محمود آموزگار در گزارشی که برای انتشار در مجله بخارا نوشته است، مرور و تحلیلی داشته است بر اتافقهای حوزه نشر در سالی که گذشت.
کتاب از جمله كالاهایى است كه زمان بسیارى صرف فروش آن مىشود و البته همیشه مقدار قابل ملاحظهای بختِ فروش نمىیابد. این قاعدهاى جهانى است و به طور کلی در همه جهان کسب و کار کتاب پررونق نیست. گردش مالى تنها دو كمپانى داروسازى فایزر و روشه بیشتر از گردش مالى كل صنعت نشر جهان است. به هر حال كتاب در اقتصاد جهان نقش ناچیزى ایفا مىكند و در مقایسه با سایر محصولات، با مشكلات و مخاطرات بسیارى روبروست. در چنین بسترى صنعت نشر ایران نیز سال گذشته را با بحرانهاى ناشى از تحریمهاى ظالمانه و كاهش ارزش پول ملى آغاز كرد. این شرایط بارى دیگر زیانبارى روش سنتى مدیریت كسب و كار از یک سو و دخالتهاى دولت را از سوى دیگر در منظر عموم قرار داد.
1. تولید كتاب و عرضه و فروش آن كماكان به روشهاى سنتى انجام میشود و ضرورت یک خانه تكانى و تحول در این زمینه بیش از پیش خودنمایى میكند. هنوز روش قیمتگذارى از سنت ضرب كردن قیمت تولید در سه یا چهار تبعیت میكند.
همایون صنعتىزاده در گفتوگو با سیروس علىنژاد مىگوید:
«من در كار نشر یک قاعده كلى دارم. مخارج فیزیكى كتاب هرچه هست اگر در طول زمان بخواهى ضرر نكنى باید قیمت را چهار برابر بگذارى، در نشر عمومى البته. براى اینكه از پنج تا كتابى كه چاپ میكنى دو سه تایش نمیگیرد. یكى كه میگیرد باید پول بقیه را هم در بیاورد.»
هنوز عموما به همین روش عمل مىشود و اغلب تصور و استنباط درستى از هزینههاى تمام شده وجود ندارد. مثلاً اجرتالمثل دفتر و یا انبار (با فرض اینكه در تملک ناشر هستند) در محاسبات منظور نمىشوند.
پایان سال 1397 و در آستانه برگزارى سى و دومین نمایشگاه كتاب تهران، كاهش شدید و یک باره ارزش پول ملى، بازار كسب و كار صنعت نشر را شوكه كرد و تغییر قیمت پشت جلد ضرورت یافت. ولى به علت غافلگیر شدن و فقدان برنامهها و روشهاى مدیریت بازار به برخوردهاى سلیقهاى و فردى در تجدیدنظر در قیمتهاى پشت جلد كتابها انجامید و این خود زمینههاى آشفتگى بیشتر را در بازار كسب و كار فراهم كرد. از دهه سى هجرى شمسى مؤسسات انتشاراتى كه به صورت حرفه اى به فعالیت اشتغال داشتند استفاده از دانش روز را براى مدیریت كسب و كار خود ضرورى پنداشتند و به همین دلیل فعالیتهاى خود را در قالب اشخاص حقوقى و شركتهاى بازرگانى تنظیم كردند. از جمله دست آوردهاى این اقدام، استفاده از اشكال نوین مشاركت جهت اداره بهتر مجموعه و كسب سود از این فعالیت فرهنگى بود. به درستى این قبیل ناشران كه در چارچوب قانون تجارت و به شكل شركت بازرگانى به فعالیت اشتغال داشتند، از جمله نمونههاى موفق فعالیت حرفهاى در حوزه نشر به شمار مىروند. شركت سهامى انتشار، شركت طبع كتاب، شركت نسبى اقبال، سازمان كتابهاى جیبى كه بعد به شركت سهامى تبدیل شد، شركت سهامى خوارزمى، نشر نى و نشر مركز از این جملهاند.
فرهنگ معاصر و نشر نو نیز كه به صورت شركت سهامى اداره مى شدند به علت مشكلاتى كه با سازمانهایى همچون تأمین اجتماعى و سازمان امور مالیاتى پیدا كردند قالب شركت بازرگانى را كنار گذاشته و به صورت شخص حقیقى به فعالیت خود ادامه دادند. اینكه هزینه تولید در سه یا چهار ضرب مى شد،نشانه آشكارى از بالا بودن هزینه مبادله نسبت به هزینه تولید است. گردش كند و آهسته پول در اقتصاد نشر و احتمال بالاى به فروش نرفتن كتابهاى منتشرشده از جمله عواملى هستند كه هزینههاى مبادله را بالا مىبرند. به رغم درنظر گرفتن هزینه مبادله سه یا چهار برابر هزینه تولید، متأسفانه تقسیم مناسبى نیز از قیمت پشت جلد بین هر یک از بخشهاى مختلف تولید و عرضه كتاب صورت نگرفته است. سیستم توزیع كتاب از اواسط دهه شصت شكل گرفته است. پیش از آن ناشران كه اغلب مبادرت به افتتاح كتابفروشى هم مى كردند، كتابهایشان را هم براى فروش در كتابفروشىهاى یکدیگر مبادله مىكردند. سهم كتابفروشىهایى كه كتاب منتشر نمى كردند، 25 درصد از قیمت پشت جلد بود كه میزان آن هنوز هم تغییر نكرده است. صنعت نشرى موفق است كه بتواند هزینه مبادله را نسبت به هزینه تولید كاهش دهد. با مطالعه درست نیازهاى جامعه و الگوهاى مبتنى بر منافع ملى، جهتگیرى فعالیت خویش را تعیین كند و به تولید آثارى بپردازد كه از اقبال عمومى بیشترى برخوردار شود و بدین وسیله از هزینههاى مبادله بكاهد و صنعت نشر را به حرفهاى سودده تبدیل كند. براى كاهش هزینههاى مبادله ریسک را متوجه كتابفروشان نكند، از فروش مستقیم و با تخفیف بپرهیزد و قاعده را بر فروش اعتبارى بنا كند تا كتابفروش در یک چارچوب مشخص و در یک زمان بندى معین قادر به عودت كتابهاى فروخته نشده باشد. در مقابل كتابفروشان مكلف شوند كه در بازههاى زمانى معین نسبت به تسویه حساب كتابهاى فروخته شده اقدام كنند و بر سرعت گردش پول در صنعت بیفزایند. سهم كتابفروشان از قیمت پشت جلد باید افزایش یابد و به مرور با استانداردهاى جهانى منطبق شود. حقوق مؤلف مقررات اساسى این صنعت است و حرمت آن باید حفظ شود. حق التألیف و حقالترجمه براساس نسخههاى به فروش رفته تسویه شود. سال گذشته بحران، آرامش فعل و انفعالات صنعت را به هم زد. قیمت پشت جلد در مواردى به اشكال گوناگونى تغییر كرد كه موجب اعتراض برخى خریداران و اختلاف رویه صنفى شد. مؤسسات پخش كتاب، حاشیههاى زیان احتمالى خود را در اثر مشكلات تسویه حساب با كتابفروشان متوجه ناشران كردند و كتابها را از ناشران به صورت امانى گرفتند و به كتابفروشان به صورت قطعى فروختند و از برگرداندن كتابهاى فروش نرفته نیز سرباز زدند.
در این میان ویژگى اختلاف رویه توزیع كنندهها در سیستم محاسبه نرخ سهم كتابفروشان نیز بر مشكلات موجود افزوده است.
2. دخالتهاى دولت نیز هر چند از موضع خیرخواهى، بر مشكلات موجود افزوده است. صدور پروانه نشر از سوى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى در كنار امتیازات و رانتهاى متنوع، آن را به یک جواز كاسبى بدل ساخته است. صدور پروانه نشر به خودى خود محل ایراد نیست. كار نشر و فروش كتاب را باید به قواعد عرضه و تقاضا سپرد و حمایتها را در وهله فعلى به معافیت از پرداخت مجموعه عوارض و مالیات و اختصاص كاربرى كم هزینه براى انجام فعالیت منحصر كرد و از سوى دیگر حذف یارانهها را (هر چند به تدریج) از نمایشگاهها و سایر مناسبتها همچون خرید كتاب و .. در دستور كار قرار داد و یارانهها را به سمت زیرساختهاى ملموس و غیرملموس در ترویج كتابخوانى، ایجاد تقاضاى كتاب در جامعه و در پى آن ایجاد دسترسى به كتاب از طریق توسعه و تجهیز كتابخانههاى عمومى و تأسیس كتابفروشىها به ویژه در مناطق محروم سوق داد. بىگمان توجه به بازارهاى جهانى و تلاش براى حضور در آن به منظور معرفى فرهنگ و ادبیات غنى ایران اقدامى شایسته در جهت تقویت بنیه اقتصادى صنعت نشر است. تردیدى نیست كه باید به سمت كاهش ناهنجارىها در صنعت نشر رفت. فاصله مركز و پیرامون كماكان سه به یک است و هر چند كوششهایى در جهت كاهش آن انجام شده ولى نتیجه، محسوس و مطلوب نیست. باید از اتكاء به آمارهاى كمّی صرفنظر کرد و بیشتر به كیفیت پرداخت. زمینههاى تقویت تألیف كتاب در مقابل ترجمه را فراهم كرد. با اتخاذ راهكارى مناسب براى حمایت از ترجمههاى درست و فاخر در مقابل ترجمههاى قلابى و كپى كه به بسترى براى كتابسازى بدل شده است ترجمه را سامان داد.
بحث ممیزى در حال حاضر براى انتشار كتابى كه شاید در 1000 نسخه منتشر شود به موضوعى بیهوده، هزینه بر و مشكل آفرین تبدیل شده است. مردم ایران از دوران قبل از اسلام همواره مردمى مأخوذ به حیا و پاى بند به اخلاق بودهاند و متأسفانه اجراى روش فعلى به سستى و كمرنگى همین خلقیات انجامیده است. به نظر مىرسد اتخاذ رویهاى همچون قانون مطبوعات مسیر مناسبترى براى حفظ ارزشهاى اجتماعى است.
ارزش بازار صنعت نشر ما در سال 1398 براساس قیمت پشت جلد حدود 3700 میلیارد تومان بوده است (كمتر ازیک فقره اختلاس 5000 میلیارد تومانی براساس دلار 3 تا 4 هزار تومانی) و لازم است جستوجو كنیم كه با این وضعیت در كجاى اقتصاد نشر جهان ایستادهایم. یک مطالعه آمارى ارزش بازار صنعت نشر بیست كشور برتر جهان را 105975000000 یورو برآورد كرده است و سهم بقیه جهان را با گمانه زنى 16025000000 یورو تخمین زده است. در این جدول چین با رقم 20914000000 یورو پس از امریكا در رتبه دوم جهان است. ژاپن با رقم 5676000000 یورو در رتبه پنجم، کرهجنوبی با 2974000000 یورو در رتبه هشتم و ترکیه با 2262000000 یورو در رتبه یازدهم قرار دارد. اتریش با 735 میلیون یورو در رتبه بیستم است. ارزش بازار نشر ایران در سال 1398 بین 200 تا 250 میلیون یورو بوده است که حدود 10 درصد ترکیه است. باید تجربه دیگران را مورد مطالعه قرار داد و با بررسی شرایط بومی در جهت توسعه پایدار صنعت نشر حرکت کرد.
3. پایتخت کتاب ایران، روستاها و عشایر دوستدار کتاب و جام باشگاههای كتابخوانى
بىگمان این موضوع یكى از شریفترین برنامههاى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى در طول شش سال گذشته بوده است. برنامه اى با كمترین بودجه و هزینه و بدون اغراق بیشترین اعتبارآفرینى كه نقش بسیار مهمى در ترویج كتابخوانى به ویژه در شهرها و روستاها ایفاء كرده است. شش سال پیش هنگام پیشنهاد این برنامه، سؤال این بود كه فایده این طرح چیست؟ گمان آن مىرفت كه این طرح همواره عرصه رقابت میان برخورداران شود. پاسخ برنامه ریزان كه نیمنگاهى نیز به تجارب یونسكو در انتخاب پایتخت جهانى كتاب داشتند خلاف آن بود. قرار بود به برنامههاى یک شهر در زمینه ترویج كتابخوانى در سال پیش رو توجه شود.
انصافا انتخابهاى انجام شده با برنامههاى اعلام شده انطباق داشتهاند و انحرافى دیده نمى شود. در دوره اول اهواز انتخاب شد. دوره دوم نوبت به نیشابور رسید و در دوره سوم بوشهر و در دوره چهارم كاشان و در دوره پنجم یزد به عنوان پایتخت كتاب انتخاب شدند. گرچه اهواز و بوشهر و یزد هر سه مركز استان بودند ولى هیچ یک كلانشهر نبودند. یكى از دلایل موفقیت این پروژه این بود كه هر سه برنامه در عرض یكدیگر و به نوعى تكمیل كننده هم دیده شده بودند. بنابراین تأثیر اقدامات هر بخش در سایر بخشها به وضوح قابل مشاهده بود و اصولا این برنامه نگاهی جدی به کاهش فاصله مركز و پیرامون داشت و هدف آن ترویج كتاب و كتابخوانى در سایر مناطق كشور به اتكاى مشاركت مردمى و هم افزایى و همبستگى و همكارى دستگاههاى گوناگون یک شهر، ارتقاى جایگاه فرهنگ و به ویژه كتاب در سطح تصمیمگیریهای کلانِ شهر و روستا و ایجاد جنبش مطالعه و كتابخوانى در سطوح ِ سه گانه بود. از همان ابتدا قرار نبود كه رقابتها حول محور برخوردارى و امكانات شكل بگیرد. چه در آن صورت رقابت، منحصر به كلانشهرها مى شد كه امكانات بیشترى داشتند. برنامهریزان، هوشمندانه توسعه پایدار را برگزیدند و مهمترین ركن آن این بود كه در سطوح سه گانه شهرها و روستاها رقابتى را پایهگذارى كنند كه در وهله اول شدنى باشد و بخشهاى دیگر را به تلاش و حركت وادارد و مهمتر از همه زمینه مشاركت بیشتر مردمى را فراهم كند. هرگونه خللى در اجراى این برنامه در هر یک از بخشها كندى و توقف تلاش و حركت سایر بخشها را در پى دارد و اینگونه بود كه شش دوره متوالى این برنامه در بخشهاى سه گانه اجرا شد و همچون یک اركستر بزرگ و هماهنگ آثار درخشان و امیدواركنندهاى را خلق كرد. اما دستاوردهایى در این سطوح مراقبت و توجه بیشترى را مىطلبد و برنامه ریزان را از كسب تجارب جدید و جمعبندى درست نتایج بىنیاز نمىسازد. نگاهى به آفتهاى موجود بر سر راه این حركت بر ضرورت نگاه نقادانه بر آنچه كه گذشت و استفاده از آنها براى برنامهریزىهاى آتى تأكید مىكند.
الف. جام باشگاههاى کتابخوانى
قریب به 22000 باشگاه كتابخوانى در اقصى نقاط كشور مشغول فعالیت هستند. هر باشگاهى به طور متوسط بین 5 تا 10 نفر عضو دارد و یک تسهیلگر داوطلب اداره باشگاه را به عهده دارد. باشگاهها در مهد كودكها حتى در زندانها و بازداشتگاهها نیز دایر شدهاند. قاعدتا تعداد باشگاههاى كتابخوانى هر استان نمودار مناسبى از مجموعه فعالیتهاى آن استان در حوزه كتاب و كتابخوانى است و فراموش نكنیم برنامههاى خودجوش كتابخوانى كه اغلب با همت فردى و به ویژه در روستاها رخ مىدهد حاوى برنامهریزى نهفته در حوزه كتابخوانى است كه توجه به آن ضرورى است.
ب. روستاها و عشایر دوستدار کتاب
دومین حلقه فعالیتهاى كتابخوانى روستاها و عشایر دوستدار كتاب هستند كه نقش مهمى را در ترویج كتابخوانى به عهده دارند. به همت ستاد در سال پیش در ایام برگزارى نمایشگاه سى و یكم كتاب تهران، راهبران چهل روستاى دوستدار كتاب در تهران گرد هم آمدند و با حمایت معاونت عمرانى وزارت كشور و رییس سازمان شهردارىها و دهیارىهاى كشور كنگرهاى تشكیل دادند و هیئت رئیسه و اركان تشكیلات خود را تعیین نمودند. البته نقش رییس سازمان شهردارىها و دهیارىها در این رابطه موثر بود. نقش روستاهاى دوستدار كتاب در ترویج كتابخوانى، بالا بردن حس علاقه به منافع ملى، همبستگى ملى و دفاع از ارزشهاى بازمانده از پیشینیان بىگمان غیرقابل انكار است. روستاى رمین كه چندى پیش تنها روستاى دوستدار كتاب در منطقه چابهار بوده تبدیل به قطبى در منطقه شده و امروزه كتابخوانى به روستاهاى رادو دشتیارى، وشنام درى، بلنگى، سیدبار، بریس، نوبندیان، زرآباد و... نیز راه یافته است. فعالیتهاى بچههاى كتابخانههاى بلوچستان در جریان سیل اخیر ستودنى است. همچنین است تلاشهاى ابویسانىها در دشت جوین، كه در یک روستای 800 نفرى با مشاركت اهل روستا كتابخانهاى بنا نهادند و اینک فعالیتهاى روستاى كتابخوانى با علاقه بسیارى از كودكان و نوجوانان مواجه شده است. هرچند كه مجید ابویسانى بانى این حركت ناگزیر است براى امرار معاش خود و خانوادهاش هرازگاهى در رستوران پاتوق رانندگان ترك در قیام دشت تهران به كار بپردازد. كمى آن سوتر در استان یزد و در سیكیلومترى مركز استان روستاى شمسى همچنان در نهضت کتاب و کتابخوانی و اداره منظم امور 9 باشگاه نقشآفرینی میکند و با مدیریت جمعیاش در پیشبرد امور الگوی مناسبی برای سایر روستاهاست.
ج. انتخاب ششمین پایتخت کتاب
در بدو امر 163 شهر برنامههای خود را به دبیرخانه فرستادند و از آن میان 38 شهر به مرحله نیمه نهایی راه یافتند. در این مرحله پنج شهر شیراز، اوز، رفسنجان، بم و شهرری به مرحله نهایی رسیدند. براى نخستین بار یک كلانشهر به مرحله نهایى رسید كه حضور آن در مرحله نهایى معادلات را به هم زد و امر داورى و قضاوت را پیچیدهتر كرد. به ویژه كه رقابت اصلى بین شیراز به عنوان مركز استان و اوز به عنوان یكى از شهرهاى كوچک آن استان در جریان بود. مقایسه امكانات شیراز اعم از كتابخانهها و كتابفروشىها و اماكن تاریخى و فرهنگى از یک سوى و مشاركت موثر و مثال زدنى مردم در اوز در تأسیس زیرساختهاى فرهنگى، آموزشى، بهداشتى و عمرانی در دیگرسو مبناى نظرات متفاوت داوران قرارگرفت و نهایتا شیراز به عنوان ششمین پایتخت كتاب ایران انتخاب شد و اوز نیز در كنار بم و رفسنجان و شهر رى عنوان شهر خلاق را كسب كرد.
علىالاصول تعداد باشگاههاى كتابخوانى هر استان در انتخاب روستاها و عشایر دوستدار كتاب و همچنین پایتخت كتاب ایران نمى تواند ب ىتأثیر باشد. استان خوزستان با 1275 باشگاه كتابخوانى در رتبه چهارم قرار كشور قرار دارد. اهواز اولین پایتخت كتاب مركز این استان است. نیشابور دومین پایتخت كتاب، شهرى از استان خراسان رضوی است که با 1051 باشگاه كتابخوانى در رتبه ششم كشور قرار دارد. بوشهر سومین پایتخت کتاب، مرکز استان بوشهر است. این استان با 464 باشگاه کتابخوانی در رتبه سیزدهم كشور قرار دارد. كاشان چهارمین پایتخت كتاب ایران شهرى در استان اصفهان است. استانی که با 3989 باشگاه كتابخوانى در رتبه اول قرار دارد. یزد پنجمین پایتخت كتاب ایران، مركز استان یزد است. این استان با داشتن 3686 باشگاه كتابخوانى از این حیث رتبه دوم كشور را دارد. استان فارس كه مركز آن شیراز به عنوان ششمین پایتخت کتاب انتخاب شده است با 1014 باشگاه كتابخوانى در رتبه هشتم كشور است. هرچند كه تعداد باشگاههاى كتابخوانى تنها معیار و ملاك كتابخوانى و ترویج كتاب در استان نیست اما بىگمان یكى از موارد توجه در انتخاب پایتخت كتاب است. رقابت كلانشهرهاى برخوردار با شهرهاى كوچک در صورتى كه برخوردارى و امكانات، چشمها را بر برنامه و ابداع و ابتكار و خلاقیت نبندد اشكالى ندارد. چرا كه این ابداع و خلاقیت است كه انگیزههاى لازم را براى انتخاب شدن فراهم مىكند و نه امكانات و برخوردارى. برنامه سه وجهى پایتخت كتاب، روستاهاى دوستدار كتاب و باشگاههاى كتابخوانى اجزاى لاینفک كلیتى هستند كه با هموار كردن مسیر و به حركت درآوردن شهروندان و همكارى و همافزایى بخشها و دستگاههاى مختلف با محوریت كتابخوانى امكان توسعه پایدار در مناطق غیربرخوردار را فراهم كرده و در نهایت به كاهش فاصله معنادار مركز و پیرامون مىانجامند.
در طول شش دوره گذشته نیشابور براى كسب عنوان پایتخت كتاب جهان كوشید كه توفیقى به دست نیاورد. یزد هم تلاشهایى را براى كسب این عنوان آغاز كرده است كه امید است با موفقیت همراه شود. شیراز نیز براى نامزدى پایتخت كتاب جهان ظرفیتهاى مناسبى دارد.
چمن خاك است چون نسرین نباشد
شكر تلخ است چون شیرین نباشد
مگو شیرین و شكر هست یكسان
ز نى خیزد شكر شیرینی از جان
ز شیرین تا شكر فرقى عیان است
که شیرین جان و شکر جای جان است
نظامى گنجوى
نظر شما