در بخش نخست این آیین دبیر نخستین جایزه حسین جلالپور ضمن خوشامدگویی به مهمانان ویژه و حاضران در برنامه گفت: شهرداری و شورای اسلامی شهر گناوه از این جایزه ادبی بهصورت ویژه حمایت کردند. بدونشک همدلی آقای حسینی، شهردار جوان و ادبدوست گناوه و همچنین شورای اسلامی شهر موجب برگزاری باشکوه آیین پایانی جایزه ملی حسین جلالپور شد که دین بزرگی بر گردن غزل امروز دارد.
حسن فرهادی سپس با خوانش یک غزل به یاد زندهیاد جلالپور افزود: برگزاری اینجایزه بازنمایی مصراعی از غزل جلالپور است آنجا که گفته «این شعر یک ادامه بعد از توست».
وی در پایان اشاره کرد که در مجموع قریب به ۷۰۰ اثر به نخستین جایزه ملی حسین جلالپور ارسال شد که همه آثار از بعد فنی و زیباشناختی حائز اهمیت بودند و نوید روزهای خوبی برای غزل امروز میدهد، امیدواریم بتوانیم این رویداد را با تکیه بر دغدغههای دکتر جلالپور در سالهای آینده نیز برگزار کنیم و گناوه را بهعنوان مهد غزل امروز در کشور مطرح کنیم.
سپس هرمز علیپور به نمایندگی از هیئت داوران نخستین جایزه حسین جلالپور (جایزه مستقل غزل) بیانه این هیئت را قرائت کرد.
در ادامه برنامه، برگزیدگان نهایی نخستین جایزه حسین جلالپور (جایزه مستقل غزل) به این شرح اعلام شد:
بخش پژوهش:
مقام اول: سیدهکبری موسویقهفرخی با مقاله «تحلیل انواع دگردیسیهای زبانی در مجموعهغزلهای منتشرشده مریم جعفریآذرمانی، طاهره خنیا، پانتهآ صفایی»
مقام دوم: اصغر کرمشاهیروداب با اثر پژوهشی «جریانشناسی غزل معاصر در دهه هفتاد و هشتاد»
مقام سوم: عبدالرضا کوهمالجهرمی با مقاله «واقعگرایی و جزئینگری در غزل جوان معاصر».
بخش غزلهای ارسالشده:
مقام اول: بهصورت مشترک فاطمه صادقی و ریحانه رسولزاده
مقام دوم: سیدمحمدرضا طباطبایی
مقام سوم: بهصورت مشترک سجاد ریاحیفارسانی و آرزو سبزوارقهفرخی.
بخش مجموعهغزلهای چاپشده:
مقام اول: رحمتالله رسولیمقدم با اثر «بر انگشتهای تشریح»
مقام دوم: بهصورت مشترک سیدعلی شکراللهی با کتاب «ضم» و مهدی محمدتقی با اثر «ایستگاه بعد، میدان آزادی»
مقام سوم: ساجده جبارپور با اثر «مونث».
اجرای آیین پایانی نخستین جایزه ملی دکتر حسین جلالپور برعهده علیرضا بهرامی مجری صدا و سیمای مرکز استان بوشهر بود.
از دیگر بخشهای این رویداد میتوان به پخش نماهنگ با موضوع حسینجلالپور، معرفی شهر گناوه به کارگردانی مهدی تنگستانی، رونمایی از کتاب «غزل برای غزل» با تلاش عبدالله رئیسی و با همکاری داود علیزاده و الهام بهروزی، اجرای گروه موسیقی، جشن تولد دکتر حسین جلالپور و... اشاره کرد.
طراحی پوستر و عکاسی آیین پایانی جایزه حسین جلالپور با هنرمندی کامران دشتی انجام شد. طراح لوگوی نخستین جایزه ملی دکتر حسین جلالپور نیز مستوره زیارتزاده گرافیست گناوهای بود.
نگرههای داستانی در غزل حسین جلالپور
همچنین قبل از آئین اختتامیه جایزه حسین جلالپور (جایزه مستقل غزل)، نشست تخصصی «نگرههای داستانی در غزل حسین جلالپور» با حضور شاعران و غزلسرایان کشوری در بندر گناوه برگزار شد.
احمد فریدمند در خصوص نگرههای داستانی در مجموعهشعر «کلاغ بعد از باغ» حسین جلالپور با خوانش غزلی از زندهیاد حسینپور به تحلیل روایی آن پرداخت و با بیان انکه خط روایی غزل جلالپور نظیر غزل حافظ است، تاکید کرد: در ادبیات کلاسیک خط روایی منهای منظومهها (منظومه کلاسیک و منظومه نو) نمود پر رنگی ندارد و بر جوهره شعر غلبه میکند.
فریدمند با بیان اینکه شاعر در بخشی از این مجموعهشعر بالانسها و تکنیکهایی که در هوای شاعرانگی با غلبه بر جوهره شعر بهکاربرده، بسیار بدیع و جاندار است، افزود: جلالپور با غزل گره روانی خودش را گشوده است؛ چراکه شاعر_راوی درمانگر خوبی است که توانسته در برخی از غزلهایش خوب ظاهر شود. بدیهی است هر هنری گرهگشای روانی هنرمند چه در شعر، چه در نقاشی و چه در آواز و... است.
فریدمند با ذکر اینکه بعد از مطالعه مجموعه غزلهای جلالپور به این نکته رسیده است که اغلب غزلهای وی دارای ردیف هستند، این امر را نقطه ضعف روایت در غزل وی دانست. نکتهای که با واکنش برخی منتقدان حاضر در جلسه روبهرو شد و آنها معتقد بودند که ردیف با روایت در غزل منافاتی ندارد.
هرچند این شاعر گذر از پایبندهای ساختاری شعر کلاسیک همچون قافیه و عروض را ضرورت شعر مدرن دانست که در این مورد نیز حسن صادقیپناه از داوران حاضر در نشست با ذکر این نکته که وقتی کسی نمیخواهد ساختارهای خاص غزل را رعایت کند چه ضرورتی دارد غزل بگوید، ساختارشکنیهای نامرسوم در این قالب را (بهویژه در شعر برخی جوانان) موردانتقاد قرار داد.
از نکات دیگری مطرحشده در این نشست اشاره به روایتپسندی ذاتی انسان بود که فریدمند با اشاره به آن، خاطرنشان کرد: انسان ذاتاً روایتپرور و روایتدوست است. ادبیات با نوشتن و سرودن از این ساختار استفاده میکند.
در ادامه عبدالله رئیسی، شاعر، منتقد و پژوهشگر ادبی نیز در این نشست گفت: شعرهایی که آقای فریدمند از مجموعهغزل «کلاغ بعد از باغ» خواندند که شامل سرودههای دهه اول جلالپور بود که ما بر این باور هستیم اوج غزلهای جلالپور در دهه دوم شاعرانگیاش است. شاعر در شعرهای این دورهاش موقعیتآفرینی میکند و گونه روایت خطی که غیر روایی است در کلامش دیده میشود. در این غزلیات شخصیتها تن به یک موقعیت واحد نمیدهند؛ دائم با بازگشت زمان و مکان روبهرو هستیم. شاعر خودش را در شعر مورد خطاب قرار میدهد.
همچنین وی با اشاره به مولفههای داستانی در شعرهای دوره دوم جلالپور افزود: در غزل مفهوم مدرن به همت خوانساری و میرزایی معنا شد؛ آنها مفهوم روایت را با دید متوسطتری در غزل روایت کردند. بنابراین غزل جلالپور داستانواره نیست بلکه داستان تنها بخشی از غزلیات اوست؛ البته در بخش اول غزلیات او در بحث مولفهها به شدت به داستان پستمدرن نزدیک است بهخصوص آنجا که بحث سوژه و ابژه است. در عین حال، برخلاف غزلهای صرفاً روایی، جنبه شاعرانگی، حس و عاطفه درغزلهایش نمود پررنگی دارد. در حقیقت در شعر جلالپور داستان تابعی از جریان کلی است که غزل دنبال میکند.
محمدسعید میرزایی نیز در نشست تخصصی «بررسی نگرههای داستانی در غزلیات حسین جلالپور» گفت: با توجه به اشرافی که بر حوزه روایتشناسی دارم؛ ذکر چند نکته در مورد شاکله غزل اینجا ضروری است. بهطبع، روایت یک غایت هستیشناختی دارد؛ یعنی یک تولد دارد و به مرگ ختم میشود.
وی در ادامه با اشاره به اینکه شعر در شکل سنتی خود به چند صورت پیش میرود، افزود: غزل بر مبنای روایت دینامیک و خودزاینده پیش میرود؛ شاعر راوی در یک وضعیت روانشناختی قرار دارد. شعر هم اراده رسیدن به مرگ و هم اراده گریز از یک موقعیت تکراری دارد. بنابراین باید روایت ادامه بیابد تا بتواند خود را تمام کند، از اینرو در غزل روایی، مرگ و پایان برای یک شاعر اجباری است.
این شاعر غزلسرای نوآیین در ادامه با تاکید بر اینکه غزل در خدمت غایت هستیبخشی است، یادآور شد: ما در غزل دهه هفتاد تلاش کردیم روایت را در خدمت خلق شاعرانگی و موقعیتهای غافلگیرانه قرار بدهیم و خود را در غایت هستیشناختی قرار بدهیم که جلالپور به این غایت رسید.
میرزایی با تاکید بر اینکه در حقیقت در غزل روایی ما از شکل غزل خارج میشویم و به یک حالت سیال میرسیم، گفت: حسین جلالپور در کتاب «کلاغ بعد از باغ» برخوردش با زبان بسیار جدی بود که همین مساله موجب شد او را به عنوان یک شاعر جدی بپذیریم. او پشت زمان ایستاد و با غزل «چشم عمیق ته شب را، بر شانهام نشستی و وا کردی/ آنگاه زل زدی به صدای من، شب را که رفته بود، صدا کردی» پایان زندگیاش را به تصویر کشید.
این شاعر و روایتشناس با تاکید بر اینکه این شعر جلالپور به مرزی از ادراک میرسد که پشت کاغذ جهان است، گفت: مگر در جهان ما چند شاعر داشتیم که مرگ خودش را پیشبینی کرد؟! یکی از آنها حسین جلالپور بود که فقدان او امروز به شدت احساس میشود.
وی در خصوص نقش ردیف در روایت (غزل روایی) توضیح داد: ردیف میتواند یک امکان نحوی برای خلق گفتارهای جدید زبانی باشد، البته ما زیاد به غزل به چشم کلاسیک نگاه نمیکنیم؛ بلکه ردیف فقط ابزاری در دست ما برای تداعی یک روایت است.
میرزایی در پایان یادآور شد: بحث عروض در ذات زبان فارسی است، زبان فارسی موزیکال است؛ برای مثال بوف کور هدایت موزیکال است یا داستانهای ابراهیم گلستان نوشته است، دارای موسیقی است. در حقیقت قافیه و ردیف ذاتهارمونیک زبان فارسی است.
نظر شما