در شرایطی که کمتر از دو ماه به برگزاری سیوسومین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران باقی مانده است درباره این رویداد و حضور موسسه خانه کتاب با نیکنام حسینیپور، مدیرعامل موسسه خانه کتاب که سابقه هشت دوره مدیریت اجرایی نمایشگاه را در کارنامه دارد به گفتوگو نشستهایم که مباحث مطرح شده را در ادامه میخواند.
شما در ادورا مختلف نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سابقه مسئولیت اجرایی داشتید. با توجه به تغییرات ساختاری این رویداد، سر و شکل و ساز و کار کنونی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را چطور میبینید؟
در سیودوره گذشته، این رویداد در حوزههای مختلف، زایش و ریزشهای متعدد را به خود دیده است. من هشت دوره یعنی از دوره دوازدهم تا هجدهم، مدیر اجرایی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بودم و بهنظرم نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در سالهای اخیر، بسیار فربه شده و بهنظر نمیرسد بتوان این فربگی را یکباره از بین برد. این فربگی در سازوکار عریض و طویل، حجم فعالیت بالا و وجود کمیتههای متعدد قابل مشاهده است؛ درحالیکه وقتی این رویداد در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی برگزار میشد، ساختار نمایشگاه با شرایط فعلی قابلمقایسه نبود. نمایشگاه با مشارکت صنف برگزار میشد و ساختار بسیار چابکی داشت. با توجه به میزان رضایت ناشران، شاید طلائیترین دوره برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران مربوط به همین سالها باشد؛ علاوهبراین درگیری بین صنف که امروز شاهد هستیم وجود نداشت.
به نظر میرسد، بزرگترین رویداد فرهنگی کشور به اصلاحِ ساختاری اساسی نیاز دارد. فعالیت کمیتههای متعدد و بهدنبال آن تعریف ساختار نظارتی عریض و طویل، برای نمایشگاه ضرورتی ندارد. البته جریان چابکسازی ساختاری نمایشگاه از سال گذشته در قالب بازبینی و تغییر آئیننامه آغاز شده است و حذف سالن سازمانها و نهادها در سیوسومین دوره از نتایج قابلتوجه این جریان است و این فرآیند همچنان باید ادامه داشته باشد.
سالهاست که از واگذاری امور نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به صنف صحبت میشود. این جریان را چطور ارزیابی میکنید؟
سیاست واگذاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به صنف نیز از موضوعات مهم است. برای تحقق این هدف باید به این پرسش پاسخ دهیم که جریان واگذاری، چطور اجرایی شود؟ قرار نیست صرف هزینههای دولتی برای اجرای نمایشگاه ادامه داشته باشد و از واگذاری نمایشگاه حرف بزنیم؛ بلکه نمایشگاه باید کاملا به صنف واگذار شود و هزینههای برگزاری این رویداد را نیز صنف تامین کند؛ بهعبارت دیگر صنف در جریان اداره نمایشگاه مسئولیت بپذیرد. بهنظر میرسد نمایشگاه از حیث برگزاری و سیاستهای واگذاری، مصداق وضعیت «شتر، گاو، پلنگ» است و تکلیفمان با این رویداد مشخص نیست.
با توجه به اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، انجمنهای فعال در حوزه نشر ایجاد شده است و البته اتحادیه ناشران و کتابفروشان سابقه 60 ساله دارد، صنف باید در برگزاری نمایشگاه کتاب تهران ورود کند. البته یکی از نقاط ضعف ما در حوزه نشر، نبود اتحادیه سراسری است. تشکیل اتحادیه سراسری، از یک سو زمینهساز انعکاس مشکلات ناشران خواهد بود و از سوی دیگر، موجب خواهد شد تا صنف بهتر بر مسئولیتهای خود تمرکز کند. هرچند بیش از 70 درصد نشر کشور در تهران جریان دارد اما با تشکیل اتحادیه سراسری، میتوان امیدوار بود صددرصد بخش فروش نمایشگاه در اختیار صنف باشد. انجمنهای فرهنگی ناشران در حقیقت بازوهای فکری و فرهنگی هستند که باید به آنها هم اجازه بازی داد.
برای آسیبشناسی نمایشگاه کتاب به چه مصادیق دیگری میتوان اشاره کرد؟
آسیب فربگی نمایشگاه از نظر ساختاری از هر آسیب دیگری جدیتر است. بسیاری از برنامهها در نمایشگاه کتاب تهران بهعنوان یک «باشگاه فرهنگی» بزرگ، کمرنگ شده است. بهعنوان مثال؛ در دورههای قبل، ملاقات بین پدیدآورندگان و مخاطبان در نمایشگاه کتاب قابلتوجه بود؛ دیدارهایی که باید در غرفهها شکل بگیرد؛ نه در قالب کمیتههای مختلف. یکی از مزیت این دیدارها این بود که پدیدآور به ایدههای جدید میرسید. در مجموع بحث و گفتوگو در نمایشگاه باید جدی گرفته شود اما در دورههای اخیر کمرنگ شده است. حتی ناشران هم با یکدیگر کمتر گفتوگو میکنند و یا کمتر حضور دارند. به نظرم این وجه نمایشگاه، باید پررنگتر شود؛ همچنین استفاده از ظرفیتهای بخش بینالملل و کشور میهمان باید افزایش پیدا کند.
آسیب دیگر به هزینههای نمایشگاه مربوط میشود؛ هرچند هزینه غرفهها برای نمایشگاه سیوسوم 50 درصد افزایش پیدا کرده است اما با هزینه واقعی فاصله دارد. بهنظرمیرسد هرچه هزینههای نمایشگاه واقعیتر شود به هماننسبت نمایشگاه حرفهایتری خواهیم داشت.
مصداق دیگری هم در ذهن دارید؟
در جریان ارزیابی کتاب ناشران برای حضور در نمایشگاه، کتابهای 50 صفحهای همانند کتابهای حجیم 200 و یا 300 صفحهای، برابر شمرده میشوند؛ در حالیکه از جنبههای مختلف ازجمله سرمایه، موضوع، مدت ترجمه، تالیف و فروش و ملاکهای کیفی، کتابها با هم متفاوت هستند؛ بنابراین باید در این زمینه نیز تجدیدنظر کنیم و نمایشگاه را به سمت حرفهای شدن سوق دهیم.
خوشبختانه در بحث حرفهای شدن نمایشگاه، رویکرد دولت فعلی آمارسازی نبودهاست، اما تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داریم. هرچند فرآیند دشواری است اما اگر جنبه نمایشگاهی تقویت و جنبه فروشگاهی این رویداد کمرنگ شود، شاهد ارتقا جایگاه نمایشگاه خواهیم بود. معتقدم، هیچ چیز غیرممکن نیست.
از مباحث ساختاری که بگذریم؛ نمایشگاه کتاب تهران همواره دستخوش و زمینه نمود و بروز برخی از آسیبهای موجود در صحنه نشر بوده است. یکی از این موارد، شیوع کتابسازی است. در اینباره چه نظری دارید؟
گویا نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به بهانهای برای کتابسازی تبدیل شدهاست؛ این را آمارها نشان میدهد اما آیا نمیتوان درباره این مساله تامل کرد؟ براساس اطلاعات موسسه خانه کتاب در دو ماه گذشته و در آستانه آغاز ثبتنام نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، تعداد قابلتوجهی کتاب در خانه کتاب به ثبت رسیده است و به نظر میرسد، نمایشگاه، زمینهساز شکلگیری جریان عجیب و غریب کتابسازی در کشور شده است؛ آنچنانکه مشاهده میشود برخی کتابها از سوی چند یا چندین ناشر، ثبت میشود تا آمار کتابها برای دریافت غرفه، کامل باشد.
البته وقتی درباره آسیب کتابسازی در نمایشگاه کتاب صحبت میکنیم، منظورمان این نیست که مجریان برگزاری این رویداد به دنبال تقویت کتابسازی هستند؛ بلکه ناشران، رویداد نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را فرصت عرضه گسترده کتاب میدانند و در این میان، بسیاری خواسته یا ناخواسته به ذائقه مخاطب آسیب میزنند. موقعی که از کتاب «صدسال تنهایی» مارکز 43 ترجمه منتشر میشود(اینجا بخوانید) خودتان را جای مخاطب عادی بگذارید، چکار میکنید؟ مسئولیت نهادهای دیگر، برای ارتقاء ذائقه عمومی چه میشود؟ یکی از مصادیق مهم کتابسازی، جریان انتشار و عرضه ترجمههای موازی و سوءاستفاده از ناآگاهی مخاطب است؛ در این شرایط؛ برخی از ناشران منافع مادی خود را دنبال میکنند و به ترجمههای دوباره و بازنشر آنها دست میزنند.
آیا آماری دقیقی از میزان کتابهایی که در ماههای گذشته در بانکهای اطلاعاتی خانه کتاب ثبت شدهاند، در اختیار دارید؟
بله؛ تا دیماه سال جاری، بر اساس آمار موسسه خانه کتاب، 82 هزارعنوان کتاب از سوی 4288 ناشر منتشر شده است که در مقایسه با زمان مشابه، رشد 13 درصدی را نشان میدهد. نکته قابل توجه این است که در 10 ماه نخست امسال، 80 درصد کتابها از سوی 876 ناشر منتشر شده است. بهنظر میرسد تعداد قابلتوجهی از این کتابها با هدف حضور در نمایشگاه انجام شده است اما حتی اگر به همین آمار بسنده کنیم، این پرسش ایجاد میشود که ثبتنام 2306 ناشر در نمایشگاه چه معنایی دارد؟!
بسیاری از غرفههای 6 و یا 9 متری در نمایشگاه کتاب که بیشتر در اختیار ناشرنماهاست بازتابی از وضعیت آسیبهای صنعت نشر محسوب میشود؛ درحالیکه ناشران کتابهای پرمحتوا و باکیفیت در حوزههای مختلف؛ بهویژه در حوزه عمومی و کودک و نوجوان که تولیدکننده فکر و اندیشه هستند و بار عمده نمایشگاه هم بر دوش آنها است، کمتر دیده میشوند و معمولا بیشترین ضرر را میبینند.
استفاده از سامانه الکترونیکی فروش کتاب برای همه ناشران حاضر در سیو سومین دوره نمایشگاه الزامی است. درباره همکاری برگزارکنندگان نمایشگاه و موسسه نمایشگاههای فرهنگی با خانه کتاب توضیح دهید.
پیشتر بر این نکته تاکید داشتم که اگر براساس بانک اطلاعاتی موسسه خانه کتاب، طرحی برنامهریزی میشود، ای کاش از همکاران موسسه خانه کتاب در نشستهای تصمیمگیری دعوت شود؛ نه اینکه در جریان نباشیم. البته این گلایه که به معاونت امور فرهنگی نیز اعلام کردم، فقط مربوط به نشستهای مرتبط با سامانه نیست؛ بلکه در بخشهای مختلف آئیننامه به استفاده از بانک اطلاعاتی خانه کتاب اشاره و ارجاع داده شده است، اما خانه کتاب در هیچ جلسهای حضور نداشته و ندارد و در غیاب این موسسه تصمیمهایی اتخاذ میشود که قاعدتا ما نباید پاسخگوی آنها باشیم.
حضور موسسه خانه کتاب در سیودومین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، چه ابعادی خواهد داشد؟
با توجه به حجم فعالیت موسسه خانه کتاب و اینکه این موسسه کانون و محل رفتوآمد و فرصت طرح دغدغه و مطالبات اهالی قلم است، تلاش کردیم براساس همین رویکرد نشستهایی را در سیوسومین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، برگزار کنیم. غرفه خانه کتاب در این دوره، پاتوق اهل قلم خواهد بود. با توجه به وضعیت اقتصادی، پیشبینی میکردیم حداکثرا در قالب غرفه کوچک و با هدف فروش کتابهای موسسه در این دوره از نمایشگاه حضور پیدا کنیم؛ اما با تاکید معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر حضور پررنگ موسسه خانه کتاب در نمایشگاه کتاب، پیشنهاداتی ارائه شد که مطابق با آن سالن «کارنامه نشر» با هدف بهرهمندی متخصصان، کتابداران و کتابشناسان را خواهیم داشت. در این سالن کتابهای منتشر شده سال 1398 براساس موضوعی معرفی شده و راهنمای قابلتوجهی برای خرید کتاب است.
درواقع مقرر شده با توجه به متراژ، سلسله نشستهای «گفتوگوهای فرهنگی» در سالن کارنامه نشر، برگزار شود. مقدمات برگزاری این نشستها از سوی معاونت فرهنگی وپژوهشی موسسه در حال تدوین است. سال گذشته این نشستها در غرفه خانه کتاب برگزار شد. علاوهبراین؛ خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نیز با حداکثر نیروی انسانی در نمایشگاه حاضر خواهد شد.
با توجه به مشکل کمبود فضا در نمایشگاه قبلی، سالن کارنامه نشر در چه مساحتی ایجاد میشود؟
نزدیک به 1500 متر برای برپایی سالن کارنامه نشر درخواست دادهایم. سال گذشته به دلیل کمبود فضا، موفق نشدیم همه کتابهای سال 1397 را در معرض دید اهالی کتاب قرار دهیم. با این حساب غرفه موسسه خانه کتاب تنها برای عرضه محصولات خانه کتاب ازجمله مجلدهای مختلف تاریخ شفاهی در حوزه نشر، کتابفروشی و ویراستاری ایجاد خواهد شد که امیدواریم همه کتابهای موسسه خانه کتاب برای عرضه در این رویداد آماده شود.
به نظر میرسد با توجه به حذف غرفه سازمانها و نهادها، تخصیص متراژ درخواستی موسسه خانه کتاب برای سالن کارنامه نشر امکانپذیر باشد.
پیشنهادهایی در این زمینه ارائه شده و اگر متراژ درخواستی محقق شود، بیتردید اتفاق مثبیتی خواهد افتاد؛ چراکه امکان نمایش همه کتابها فراهم خواهد شد. معتقدم، سالن کارنامه نشر، هنوز بهخوبی شناخته نشده است؛ چراکه جانمایی این سالن مطلوب نیست. علاوهبراین؛ درباره فعالیتهای این سالن، تبلیغات قابلتوجهی انجام نمیشود اما به مصداق قدر گوهر را گوهرشناس میداند، بهترین محل برای کتابشناسان و خریداران حرفهای کتاب سالن کارنامه نشر است. البته امسال به همت همکارانم در خانه کتاب، «سرای کتاب» را در بیستوهفتمین دوره «هفته کتاب» افتتاح کردیم که همان سالن کارنامه نشر سال 98 است.
از همه کتابدوستان، کتابداران و پژوهشگران دعوت میکنم تا پیش از آغاز نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و از همین حالا برای آشنایی بیشتر و حتی مطالعه تازههای نشر به «سرای کتاب» موسسه خانه کتاب مراجعه کنند. این سرا، الگویی از سالن «کارنامه نشر» نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران است.
برای ارائه خدمات اهل قلم چه برنامهای را پیشبینی کردهاید؟
بخش دیگر فعالیت موسسه خانه کتاب، ارائه خدمات اهل قلم است؛ بنابراین با معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکاتبه کردیم تا جریان اهداء بنکارتها در اسفندماه آغاز و پیش از برگزاری نمایشگاه به پایان برسد.
موسسه خانه کتاب برای توزیع بنکارتها در اسفندماه آمادگی دارد، حتی اگر امکان شارژ بن کارتها از سوی معاونت امور فرهنگی و یا بانک عامل وجود ندارد، میتوانند کارتهای خام را در اختیار موسسه خانه قرار بدهند و در آستانه برگزاری نمایشگاه، بنکارتها براساس فهرست موسسه خانه کتاب شارژ شود. اگر این پیشنهاد اجرایی شود، حجم فعالیت موسسه خانه کتاب در نمایشگاه با توجه به وجود 20 هزار اهل قلم، کاهش پیدا میکند. با توجه به بازبینی آیننامه اهل قلم، گروهبندی پدیدآورندگان و شناسایی ناشران تولیدکننده مصادیق کتابسازی بیتردید میزان مبلغ بنکارتها یکسان نخواهد بود.
نظر شما