان اسپانیایی به دلیل مرگ کارلوس روئیث ثافون، نویسنده مطرح رمان «سایه باد» در یادداشتی به این نویسنده و ترجمه «سایه باد» پرداخته و آن را در اختیار ایبنا قرار داده است که در ادامه میخوانید.
کارلوس روئیث ثافون متولد بارسلونای اسپانیا بود و چند سالی است که با کتاب «سایه باد» به شهرت جهانی رسیده است. نویسنده جوان و پر کار که عمدتاً مخاطب او نوجوان است اما همانطور که دیده شد بزرگسالها بیشتر مبهوت قلم و نوع نوشتههای او شدند.
اولین اثرش را در سال ۱۹۹۳ نوشت و همان سال هم جایزه گرفت. ثافون عاشق سینما و لوسآنجلس بود. بنا براین با مبلغی که از آن جایزه به دست آورد آرزوی خود را برآورده کرد و به ایالات متحده رفت. همچنان به نوشتن برای نوجوانان ادامه داد. و در سال ۲۰۰۱ اولین رمانش را برای مخاطب بزرگسال نوشت و جالب اینکه در خارج از اسپانیا سریعتر و بیشتر مخاطب جذب کرد و به سرعت آثارش به زبانهای بسیاری ترجمه شد. پیشنهادهای بسیار به او شد تا از این کتاب فیلم ساخته شود اما او موافقت نکرد و آن را خیانت به اثر دانست.
در سفری که در سال ۱۳۸۳ به اسپانیا داشتم با این کتاب آشنا شدم که در آن زمان چاپ بیست و یکم آن بود. کتاب را خواندم و تصمیم به ترجمه آن گرفتم.
سبک جالب این نویسنده گوتیک بودن سبک او است. کتاب داستان در داستان اتفاق میافتد که البته تمام آثار ثافون از این تکنیک برخوردار است. شخصیتهای کتابهای او عمدتاً نوجوانی است که خیلی اتفاقی با داستانی فراموش شده و خاموش مربوط به گذشته را بر ملا میکند و شخصیتها به ترتیب وارد میشوند. این رمان درعین پیروی از سبک گوتیک، نگاه شفافی به مسائل اجتماعی دارد. به ویژه گرایشهای مختلف و گاه متضاد که از دل جنگ داخلی اسپانیا برآمده بود. افرادی که درطی سه سال جنگ در جبهههای گوناگون شرکت کردند و با پیروزی فرانکو، جانب او را گرفتند. شیوهای که ثافون در این کتاب به کار میبندد، یادآور هزارتوهای گوتیک است بی اینکه در دام تقلید بیفتد.
به گمان من علاقه او به سینما باعث چنین تکنیکی شده است. درست مثل یک فیلمساز رمان مینویسد. خودش میگوید که کار او لایهلایه است و به ترتیب که پیش میرود تغییرات در کار ایجاد میکند و میگوید خواننده باید کتاب را مثل آب روان بخواند و همه چیز باید خیلی ساده و آسان باشد. داستان اتفاقات پس از جنگ داخلی اسپانیا را روایت میکند. داستان در دل داستان دیگری است و این در همه آثار او دیده میشود.
سرکار خانم گیتا گرکانی، نویسنده و مترجم برجسته، متن ترجمه را با نسخه انگلیسی آن مطابقت دادند و جالب اینکه چندین پاراگراف در نسخه انگلیسی «سایه باد» حذف شده بود. جناب آقای محمد قاسمزاده، از نویسندگان مطرح کشور هم زحمت ویرایش کار را کشیدند. ترجمه این کتاب در سال ۱۳۸۴ تمام شد و تحویل ناشر شد. اما به دلایلی که من اطلاع ندارم کل کتاب غیر مجاز اعلام شد حال آنکه دو ناشر دیگر با دو ترجمه متفاوت این رمان را به چاپ رساندند.
بالاخره یازده سال بعد، در سال ۱۳۹۵، نشر دیبایه مجوز کتاب را گرفت و این کتاب که اولین ترجمه از متن اصلی اسپانیایی بود چاپ شد.
نظر شما