کتاب «توسعهنیافتگی و صنعتیسازی ایران عصر قاجار و پهلوی اول» نقد و بررسی شد
عبداللهی: کتاب شجاعی در تاریخنگاری فارسی اثری نامتعارف است
عبداللهی گفت: این اثر در جریان هژمونی تاریخ نگاری فارسی یک کتاب نامتعارف با موضوع نامتعارف است چون اصلی ترین ویژگی تاریخ نگاری فارسی از گذشته تاکنون این است که فرم قالب آن تاریخ سیاسی است.
شجاعی در این نشست درباره کتاب توضیحاتی ارائه کرد و گفت: مساله توسعه نیافتگی ایران یکی از دغدغههای همیشگیام بوده و این سوال من را به رشته تاریخ کشاند و سعی کردم جواب سوال را با یک رویکرد تاریخی پیدا کنم. پاسخهای متعددی داده میشود که یکی از آنها این است که جوامع توسعه نیافته جوامعی هستند که صنعتی نشدهاند. این موضوع مرا روی خود متمرکز کرد و من بین کلیت تاریخ معاصر ایران با این موضوع پیوستگی پیدا کردم.
او ادامه داد: تلاش کردم ببینم که مقوله صنعتی نشدن ایران چه ربطی با توسعه نیافتگی دارد. من در این کتاب سه مساله اصلی را بررسی کردم؛ نخست اینکه توسعه نیافتگی چگونه به جهان سوم تحمیل میشود و این توسعه نیافتگی چه ویژگی را عارض میکند؟ من پاسخ را این طور بیان کردم که جوامع جهان سوم وقتی در بازار جهانی سرمایه داری ادغام میشوند، کارویژههایی مانند تامین مواد خام برای بازار جهانی به آنها تحمیل میشود، بازتولید ویژگیهای بازار جهانی است که بر اساس نیازهای نظام سرمایه داری است نه نیازهای جامعه جهان سوم.
او افزود: مساله دیگر کتاب این است که چرا این دوره قاجار انتخاب شده است؟ پاسخ این است که این دوره یعنی از نیمه قرن 19 ما با مرحله سوم نظام سرمایه داری رو به رو هستیم و جوامع صنعتی به مرحلهای رسیدند که کالاهای صنعتی میتوانند صادر کنند. این دوره موضوع بحث ماست و میخواهیم ببینیم در این دوره که جوامع سرمایه داری ناچار میشوند صنعت صادر کنند منتج به این میشود که جوامع صنعتی نیافته بتوانند خودشان را صنعتی کنند و من این دوره را به صورت مطالعه موردی بررسی کردم.
جواد مرشدلو عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس نیز در بخش دیگری از این نشست طی سخنانی گفت: این کتاب پژوهشی است که حاصل چندسال تلاش محقق آن است و چاپ آن یک مرحله مهم است، چون بسیاری از تحقیقات به نتیجه میرسند. از سوی دیگر حسن مهم کار عطف توجه پژوهش به مفهوم و مساله توسعه است. البته ما باید امکان تجدید نظر درباره مفاهیم توسعه داشته باشیم مثلا مفهوم جهان سوم یک تاریخ و خاستگاهی دارد که لازم است درباره آن دوباره تجدید نظر شود. مهمترین مسالهای که در علوم انسانی درگیر آن هستیم مساله توسعه است و عمده دغدغه متکفران و اندیشمندان مساله توسعه است که این موضوع چند بعدی است و دست نهادن روی تمام ابعاد آن برای یک محقق ممکن نیست.
این مدرس دانشگاه تکیه کتاب بر آرشیوهای داخلی را مزیت دیگر آن دانست و افزود: چون بخش زیادی از پژوهشهای داخلی تکیه بر آرشیوهای بیرونی داشتهاند به طور مثال کتاب «تاریخ ایران مدرن» بر اساس همین آرشیو نوشته شده است. اما در این کتاب اسناد داخلی به خوبی دیده شده گرچه جای کار بیشتری دارد. حسن دیگر کتاب نظری بودن آن است و محقق به سمت گردآوری دادهها نرفته است و نگاه نظری در کار حاکم بوده است که البته تحلیل ناظر بر نظریه نوسازی والراشتاین است. این موضوع کمک کرده که محقق روایت خود را در یک نظم تحلیلی پیش ببرد و مخاطب منظور نویسنده را دریابد.
او در بخش دیگری از سخنانش انتقاداتی را مطرح کرد و گفت: مولف در مقدمه کار بیش از آنکه به توسعه مفهوم توسعه سر و کار داشته باشد و آن را در رابطه با توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی توضیح دهد بیشتر به دوره بندی پرداخته است. البته این موضوع طبیعی است چون این روایت در قالب کلانتری بیان شده و گویی محقق نمیخواهد مفهوم توسعه را نقد کند و با پذیرش این مفهوم در یک بستر اروپایی آن را به عنوان ابزار کارآمد در کتاب در نظر میگیرد و از این منظر توسعه یافتگی و نیافتگی ایران را میسنجد.
به گفته این محقق، احمد اشرف در کتاب «موانع توسعه یافتگی» این ذهنیت را به چالش کشید که ایران عصر قاجار از نوسازی آسیب دید و نشان داد که برخی از گروهها خود را با شرایط تطبیق دادند و برای ماندگاری حرکت کردند.
او با بیان اینکه در این پژوهش به خوبی بر ابعادی از روند توسعه دست گذاشته شده است به ویژه بخشی از کار که در پژوهشهای دیگر دیده نمیشود و در آن اقتصاد ایران و دولت و حکومت آمده است عنوان کرد: محقق از فرایند ادغام ایران در بازار جهانی سخن میگوید اما باید بدانیم این روند طول میکشد و تحت عوامل مختلفی عمل میکند. اینکه ایران در این روند چه زمانی ادغام شده پاسخی است که باید به آن جواب داد. اگر همین الان اقتصاد ایران در بازار جهانی ادغام شده چقدر تحریم ایران میتواند روی ما اثر بگذارد؟ بنابراین در مقطع تاریخی که محقق انتخاب کرده ما به سختی میتوانیم از ادغام حرف بزنیم چون اساسا در آن دوره ما بیشتر با بازارهای جهانی پیوند خوردیم. همچنین از سوی دیگر امکان ذهنی و عینی مدرنیزاسیون هم در ایران در آن دوره تاریخی بسیار مهم است که باید مورد توجه قرار گیرد.
شهرام غلامی نیز در ادامه این نشست با بیان اینکه با توجه به کمبود منابع در این حوزه این اثر میتواند ارزشمند و مفید باشد گفت: کتاب اثر جامع و خوبی است و در عین حجم کم مطالب مفیدی دربردارد. منابع نیز گسترده و بعضا جدید است و همه منابع آخر کتاب نیز بسیار قابل تامل است. شجاعی در کتاب سفرنامههای خارجی را به خوبی بررسی کرده و خوشبختانه کتاب غلط تایپی ندارد و این یک حسن برای آن محسوب میشود. آمارنامههای کتاب هم جالب هستند و حاصل زحمت بسیاری است و اسناد زیادی برای این کار دیده شده است. دوره پهلوی هم به ویژه بر اساس استنادات آورده شده است.
او با اشاره به اینکه سابقه پژوهش در کتاب ذکر نشده گفت: در حوزه مفهومی و نظری هم مسائلی مطرح است به طور مثال مفاهیمی مانند توسعه در کتاب شرح داده نشده است.
عبداللهی هم با بیان اینکه نگاهی همدلانه با کتاب حاضر دارد گفت: این اثر در جریان هژمونی تاریخ نگاری فارسی یک کتاب نامتعارف با موضوع نامتعارف است. مراد من در اینجا از تاریخنگاری فارسی محصولات تاریخی است که در دانشگاه و موسسات داخل ایران به زبان فارسی تولید میشود. چون اصلی ترین ویژگی تاریخ نگاری فارسی از گذشته تاکنون این است که فرم قالب آن تاریخ سیاسی است و ما مورد استثنائی در قرن بیستم نبودیم.
او ادامه داد: برخلاف تاریخ نگاری کشورهای دیگر در تاریخ نگاری ما سیاست هژمونی در تاریخ دارد. اما این هژمونی چه تاثیری روی مفهوم توسعه دارد؟ این غلبه باعث میشود در بحث توسعه به طور مثال امیرکبیر و رضاشاه یک سوژهای شود که اگر اینها نمیمردند سیاستهای اقتصادی ایران را در مسیر توسعه قرار میدهد. بنابراین از یک طرف اهمیت کتاب پیدا میشود چون برخلاف وجه تاریخ نگاری ایرانی که تاریخ را درون دولت ـ ملت تحلیل میکند این تاریخ به درستی سعی میکند بحث توسعه نیافتگی در ایران را در مقیاس جهانی بسنجد.
به گفته عبداللهی، وجه دیگر مساله نامتعارف بودن کتاب پیوندش با اقتصاد است. تولید منابع تاریخ اقتصادی در دانشگاههای ما صورت نگرفته است. همانطور که میدانید تاریخ اقتصادی هم به رشته اقتصاد بر میگردد و کمتر روی این موضوعات در کشور ما کاری انجام شده است. اقتصاد ایران هیچ گاه برای ما نظام مستقل معرفتی ایجاد نکرده که بر اساس آن اقتصاد خود و دیگران را تحلیل کنیم و بعد از انقلاب اصلی ترین گفتار اقتصادی ایران ما نوکلاسیک است. از این منظر کتاب سعی میکند میان رشتهای باشد و بین تاریخ و اقتصاد را پیوند دهد.
نظر شما