این گروه کم سن و سال بین ۱۳ تا ۱۷ سال سن داشتند و اکثراً از تیپ ثارالله کرمان اعزام شده بودند و در اردیبهشت ۱۳۶۱ در مرحله مقدماتی عملیات بیتالمقدس در مناطق مختلف جبهه اسیر شدند.
یادداشت سردار سلیمانی بر کتاب «آن بیست و سه نفر»
سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در آن زمان فرمانده سپاه ثارالله کرمان بود، پس از انتشار این کتاب نامهای برای احمد یوسفزاده نوشت که در بخشی از آن آمده است: «احمد عزیزم؛ تقریظ و تحسین رهبر عزیزمان مرا تشویق به خواندن کتابت کرد و پس از قرائت آن به مقامت غبطه خوردم و افسوس، که در کارنامهام یک شب از آن شبها و یک روز از آن روزهای گرفتار در قفس را ندارم. شماها عارفان حقیقی و عابدان به عبودیت رسیدهای هستید که به عرش رسیدید، ایکاش در همان بالا بمانید. چه افتخارآمیز است ربانیون بر منبر نشسته، تربیت یافتگان منابر خود را به تماشا بنشینند. چه زیباست جوانان جویای کمال، کودکانِ کمالیافته در قفس دشمن را ببینند.
ایکاش سفیرانِ در قصرهای مجلل نشسته کشورمان، این سفیران در قفس گرفتار شده را ببینند و چگونه سفیر بودن را بیاموزند.
احمد عزیز؛ وقتی کتابت را خواندم ناخودآگاه صحنه اسارتی در مقابل دیدگانم مجسم شد و بهیاد آن اسیر، بر کتاب این اسیر، اشک ریختم، یاد قهرمان اسارت که اسارت را به اسیری گرفت.»
سردار سلیمانی جامعالاطراف بود
احمد یوسفزاده، نویسنده کتاب «آن بیست و سه نفر» در گفتوگو با خبرگزاری ایبنا با بیان خاطراتی از کتاب و سردار سلیمانی داشت، گفت: من در ابتدای کتاب درباره سردار سلیمانی و ماجرای اعزام تیپ ثارالله نوشتم و در بخشی از آن گفتهام زمانی که بسیار نوجوان بودم سردار سلیمانی ما را از تیپ جدا کرد و اجازه اعزام نداد. این کتاب زمانی که نوشته شد مقام معظم رهبری بر آن تقریظ نوشت و سردار سلیمانی بسیار به ایشان علاقهمند بود و رهبر انقلاب در تقریظ خود اشاره کردند یک بار دیگر کرمان را از این کتاب دیدم. زمانی که سردار سلیمانی کتاب را خوانده بود و آن یادداشت را نوشت، که بسیار احساسی بود و من را در آن مورد لطف قرار داد.
او افزود: سردار یادداشت را با کلمه «احمد عزیز» آغاز کرده بود که بسیار برای من، فرزندان و حتی نوادگان من باعث افتخار است. مردی به این بزرگی من را با چنین لقبی خطاب کرده بود که در شان خودش بود. آن نامه را به عنوان گرانبهاترین ثروتهای زندگی نگه خواهم داشت و برایم باعث افتخار خواهد بود. بعدها هم چندباری سردار سلیمانی را از نزدیک دیدم این موضوع را به ایشان گفتم.
نویسنده کتاب «آن بیست و سه نفر» با بیان اینکه سردار سلیمانی همواره دغدغه کتاب داشت، گفت: کتاب همیشه یکی از دغدغههای اصلی سردار بود. به یکی از مسئولان کرمان گفته بود: چرا بعد از «بیست و سه نفر» کتابی جدی بیرون نمیآید. سردار سلیمانی به نوشتن خاطرات هم بسیار علاقهمند بود و نمیدانم چه کسی قرار است خاطرات او را مکتوب کند و امیدوارم روزنوشتهای او از زندگی پربرکتش برای آیندگان منتشر شود.
یوسفزاده با توجه به قلم ادبی سردار سلیمانی بیان کرد: او یک فرد جامعالابعاد بود. در عین حال فرماندهای باهوش بود. به شعر هم علاقه داشت. انسان جامعالاطرافی که رزمنده، عارف و زاهد بزرگی بود.
او درباره شخصیت شهید سردار سلیمانی تصریح کرد: سردار سلیمانی فردی بسیار متواضع بود و سالی یک بار برای مراسم ایام فاطمیه به کرمان میآمد. خیلی متواضع مهمانها را پذیرایی میکرد. اسوه اخلاق بود و کمتر فرمانده نظامی دنیا میتواند در مجلس عزای حضرت زهرا (س) اشک بریزد. سلیمانی یکی بود. امروز باید گفت: «صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را. تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید» میگویند ما همه قاسم سلیمانی هستیم، ما قاسم سلیمانی نیستیم. او یکی بود.
او با اشاره به دیدگاه شهید سردار سلیمانی درباره فیلم «بیست و سه نفر» گفت: زمانی که فیلم «بیست و سه نفر» که ساخته شد سردار سلیمانی در اولین روز شروع فیلمبرداری به محل فیلمبرداری آمد و با نوجوانانی که نقش ما را بازی میکرد و با رزمندگان اصلی یک ساعت گفتند گفتوگو کرد و قرار بود پس از بازگشت از سفر فیلم را ببیند که متاسفانه سفر بیبازگشت شد.
نظر شما