سیاوش طهمورث در گفتوگو با ایبنا عنوان کرد:
فقط با گریم و خمارکردن چشم، نمیتوان درباره مولانا اثری ساخت
سیاوش طهمورث میگوید: بازیگری که قرار است نقش مولانا یا شمس را بازی کند، حتما و حداقل باید یک هزارم شمس را بشناسد، تا بتواند شخصیت او را بازی کند. بازی ها فقط دیالوگ حفظ کردن و روی صحنه دیالوگ گفتن نیست.
وی ضمن بیان اینکه در این نمایش قرار است از دوران کودکی تا زمان مرگ مولانا را روی صحنه ببریم، درباره منابع مورد استفاده در نگارش این اثر گفت: برای این کار از منابع و ماخذ فراوانی استفاده کردیم و یکی و دو تا نیست که بتوان اسم برد. همه دوستان و آدمهایی که پشت این ماجرا هستند، اهل مطالعهاند و مدام با یکدیگر جلسه و بحث و گفتوگو داریم، تا نهایتا چیزی حاصل شود که میخواهیم.
این بازیگر و کارگردان تئاتر، نمایش مولانا را برداشت خود از زندگی مولانا خواند و افزود: به هر حال غیر از مسائل و مقام مولانا که قطعا جایگاه خودش را دارد، هر کسی هم به تناسب دیدگاه خودش، میداند از این زندگی و این شخصیت چه چیزی را میخواهد نشان دهد. بنابراین درست است که در این نمایشنامه از زندگی تا زمان مرگ مولانا را در نظر داریم، اما به هر حال برداشت خودمان را داریم و حرف خودمان را میزنیم.
نمایش «مولانا» بر پایه مستندات تاریخی نگاشته میشود
طهمورث ضمن تاکید بر اینکه نمایش «مولانا» بر پایه مستندات تاریخی نگاشته میشود، گفت: مسئله سبک اجرایی آن است، که اجرای آن با نمایشهایی که تا الان اجرا کردهاند یا در حال اجرا هستند و اجرا خواهند شد، فرق دارد. یعنی در نمایش «مولانا»، علاوه بر اینکه از مستندات تاریخی هم استفاده میشود و هیچگونه دخل و تصرفی در تاریخ و روال عادی زندگی مولانا نمیشود؛ سبک اجرایی خاصی دارد، که موجب تمایز آن از موارد مشابه است.
این بازیگر سینما و تلویزیون درباره وضعیت نگارش نمایشنامه «مولانا» و برنامههای موسیقایی اجرای این نمایش عنوان کرد: در نگارش این نمایشنامه، طرح را با چند تن از مولاناشناسان و استادان ادبیات در میان گذاشتهایم و از آنها مشورت گرفتهایم. برای ساخت موزیک آن هم، یکی از موزیسینهای زبردست کشور را انتخاب کردهایم. یک سری حرکات هم به مقتضی اثر، در کار وجود دارد، که آدمهای متخصص این حوزه باید آن را تنظیم کنند؛ یعنی بنده فقط در نوشتن و کارگردانی این نمایشنامه دخالت میکنم، باقی موارد به دوستان متخصص سپرده شده است. چون کاری به این عظمت را نمیتوان بهتنهایی اجرا کرد. بنابراین اگر کاری صورت بگیرد، کار من تنها نیست، بلکه کار یک جمع و گروه است، منتهی طرح از خود من است و برای اینکه بتوانم تمام شاخ و برگهای کار را با یکدیگر جور کنم و آن طرح اصلی را پیاده کنم، در راس قرار میگیرم.
طهمورث همچنین از حضور چند خواننده در اجرای این نمایش خبر داد و افزود: دو یا سه خواننده برای اثر در نظر گرفتهایم، که در این اثر صرفا خوانندگی به معنای عام آن و مانند خوانندگی و اتفاقات اخیری که در سینما و تئاتر ما میافتد، نیست؛ بلکه همه چیز در خدمت مفهوم کار است. یعنی نه موزیک به تنهایی میتواند جولان دهد، نه خواننده و نه بازیگر؛ بلکه اصل آن تفکر و دیدگاهی است که میخواهد مطرح شود. بنابراین همه این افراد و مواردی که اشاره شد، در خدمت آن هستند و آن چیزی که باید باشد را کامل میکنند.
نگارش نمایش «خسرو و شیرین»، همزمان با نمایش «مولانا»
وی ضمن اشاره به تجربه و پیشینه خود در کارگردانی تئاترهای مشابه درباره عرفای دیگر، گفت: من قبلا تجربه کار درباره حلاج و عینالقضات را هم داشتهام، در حال حاضر هم نمایش «مولانا» تنها کار من در این حوزه نیست، بلکه نمایش «خسرو و شیرین» و «شیرین و فرهاد» را هم در دست کار دارم؛ که نگارش آن را همزمان با نگارش «مولانا» پیش میبرم، اما آن را بعد از نمایش «مولانا» روی صحنه خواهیم برد.
این بازیگر و کارگردان تئاتر مطالعه آثار و کتابهای مربوط به عرفا را پیشزمینه و لازمه کار درباره آنها خواند و افزود: خود من چند کتاب درباره آنها خواندهام و مطالعهای در این حوزه دارم. بعضی از دوستان بدون هیچ پیش زمینهای به سراغ عرفا میروند؛ که من همیشه گفتهام، اول ببینید میتوانید یک صفحه آثار آنها را بخوانید، بعد به سراغ نوشتن و کارگردانی آنها بروید. چون این کارها فقط به ادعای شما پیش نمیرود. مثل بعضی از دانشجویان که به محض اینکه از نردههای دانشگاه رد میشوند، در برگشت شکسپیر زیر بغل دارند و میخواهند شکسپیر کار کنند.
او ادامه داد: این کارها به این راحتی نیست. هر کدام معانی و مشکلات خودش را دارد و مطالعات و شناخت خودش را میخواهد. بنابراین برای ساخت چنین کاری باید هم شناخت تئاتری آن، هم شناخت سینمایی آن و هم شناخت شعری و مفاهیم ادبی آن را داشته باشید و عدم شناخت هر یک از اینها، مشکلات زیادی برای کارگردان ایجاد میکند. چون کارگردانی فقط این نیست که اسم خود را کارگردان بگذاری و به بازیگر بگویی از این طرف صحنه برو آن طرف صحنه، یا اینکه پشت دوربین قرار بگیری و فرمان کات و حرکت بدهی. هر کاری معنی، اصول و تعریف خودش را دارد و باید یک سری اصول و تکنیک را بدانید تا بتوانید کارگردانی کنید.
باید مولانا را کامل بشناسید، تا بتوانید سینما و تئاتر آن را کار کنید
وی افزود: صرفا حتی اگر سینما را هم بشناسید، نمیتوانید روی جنبههای عرفانی و روحانی مولانا کار کنید، چرا که باید مولانا را کامل بشناسید، تا بتوانید سینما و تئاتر آن را کار کنید. وقتی هم که آنها را شناختید، اول باید ببینید در چه زمان، چه مکان و موقعیتی زندگی میکنید، تا ببینید اصلا گفتن این موضوع در این موقعیت زمانی و مکانی لازم است یا خیر. بنابراین برای ساخت یک تئاتر یا فیلم درباره شخصیتی مثل مولانا هم باید ارزش ادبی و شعری کار و هم زمان حال خود را تشخیص دهید، هم تکنیک کار را بدانید و هم تجربه داشته باشید.
بازیگر نقش شمس حداقل باید یک هزارم شمس را بشناسد
این بازیگر سینما و تلوزیون در ادامه به اهمیت شناخت بازیگران نمایشها و فیلمهایی مانند مولانا اشاره کرد و گفت: قطعا بازیگر چنین اثری باید با مولانا و شمس آشنایی داشته باشد. چون اگر آشنا نباشد، چطور میخواهد آن کاراکترهایی که کارگردان به او میدهد را پیاده کند؟ فرض کنید بازیگری که قرار است نقش مولانا یا شمس را بازی کند، حتما و حداقل باید یک هزارم شمس را بشناسد، تا بتواند شخصیت شمس را بازی کند. بازی کردن این نقشها فقط دیالوگ حفظ کردن و روی صحنه دیالوگ گفتن و رفتن نیست. بلکه یک بازیگر باید آن کارکتر و شخصیتی که قرار است در قالب آن زندگی و بازی کند را بشناسد. وگرنه با یک گریم و چهارتا دیالوگ و خمارکردن چشم و دوتا چرخ زدن که نمیتوان مولانا ساخت. یعنی کار به این راحتی نیست.
طهمورث در پایان گفت: همه اینهایی که عرض کردم، نظر من است. اما هر فرد دیگری میتواند نظر و برداشت دیگری داشته باشد، هرجور که دوست دارد فکر کند و هر طور که دلش میخواهد کار کند؛ یعنی دیدگاه هر فرد به هیچکس ربطی ندارد، منتهی سعی کنیم نه به دیگران و نه به تاریخ و ادبیات و مفاهیم تاریخی لطمه نزنیم.
نظر شما