نغمه مستشارنظامی، شاعر در یادداشتی به مجموعه شعر «شرحه»، اثر مرضیه فرمانی پرداخته و آن را در اختیار ایبنا قرار داده است که در ادامه میخوانید.
در چند دهه اخیر نیز شعر و غزل گیلان همواره در زمره غزل پیشبرد معاصر محسوب شده است پس، از شاعر خوش ذوقی که در این جغرافیا رشد کرده است توقعی جز، اشعار به یادماندنی نمیرود.
کتاب «فروپاشی» که اخیرا در جایزه کتاب سال جوانان به عنوان کتاب شایسته تقدیر مورد تحلیل قرار گرفت تنها کتاب شعر برگزیده در این جایزه بود و این نشان از فراوانی نکات مثبت در کتاب مرضیه فرمانی است.
کتاب «شرحه» را بیش از این با نگاه یک شاعر خوانده بودم و از شعرهایش لذت برده بودم. این بار اما با نگاهی منتقدانه و موشکافانه «شرحه» را خواندم اصلا چرا «شرحه» و «شرحه» چه میگوید.
معمول تمامی اشعار «شرحه» عشق است و اندوه دو مضمون ناب که در هر زبان که میشنوی نامکرر است عشق توأم با اندوه و فراق در شرحه نیز نامکرر بود عشقی که جهانشمول است و مرزها، جغرافیا را در هم تنیده است. عشقی که میتوان آن را به دیگر زمانهای زنده دنیا ترجمه کرد.
از لحاظ بسامد واژگان علاوه بر عشق و تنهایی در اندوه، واژههای اقلیممحور مانند باران، طوفان، دریا و رودخانه، آبشار، ابر، جنگل و درخت نشان از جغرافیایی زیستی شاعر دارد.
بیشک مبحث تأثیر جغرافیای زیستی در بسامد واژگان موضوع حائز اهمیت و قابل پژوهشی است، کما اینکه شاعری که از کویر برخاسته است ستاره و آسمان و ریگ و بیابان را بیشتر حس کرده است و شاعر گیلانی دریا و جنگل و باران را و از دیگر نکات قابل توجه در کتاب «شرحه»، بسامد واژهها و حسهای دخترانه و زنانه است که خوشبختانه برخلاف بسیاری از شعرهای زمانه معاصر، ترجمه زنانهای عجیب و لطیف است و از درهم تنیدگی زنانگی و تنانگی پرهیز کرده است مخاطب با خواندن شعر میتواند بداند که این عاشقانه از زبان یک زن سروده شده است.
زنی نشسته برای تو شعر میگوید
زنی که باز به جای تو شعر میگوید
هی چای دم کردم برایت تا که پژمردند
گلهای سرخ نفسش بسته روی این قوری
هرچند در تعدادی از عاشقانهها، جنسیت نقشی ندارد و عاشقانه صرف روبهرو هستیم که البته از لحاظ ساختار زمانی از استحکام خوبی نیز برخوردارند.
غزل اول کتاب از این دست شعرها هستند. از نظر من هر چه به پایان «شرحه» نزدیکتر میشویم شعرها دلتنگتر، عاشقانهتر و زنانهتر میشوند. درخصوص چیدمان و ترتیب قرارگیری شعرها تعمد شاعر بر این امر بوده است، اما بنده به عنوان مخاطب دوست داشتم اشعار درخشانی چون «تنهایی عمیق به قلبم خوش آمدی» را به عنوان اولین یا حداقل آخرین شعر کتاب بخوانم. هرچند احتمالا به خاطر یکنواختی قالب به عنوان چهارپاره در اواخر کتاب درج شده است.
از لحاظ ساختاری بسیاری از شعرهای کتاب فاقد ردیف هستند و در تعدادی از اشعار شاهد ردیفهای فعلی و ردیفهای اسمی هستیم و در کل از ردیفهای طولانی شبه جمله در غزل که در دهه هفتاد موسوم بود در شرحه خبری نیست.
در شعرهایی که با ردیف اسمی سروده شدهاند عموما شاعر از عهده همراهی قافیه با ردیف به خوبی برآمده است.
5)
با خیالاتت خوشم این روزها را در قفس
گرچه میسوزم شبیه شمع شبها در قفس
حسرت فردا و رویای رهایی در سرم
خستهام ای زندگی افتادم از پا در قفس
که شاعر در بعضی بیتها به سبک هندی نزدیک شده است و در اسلوب معادلههای متداول این سبک بهره برده است:
عشق کوچیدن به تنهایی گستردهتری است
گرچه مفهومی از آزادی است اما در قفس
از کاربردهای موفق ردیف در کتاب شرحه میتوان «شعر شماره 20» اشاره کرد:
عشق دستان رها را نرسانید به هم
روزگاری است که ما را نرسانید به هم
خون دل خوردم و افسوس که دنیا ما را
بعد یک عمر صدا را نرسانید به هم
هم چنین ردیف «کم میآورم» در غزل شماره 22
غزل 27 با ردیف دو کلمهای «از آینده»، مطلع خوبی دارد.
دلخسته از پشت سرم، نومید از آینده
سرشد تمام عمر با تردید از آینده
و با وجود قافیه و ردیف دشوار شاعر تقریبا در تمامی ادبیات موفق عمل کرده است.
از دیگر نکات مثبت ساختاری اشعار مرضیه فرمانی در کتاب «شرحه» حسن مطلع و حسن مقطع اشعارست که به نظر من پایان بندی نیکو حتی از حس مطلع نیز پیشی گرفته است. شاعر شعر را به گونهای تمام میکند که مخاطب پس از خوانش به حس مشترکی با شاعر دست مییابد.
به چند نمونه از پایانبندیها، خوب شرحه توجه بفرمایید:
تونیستی که فال بگیری برای من
اما گرفته حال مرا بیفا غمت!
در بیت آخر غزل این شعر بیگمان
هم از تو دست میکشم آخر هم از خودم
در انتظارم سالها آغوش واکرده است
تنهاییام را درک خواهد کرد تنها مرگ
شاعر کتاب «شرحه» به شیوه امروزی از صنایع ادبی بهره برده است. مراعات نظیرهای متناسب، فضای امروز، جناس و پارادوکسها و تضادها نه تنها زبان شعر را به سمت کهنگی نبردهاند بلکه فضای ملموس و دلنشینی به شعر دادهاند.
از نکات مثبت کتاب شرحه استفاده به موقع و تاثیرگذار از صنعت «تکرار» است. به عنوان شاهد مثال تکرار «آن روزها» در غزل 11.
یا:
دو چشم خسته، دو عاشق، دو زخمی تنها
چه اجتماع بزرگی است در تن یک روح
و یا بیت موفق پایانی غزل 22:
چشمهایت، چشمهایت، چشمهایت، چشمها
وای از چشمان تو والله کم میآورم
مجموعهشعر «شرحه»، اثر مرضیه فرمانی در سال 1396 در 72 صفحه و به قیمت 8 هزار تومان از سوی انتشارات فصل پنجم راهی بازار نشر شد.
نظر شما