میرزا علینقی همدانی کیست و چه جایگاهی در منظومه اندیشه اسلامی و ایرانی میتوان برای او متصور بود؟
میرزا علینقی بن محمدرضا همدانی در یکی از خاندانهای سرشناس همدان دیده به جهان گشود؛ خاندانی که بزرگانش به دلیل دارا بودن مهارت در علوم اسلامی از جایگاه رفیعی در قرون سیزده و چهارده برخوردار بودند. پدرش محمدرضا بن محمدامین همدانی متوفی به سال 1247 هجری قمری هم صاحب تفسیر قرآنی با نام «الدرّ النظیم فی تفسیر القرآن الکریم» است و هم در مسائل کلامی و اعتقادی آثاری مانند ارشاد المضلین فی اثبات النبوة الخاصه را به رشته تحریر درآورده است. او علاوه بر این دستی بر شعر و شاعری هم داشته و از او دیوان شعری به جامانده است. آقابزرگ تهرانی از میرزا علینقی همدانی با عنوان «عالم کامل» و مرعشی نجفی از او با لقب «علّامه» یاد کردهاند که نشان از تعالی علمی و عملی او دارد.
از میرزا علینقی همدانی به جز کتاب مرآةالهداة آثار دیگری بهجای مانده است مانند: آیات الائمة؛ اوصاف القرى في صفات الأولياء؛ آداب نماز؛ حفظ الصحه؛ مواعظ کوثر همدانی؛ نصيحتنامه؛ انوار الحقيقة في اسرار الشريعة؛ تأویل جبل در قرآن و یک جُنگ.
علم سیمیا از جمله علوم سنتی کمتر شناخته شده که در کتاب «مرآة الهداة» مبنای تفسیر اسرار نماز قرار گرفته است. ابتدا کمی درباره سیمیا توضیح دهید و به این موضوع نیز بپردازید که روش بهرهگیری کوثر همدانی از این علم برای نزدیک شدن به مقوله نماز چگونه بوده است؟
علینقی همدانی در کتاب «مرآة الهداة فی کشف اسرار الصلاة» بر آن است تا با تفسیر و تأویل نماز، از مقدمات تا مؤخرات، از یک حقیقت و معنای متعالی موجود در آن سخن به میان آورد. در همین مسیر او اسرار و رموز اعداد، حروف، الفاظ و اسماء سخن بهره برده است که در اصطلاح علم سیمیاء که از شاخههای علوم غریبه یا خَفیه است، نامیده میشود. پیشینه این نوع نگرش طولانی است چنانکه در اینباره از تمدنهای باستان، همچون بابلی، عبرانی، یونانی، مصری و هندی آثار و نوشتههایی در دسترس است. اما در جهان اسلام علوم غریبه، میراثِ بابِل، ایران، مصر، اسکندریه و عربستان دانسته شده است. ابوهاشم عبداللّه بن محمد حنفیه نخستین کسی بود که برای عدد دوازده رمز و راز خاص قائل شد اما در دوره امویان، مغیرة بن سعید مبتکر ترکیب بینش عددی و حرفی در تاریخ اسلام و بنیانگذار اولین مکتب حروفی در اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم قلمداد شدهاست. آراء و اندیشههای مغیرة بر باطنیگرایی اسماعیلیه نخستین اثرگذار بود.
از اسرار حروف در عرفان نیز سخن به میان آمده است و عارفان برای تبیین برخی از یافتههای خویش از آن بهره بردهاند. ابن خلدون در مقدمهاش، آنجا که از علم حروف صحبت میکند، در کنار نام احمد بن علی البونی به ابن عربی اشاره میکند و میگوید: علم حروف از شاخههای علم سیمیاست که احمد البونی و ابن عربی هر دو آثاری در این زمینه نوشتهاند. ابن عربی با اختصاص دادن بابهای دوم تا هفتم کتاب فتوحات مکیه به علم سیمیا باورمندی خود را به این علم بیان میکند. علاوه بر این، رسائلی هم در این موضوع از او موجود است که برخی از آنها عبارتاند از: توجهات الحروف، المبادی و الغایات.
آیا میتوانیم به این قائل باشیم که سیمیا دستاوردی برای بشر امروزین میتواند به همراه داشته باشد؟ چگونه میتوان از این سنت بهرهای امروزین کسب کرد؟
این نوع نگرش به متون دینی و تأویل آنها نگرشی خاص است که مورد تأیید برخی از عالمان نیست به هرحال روشی است که پیشینیان برای آشکار ساختن برخی رموز متون دینی از آن بهره بردهاند تا مقصود خاص خود را با استفاده از اعداد خاص بیان کنند. اینکه امروزه تا چه حد میتواند کاربرد داشته باشد پاسخ به آن دشواری است. اینکه آیا میتوان به آن به عنوان روشی متقن در تأویل متون استناد کرد مشخص نیست چرا که تجربیات عرفانی اشخاص در این زمینه متفاوت بوده است و تجربیات شخصی به عنوان روشی ثابت و ایقانی قابل استناد نیست. به هرحال مؤلف اثر برای اثبات حقانیت ائمه اطهار و نشان دادن شأنیت ایشان در فهم اسرار نماز از این روش بهره برده که قابل تأمل است.
چه شد که نظر شما به این کتاب جلب شد و در پی تصحیح و انتشار آن رفتید؟
اسرار نماز برای هر مسلمانی قابل توجه و مهم است؛ اینکه اوراد و اذکار نماز و آداب و موالات آن چرا اینگونه بیان شده است دغدغه ذهنی همگان است. اما آشناییمان با این اثر به بررسیای بر میگردد که در فهرستگان نسخ خطی داشتم. عنوان اثر حاضر نظرم را جلب کرد. سپس پیشنهاد کار روی این اثر را به آقای دکتر محمودی دادم. پس از تهیه دو نسخه خطی از آن که به خط خود مؤلف بود بررسی خود را آغاز کردیم و با بررسی اسرار الصلاةهای موجود دریافتیم که همانطور که مؤلف در مقدمه اثر اشاره کرده است با نگاهی نو به اسرار نماز پرداخته است.
از تجربه تصحیح مشترک بگوئید؟ چه شد که به عنوان دو محقق همراه با هم به سراغ این کتاب رفتید. روش کارتان چگونه بود؟ آیا مایل به تداوم این تجربه هستید؟ آیا کتاب تازهای را به صورت مشترک در دست تصحیح دارید؟
سابقه آشناییمان به سال 84 بازمیگردد، دورهای من سال سوم مقطع کارشناسی رشتۀ ادیان و مذاهب دانشگاه مذاهب اسلانی بودم و آقای محمودی دانشجوی سال اول همان رشته؛ اما فعالیت علمی مشترکمان را از سال 1390 و با تصحیح رساله حکمی عرفانی اثر عارف گمنام و معاصر میرزا ابراهیم امامزاده زیدی آغاز کردیم. پس از آن نیز بر روی دو اثر دیگر به نامهای تحفة الالباء فی تذکرة الاولیا و شرفا به قلم زین العابدین گنجوی صفوی از دوره قاجار و برهان مبین در جلوات رب العالمین به قلم عارف ناشناس معاصر به نام حسن قهرمانی قوچانی کارکردیم. این تصحیح آخرین کار مشترک چاپ شدهمان است ضمن آنکه باید عرض کنم در حال حاضر نیز مشغول تصحیح مجموعه آثار مجدالاشراف شیرازی هستیم که این مجموعه آثار نیز مطالب ارزشمندی در عرفان شیعی دارد و در فهم ما از عرفان شیعی بسیار مؤثر خواهد بود.
روند تصحیح مشترک چه محاسنی دارد و چه پیچیدگیهایی میتوان برای آن متصور بود؟
بنا به آن فرموده معروف که «ید الله مع الجماعه» تصحیح مشترک محاسن بسیار دارد مخصوصا اگر همکاران به یک سلیقه مشترک و نگاه واحد رسیده باشند. همچنین سرعت خوانش نسخه خطی و رفع مشکلات جاری در نسخهخوانی سرعت پیدا میکند.
کتاب مرآة الهداة مربوط به دوران قاجار است. این کتاب چه تاثیری از آثار پیشین پذیرفته و بر آثار پس از خود در این حوزه چه تاثیرهایی داشته است؟
ظاهراً رویکرد انسانشناسانه شیعی به اسرار الصلاة از اواخر قرن 11 هجری با قاضی سعید قمی در رساله روح الصلاة آغاز و در تبیین اسرار ارکان نماز علاوه بر حدیث معراج بر احادیثی تأکید میشود که در آن به طور ضمنی به جنبه تکوینی و فراخلقی امام و پیوند او با نماز اشاره شدهاست. این رویکرد با سیّدکاظم رشتی، معروفترین شاگرد شیخ احمد احسائی که آثار او بازگوکننده افکار شیخیّه است، نضج مییابد. این در حالی است که در آثار پسینیِ این دوره، به ویژه در رساله حاضر، این رویکرد برجستگی خاصی مییابد و به صراحت ادعا میشود که نماز همان حقیقت معصومین علیهمالسّلام است. در مورد تاثیرگذاری بر آثار پس از خود تحقیقی مفصل را میطلبد که امیدواریم این کار ما بهانهای برای اهل فضل و تحقیق باشد تا ادامه دهنده این راه باشند.
روند تصحیح کتاب چگونه بود؟ آیا نسخههای قابل اطمینان از کتاب به اندازه کافی در دسترس بود؟ کمی درباره شیوه تصحیح کتاب توضیح دهید.
بر اساس اطلاعات مندرج در فهرستگان نسخ خطی ایران (فنخا) از رساله حاضر هفت نسخه موجود است؛ سه نسخه اول که به ترتیب در کتابخانههای شاهچراغ، مجلس و مرعشی نگهداری میشد و به خط مؤلف بود و مابقی به خط دیگران است. در این تصحیح نسخه شاهچراغ، به عنوان نسخه اساس و نسخه مجلس، به عنوان نسخه بدل در نظر گرفته شد. نسخه شاهچراغ و مجلس به ترتیب با مخففهای «شا» و «مج» مشخص شده است. در هرجا که نُسخ «شا» و «مج» با منابع در دست مصححان مغایرت داشت با مخفف «اص» در پاورقی اشاره شده است. افتادگی با «-» و افزون با «+» در پاورقی مشخص شده است.
در خصوص در دسترس بودن نسخهها باید عرض کنم متاسفانه دریافت نسخه از کتابخانه مرحوم مرعشی نجفی کمی زمانبر و دشوار بود، البته که به محدودیتها و مشکلات آن مجموعه ارزشمند تا حدی آگاهی داریم و امیدواریم با حمایتهایی که از این دست مراکز میشود، دسترسی به منابع و مواریث ایرانی-اسلامی موجود تسهیل شود.
هدف کوثر همدانی نقب زدن به دل اسرار خفیه نماز بوده است. او در این زمینه چه دستاوردی داشته است. او درباره این اسرار خفیه چه گفته است؟
مؤلف پس از بیان مقدمات و با تأکید بر اینکه: «خداوند دانای مهربان اوضاع نماز را به طوری مقرر فرمود که صورت و معنا ظاهراً و باطناً، ذکراً و تسبیحاً چه به حسب کلمات و حروف به اعتبار مفاهیم و زُبُر و بَیّنه و بسایط و چه به حسب اعداد که هر یک عالمی است برأسه جامع، سراسر ذکر محمد و آل محمد (ص) است از ابتدای اذان تا آخر سلام» این ادعا را مطرح میکند:«این معانی که به یاری اولیا و عنایت آلاللّه(سلاماللّهعلیهم) و تأیید الهی بر این داعی معلوم گشته و ندیدهام که احدی از علمای متقدمین و متأخرین (رضواناللّهعلیهم) ملتفت شده ذکر فرموده باشند».
به طور کلی میتوان این رساله را به دو بخش اصلی تقسیم کرد؛ بخش اول اسرار نماز را با رویکردی عرفانی و با استناد به روایات تبیین میکند و در بخش دوم که خود به 10 باب تقسیم میشود با استفاده از علم حروف به استخراج زُبُر و بینات، بسایط کلمات نماز و تطبیق آنها با اعداد 5 (پنج تن آل عبا) 6 (اسامی دوازده امام) 7 (اسامی چهارده معصوم) 12 (تعداد امامان) 14 (تعداد معصومین) پرداخته است تا از این رهگذر مدعای اولیه خود در کتاب را که نماز حقیقت معصومین(علیهم السّلام) است را اثبات کند.
نظر شما