سه‌شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۸
​گوته بر خوان سعدی

همزمان با برگزاری هفته فرهنگی آلمان در شیراز، هفتاد و چهارمین نشست از سلسله نشست‌های «بر خوان سعدی» با موضوع سعدی و گوته برگزار شد

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در فارس، همزمان با برگزاری هفته فرهنگی آلمان در شیراز، هفتاد و چهارمین نشست از سلسله نشست‌های «بر خوان سعدی» از سوی انجمن فرهنگ و ادب شیراز و با همکاری مرکز سعدی‌شناسی، شهرداری شیراز، سفارت جمهوری فدرال آلمان در تهران و مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس با موضوع «سعدی و گوته» در سرای سخن برگزار شد.

در این جلسه، استفان ریتز، کاردان فرهنگی سفارت آلمان در ایران، ضمن ابراز خرسندی از برگزاری این مراسم گفت: بسیار خوشحالیم که به مناسبت 200 سالگی دیوان غربی ـ شرقی گوته، شاعر بزرگ آلمان و دوستدار حافظ، سعدی، مولانا، عطار و...، امروز در شهر شیراز و در نزد شعردوستان از این شاعران بزرگ می‌شنویم و می‌آموزیم.

در ادامه، محمود حدادی مترجم و استاد زبان و ادبیات آلمانی، ضمن بررسی تاریخچه دوران زیست گوته در آلمان و زندگی و آثار وی، در بخشی از سخنان خود گفت: گوته شاعری نام‌آور است که از برخی از شاعران و نویسندگان برجسته جهان در آثارش تأثیر پذیرفته است.

وی افزود: گوته با باورداشتن به نزدیکی فرهنگ‌ها در جهان، کوشید تا عصاره و چکیده اندیشه و جهان‌بینی این دانشمندان و عالمان انسان‌دوست را در آثار خویش بازتاب دهد.

این مترجم با اشاره به دیوان غربی ـ شرقی که ردپای اندیشه و جهان‌بینی شاعران بزرگ ایرانی همچون حافظ، سعدی، مولانا، عطار و.... را می‌توان بازیافت، یادآور شد: بنیاد دیوان گوته بر مبنای گفت‌وگو است و هر آنچه که بتواند جهان هستی انسان‌ها را به سمت و سوی درست هدایت کند.

حدادی با اشاره به تأکید گوته بر اینکه «دانایان همه‌ تاریخ، دوستان من هستند!» افزود: از این‌روست که این شاعر آلمانی با رویکردی شاعرانه و ادیبانه اما خردورزانه به سراغ آثار برجسته ادبی و فلسفی در جهان می‌رود و آن را در آثار خود بازتاب می‌دهد. «مثلاً از زمانی که به واسطه ترجمه آدام اولئاروس با گلستان سعدی آشنا می‌شود؛ بسیار از مضامین آن را به گونه مستقیم یا غیرمستقیم در آثار خود بازتاب می‌دهد.»

این مترجم و ادب‌پژوه زبان آلمانی در ادامه سخنان خود ضمن خواندن اشعاری از گوته، افزود: دفتر اول «طلسمات پنج‌گانه» از دیوان غربی ـ شرقی، با گشایش پرشکوه زیر آغاز می‌شوند: «از آن خداست مشرق!/ از آن خداست مغرب!/ دیاران شمالی و جنوبی/ در صلح دستان او آرمیده‌اند» و گزاره‌های دلپذیری از پی‌اش می‌آیند که از آن جمله است گزاره‌ وحدت وجودگرایانه‌ زیر، که از یکصد نام خدا، اسماءالحسنی ـ در گامی دیگر، در پایان زلیخانامه به هزار جلوه‌ الهی وجود در شعر «به هزار جلوه» گذار می‌کند: «او، آن عادل یگانه/ برای همگان داد می‌خواد./ پس از اسماء صدگانه‌ او،/ داداریش ستوده‌ باده، آمین!»

به باور محمود حدادی، چنین طلسمات پارسایانه‌ای را مسلمانان بر عقیق و یشم حک می‌کردند و بر لباس می‌آویختند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها