اشتباه نکنید! موضوع این گزارش ربطی به مباحث روانشناسی ندارد. گرانش محبوبترین نیرو از نیروهای بنیادین برای بشر است. اغلب به خوبی آن را میشناسیم و با آن ارتباط داریم؛ حتی بدمان نمیآید که این نیرو را وارد زندگی خود کنیم و در جنبههای گوناگون رفتار و اتفاقات را بر اساس آن تحلیل کنیم. در واقع بسیاری از ما دوست داریم گرانش را نه به عنوان یک نیرو بلکه به عنوان یک حقیقت زندگی بپذیریم. در اصل گرانش یک نیروی غیرعادی و ضعیف است و در عین حال اسرارآمیزترین نیروی طبیعت به شمار میرود.
«معادله جهان» نوشته اندرو توماس درباره گرانش است. یک ویژگی این اثر که باعث شده است با سایر کتابهای کیهانشناسی متمایز باشد این است که نویسنده نگاهی انتقادی به رویکرد فیزیکدانها داشته است. دانشمندان برای توجیه مشاهدات غیر منطبق با نظریههای گرانشی موجود دست به تعریف پدیدههای عجیب مانند ماده تاریک زدهاند؛ اما توماس تلاش میکند تا با رها کردن خود از ساختارهای موجود دلیلی منطقی برای تشریح این مشاهدات ارائه کند.
نویسنده کتاب تحصیلات آکادمیک خود را در رشته فیزیک و در مرکز آموزشی جیمز کلارک مکسول در دانشگاه ادینبرگ آغاز کرد و با اخذ مدرک دکتری از دانشگاه سوانسی در سال 92 میلادی به پایان برد.
احسان بدریکوهی در گفتوگو با ایبنا درباره نام کتاب میگوید: «چون نویسنده در این اثر درباره گرانش و معادلههای آن با مخاطب حرف میزند و معادله حرکت اجسام در کیهان را مورد بررسی قرار میدهد،شاید مناسبترین نامی که میتوان برای آن برگزید، «معادله جهان» باشد. در واقع فصلهای کتاب مانند تکههای یک پازل پیچیده است که تنها پس از کنار هم قرار گرفتن همه تکهها قابل فهم خواهد بود و به مخاطبان میگویم کتاب را تا انتها بخوانند و در پایان از تماشای تصویر زیبای به دست آمده از کیهان لذت ببرند.»
همه چیز با یک انفجار شروع شد. یک انفجار بزرگ در واقع نقطهای با چگالی بینهایت شکافته شد و ذرات درون آن به بیرون پراکنده شدن، به دنبال این انفجار کهکشانها پدید آمدند. در حقیقت باید گفت از پی این انفجار بود که ستارهها و سیارهها و بعد سیارههای منظومه شمسی و زمین و بعد انسانها شکل گرفتند، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که جسم انسان ترکیبی از میلیونها سلول پیچیده، منظم و دقیقی از یک انفجار به وجود آمده است. انفجاری که مسبب پراکندگی و بینظمی در جهان ماست.
بحث گرانش در فیزیک بسیار مفصل است و دانشمندان سالها در اینباره با یکدیگر اختلاف نظر داشتند.
بدریکوهی معتقد است؛ «کتاب درباره انبساط کیهان بحث میکند و هر چه در کتاب جلوتر میوریم نویسنده مخاطب را با دستگاههای اندازهگیری پیشرفته آشنا میکند. دستگاههایی که دلیل یافتههای جدید در علم فیزیک هستند. در بخش بعدی نویسنده به این موضوع میپردازد که بر اساس برخی نظریات دانشمندان انبساط در حال کاهش است. در کل این اثر تئوریها را مورد ارزیابی قرار داده است.»
همواره بحث و گفتوگو درباره مسائل و تئوریهای علمی در میان دانشمندان رواج داشته است؛ حتی در برخی منابع آمده دانشمندان چند دهه گذشته شرطبندیهایی هم با یکدیگر بر سر اثبات نظریههایشان داشتهاند.
بدریکوهی میگوید؛ «نویسنده در کتاب اصلیترین چالشهای علمی را که مورد توجه دانشمندان درباره انبساط بوده است، مورد بررسی قرار داده است. جالبترین بخش کتاب آنجاست که نویسنده نه تنها نظریات اینشتین بلکه یافتههای ثابتی را که در ذهن ما هست، به چالش میکشد. در بسیاری مواقع ما یک موضوعی را به عنوان یک اصل میپذیریم و بر آن هم پافشاری میکنیم، همچنین موضوعات دیگری را بر اساس همین اصل میپذیریم در حالیکه امکان دارد همین موارد اصل و پایه روزگاری اصالت خود را از دست بدهند. در کل نویسنده با فکر باز به مسائل نگاه کرده است و به مخاطب اطلاعات جالبی را از نگرش دانشمندان ارائه میدهد.»
به گفته بدریکوهی؛ کتاب دارای ادبیاتی ساده و روان است و با اینکه معادلات پیچیده درباره انبساط جهان وجود دارد، نویسنده از آوردن معادلات پیچیده پرهیز کرده است.
«معادله جهان» در 103 صفحه، به شمارگان سیصد جلد و به قیمت یازدههزار تومان از سوی انتشارات سبزان روانه بازار نشر شد.
نظر شما