مدیر چاپخانه طهرانی با اشاره به ظرفیتهای چاپ دیجیتال و امکان چاپ با تیراژهای پایین، گفت: اگر چاپ دیجیتال نبود، شاید بسیاری از ناشرانی که تحت فشار هستند، نمیتوانستند حیات خود را ادامه دهند و آنها را از دست میدادیم.
اما این صنعت تا چه حد توانسته است به تناسب بازار و مختصات صنعت نشر کشور، پاسخگوی نیاز ناشران بهعنوان مشتریان اصلی خود در بخش فرهنگ باشد و آیا سرمایهگذاری در این بخش، آنطور که باید سوده بوده است؟ آیا هدف اصلی چاپ دیجیتال یعنی صرفهجویی و جلوگیری از انباشت سرمایه ناشران، در این سالها برآورده شده است؟ چه روشهای نوینی در حوزه چاپ برای کمک به صنعت نشر وجود دارد؟ این سوالات بهانهای شد تا دقایقی با محمدمهدی تینایطهرانی، مدرس دانشگاه و مدیر چاپخانه طهرانی به گفتوگو بنشینیم.
قبل از هر چیز برایمان بگویید آیا چاپ دیجیتال، برای بهرهبرداری صنعت نشر یک فرصت بهشمار میآید؟
مثل خیلی از زوایای تکنولوژی، کار به جایی میرسد که دیگر خودمان تصمیمگیر نیستیم؛ به این مفهوم که چارهای نداریم جز اینکه در شیوه سنتی نشر تغییر ایجاد کنیم. در صنعت نشر نیز کار به جایی رسید که ما دیگر حق انتخابی نداشتیم؛ زیرا در دوره تحریمها و بحران اقتصادی فضا به حدی عوض شده و قیمت نهادههای اولیه نشر تا جایی افزایش یافته است که سرمایههای حوزه نشر دیگر پاسخگوی شمارگان بالای کتاب نیست و چارهای جز حرکت به سمت چاپ دیجیتال نداریم. در یک برهه زمانی کتابها به صورت میانگین، 3000 تا 10هزار نسخه چاپ میشدند اما دیگر در هیچ جای دنیا کتابها در این تیراژ چاپ نمیشوند. از سال گذشته شاهد تغییر سه تا چهار برابری قیمت کاغذ در بازارهای داخلی هستیم و همچنین در حوزه چاپ افست نیز شاهد تغییر چند برابری قیمت نهادههای اولیه مانند پلیت لیتوگرافی بودیم که موجب شد برای حوزه نشر دیگر راهی جز چاپ دیجیتال باقی نماند.
البته چاپ دیجیتال فرصتهایی را هم برای ناشران فراهم کرده که شاید نتوانند از آنها چشمپوشی کنند.
بله. چاپ دیجیتال با ابزارهایی که در اختیار دارد امکان چاپ 200 تا 300 نسخهای کتاب را برای ناشران فراهم کرده که این امکان، نجاتبخش صنعت نشر است؛ بهطوریکه میتوان گفت اگر چاپ دیجیتال نبود، شاید بسیاری از ناشرانی که تحت فشار هستند، نمیتوانستند حیات خود را ادامه دهند و آنها را از دست میدادیم. چاپ دیجیتال کمک میکند تا تیراژ کتابها کاهش پیدا کند و این بهترین کمکی است که میتوان به صنعت نشر کرد.
چاپ دیجیتال غیر از امکان پایین بودن تیراژ چه امکانات دیگری را میتواند در اختیار ناشران قرار دهد؟
بحث ردیابی کالا و کتاب یکی از این ویژگیها است. این قابلیت میتواند زمینهای ایجاد کند که بهراحتی تشخیص داده شود یک کتاب در کجا چاپ شده، توسط کدام موسسه توزیع شده و همین موضوع به کپیرایت و حق نشر ناشران کمک میکند. الان بسیاری از ناشران با استفاده از چاپ دیجیتال برای کتابهای خود المانهای امنیتی تعریف میکنند؛ بارکد و QR codeهایی که باعث میشوند مسیر حرکت کتاب بهراحتی قابل رصد باشد. دیگر مثل سیستم قدیم که میشد از روی کتابها تعداد قابل توجهی کپی کرد، وجود ندارد و ناشر میتواند کتابهایش را با تیراژ کم مثلا 100نسخه مخصوص استانهای مختلف چاپ و ارسال کند و بعدا به خوبی میزان فروش را رصد کند و اگر هم کتابش کپی شد، بهراحتی مشخص میشود از روی کدام سیستم کتاب کپی شده است و به همین دلایل است که میتوان گفت چاپ دیجیتال صددرصد به کمک حوزه نشر آمده است.
آیا چاپخانهداران و ناشران توانستهاند با فناوریهای نوین حرکت کنند و در مسیر جدید کسب و کار قرار گیرند؟
در پاسخ به این سوال باید بگویم که هنوز نتوانستهاند. معمولا در مواجهه با تکنولوژی، افراد بهسختی به سمت تکنولوژیهای جدید میروند و خود را با شرایط وفق میدهند؛ اگرچه ذات انسان معمولا با تغییر مخالف است و بسیاری از گوشههای تاریخ تکنولوژی نشان میدهد افراد در حوزهای که کار میکردند، سعی داشتند تا جایی که امکان دارد کار خود را در همان مسیر ادامه دهند. مگر شرکتهایی که چرخه بازنگری و تحقیق و توسعه (R & D) را در سازمانهای خود دارند که تعداد بسیار کمی هستند. بهعنوان مثال زمانی که دستگاههای دیجیتال به حوزه حمل و نقل وارد شد، مجموعههای قدیمی هم با حضور آن مخالفت کردند، زیرا حاشیه سود و بخشی از فعالیت آنها را از دستشان خارج کرده بود. در حوزه چاپ هم برای چاپخانههای سنتی خیلی آسان نیست که بپذیرند بازی در حال تغییر است و تکنولوژی عوض میشود.
اما تجارب بینالمللی در این زمینه نشان از موفقیت تکنولوژیهای جدید و رویکرد مثبت دنیا به این دستگاهها دارد.
بله. در نمایشگاههایی که در سطح اروپا و در بخش تکنولوژی چاپ برگزار میشود شاهد ورود دستگاههای جدیدی هستیم که بسیار گرانقیمت هستند ولی کارایی خوب و مناسبی دارند اما بسیاری از چاپخانهداران ایرانی نسبت به خریداری آنها بیتمایلاند. زمانی پول یک دستگاه چاپ افست یک میلیارد تومان بود، چاپخانهدار آن را خریداری میکرد زیرا معتقد بود حداقل بدنه دستگاه از فلز محکمی ساخته شده است؛ دستگاهی که طول و عرض 15 متری داشت؛ اما در نمایشگاههای جدید شاهد هستیم بهای یک دستگاه پلاستیکی با طول و عرض 70 سانت در یک متر، یک میلیارد تومان است؛ دستگاهی که عمده قطعات آن مصرفی است و دچار استهلاک زودرس میشود.
متاسفانه چاپخانههای قدیمی ما نتوانستند خود را با تغییرات روز وفق بدهند و مجوعههای جدیدی که هیچ سابقهای با چاپ سنتی و قدیمی نداشتند وارد عرصه و خط مقدم چاپ دیجیتال شدند. آنها در حال حاضر کارهای چاپ دیجیتال را دنبال میکنند و ارزیابیها نشان میدهد که چاپخانههای قدیمی به این سمت حرکت نکردند.
چه راهکارهایی برای بهبود کسب و کار در حوزه چاپ دارید؟
سالهاست هنوز بزرگان این صنعت در وزارتخانههای متولی و اتحادیههای صنفی به دنبال راهکارهای بهبود کسب و کار در این حوزهها هستند. در حوزه بالادستی، متولیان امر باید کارهای زیادی انجام دهند زیرا نقایص زیادی وجود دارد که رفع آنها به تحولات جدی نیاز دارد. صنعت چاپ حوزهای است که 80 درصد آن فعالیت صنعتی و 20 درصد فعالیت آن به حوزه فرهنگی برمیگردد اما متولی اصلی این صنعت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و وزارت صنعت، معدن و تجارت کمتر به حوزه چاپ ورود و نفوذ دارد؛ درحالیکه امتیازات و حمایتهایی که صنعت چاپ میتواند از آنها بهرهمند شود، بیشتر در سمت وزارت صنعت مستقر است و به دلیل رویکرد فرهنگی به صنعت چاپ، میتوان گفت که این صنعت از حوزههای حمایتی محروم مانده است.
چاپخانهها نیاز دارند برای نوسازی و چابکسازی مشاوره بگیرند، گزارههایی که در گذشته جاری و ساری بوده، تغییر کرده است، بهعنوان مثال در گذشته صحبت بر سر این بود که اگر فلان دستگاه جدید و بهروز را خریداری کنیم و به کشور بیاوریم، آن دستگاه به اصطلاح کار خود را میآورد. خیلی از افرادی که در حوزه چاپ کار میکردند با این اصطلاح آشنا بودند، اما این اصطلاح سالها است که دیگر رایج نیست و نمیتوانید بگویید دستگاهی کار خود را میآورد. برای هیچ سیستم تکنولوژیک چاپ بدون نرمافزار، مدیریت و تبلیغات لازم کار و فعالیت خدماتی ایجاد نمیشود؛ بلکه حتما باید روی آن تبلیغات و مدیریت انجام شود. از سوی دیگر معتقدم که تجمیع چاپخانهها، سرفصلی است که میتواند به بهبود عملکرد و فعالیت چاپخانهداران منجر شود. درحال حاضر چاپخانههای خرد و مجزای زیادی داریم که به تنهایی نمیتوانند از عهده کار و فعالیت بربیایند. همان اتفاقی که در حوزه توزیع کالا ایجاد شده و فروشگاههای زنجیرهای به مرور جای مغازههای خردهفروشی را میگیرند، همان اتفاق هم در حوزه چاپ ایجاد میشود. اصولا سازمانهای تجمیعی که امکانات وسیعتری را در کنار هم دارند میتوانند پاسخگوی سفارشهای بزرگتر و بیشتر باشند نه چاپخانههای تکبعدی که تنها بخشی از فعالیت صنعت چاپ را انجام میدهند.
و فکر میکنید در صنعت نشر چگونه میتوان چابکسازی و فعال بودن را ایجاد کرد؟
در صنعت نشر مانند همه صنایع و مشاغل، مشکل نقدینگی و عدم وجود سرمایه آسیبی بزرگ در اوضاع کنونی وجود دارد. به نظر من ناشران با کمک چاپ دیجیتال میتوانند کارهای خود را در مقیاس کوچکتر تولید کنند اما آسیبی که از گذشته در صنعت نشر وجود دارد، بخش توزیع و پخش کتابها است که در این بخش ناشران دریافتیهای خود را بهصورت غیرنقدی و بلندمدت دریافت میکنند. این آسیب بزرگ حوزه نشر است که ناشران با فروش مستقیم و فروش در بستر فضای مجازی میتوانند نقدینگی خود را زودتر بهدست بیاورند. اشتباهی هم که در گذشته بوده و الان هم وجود دارد، این است که بخشی از تولیدکنندهها در حوزه نشر تصور میکنند اگر خودشان به بخش چاپ وارد شوند و سیستمهای کوچک چاپ دیجیتال را زیر سقف موسسه خود مستقر کنند، در هزینههای خود صرفهجویی کردهاند و میتوانند در تولید کتاب انعطاف بیشتری داشته باشند اما این تلهای است که تجربههای گذشته نشان داده در بسیاری از مواقع ناشران را به دام انداخته. این تفکر، ناشران را گرفتار میکند و بعدا هیچ چارهای باقی نمیماند جز اینکه چاپ را متوقف کنند. حوزههای تخصصی چاپ در دورههای جدید بهحدی ریز و تخصصی شده است که اشراف به ظرایف آن همت بالایی را میطلبد و به وقتگذاری زیادی نیاز دارد؛ همانطور که یک موسسه چاپی یا موسسهای که کتاب دیجیتال یا چاپ سنتی انجام میدهد، همه تمرکز خود را بر این کار گذاشته است و اگر بخواهد کار دیگری انجام دهد از کار اصلی خود دور میماند. برای نشر نیز همین خصوصیت وجود دارد یعنی ناشرانی که گرفتار کارگر و کارگاه چاپ و تولید کتاب و مصائب و مشکلات خرابی و سرویس ماشینها میشوند، از کار اصلی خود که تولید فکر و اندیشه و تولید کتاب پرمحتوا است باز میمانند. بسیاری از چاپخانههای دیجیتال که تعطیل و ورشکسته شدند و دستگاههای خود را برای فروش گذاشتند، مجموعههایی بودند که زیر سقف موسسات انتشاراتی کار میکردند، نتوانستند بازدهی لازم و کافی را داشته باشند و بعد از مدتی دچار انحلال شدند.
باید بگوییم استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی نیز حلقه گمشدهای است که عموما در دو حوزه چاپ و نشر جدی گرفته نمیشود.
بسیاری از حوزههای کاری و خدماتی در سالهای آینده به سمت استفاده از بستر اینترنت و فضای مجازی در حال حرکت هستند. همانطور که گفتید در حوزه چاپ و نشر، بسیار عقب هستیم. چاپخانهها و ناشران ما بسیار بیشتر از وضعیت کنونی، باید از حوزه فضای مجازی و بستر پایگاه اطلاعرسانی استفاده کنند؛ البته در حوزه نشر به دلیل علمی بودن، وضعیت بهتر است و ناشران زیادی در بستر اینترنت حضور دارند اما این حضور هم به شکل دقیق و درست و کارشناسی شده نیست.
جایگاه شیوه چاپ بر اساس نیاز مشتری که یکی از شیوههای نوین حوزه چاپ و نشر است در کشور ما قابل اجرا و تعمیم است؟
این ایده به نظر من ایده بسیار خوبی است که در همه کشورهای دنیا همچنین در ایران هم آغاز شده است. میتوان گفت که اصل فعالیت چاپ دیجیتال، چاپ بر اساس تقاضا است. ما ناشران زیادی داریم که تقاضای بازار را تخمین میزنند و بعد کتاب چاپ میکنند که این کار موجب میشود تیراژها خرد شود و گاهی یک کتاب طی چند ماه به چاپهای سوم و چهارم میرسد. اما میخواهم درباره یک مرحله جلوتر از آن یعنی تکنیک «انبار صفر» صحبت کنم. این تکنیک میگوید که علاوه بر اینکه بر اساس نیاز مشتری کار چاپ و تولید شود، در شیوه تولید کتاب و چاپ بر اساس تقاضا، بعد از اینکه سفارش را دریافت کردید، شروع میکنید؛ یعنی تا زمانی که سفارشی برای آن کتاب نباشد، تولیدی هم انجام نمیشود. بنابراین هر کاری که در حوزه چاپ دیجیتال کتاب انجام میشود قبل از آن فروش رفته است که نتیجه این تکنیک، انبار صفر است. در این شیوه شما هیچ کتاب و محصولی را در انبار ذخیره نمیکنید؛ بلکه زمان تولید کاهش یافته و در کوتاهترین بازه زمانی پس از دریافت سفارش، تولید و چاپ کتاب را انجام میدهید. این شیوه بهمرور در ایران در حال جا افتادن است و ما ناشرانی را داریم که بر اساس این شیوه به ما مراجعه میکنند و قبل از تولید، سفارش آن کتاب را دریافت کردهاند. این شیوه کاملا به کمک حوزه نشر آمده است که هم موجب انبار صفر شده و هم موجب شده. در این شیوه هیچ کتابی در محدوده پخش و توزیع و کتابفروشی وجود ندارد که مانعِ از بین رفتن حقوق مولف بشود؛ زیرا دیگر کتابی بین زمین و هوا باقی نمیماند و میزان کتابهای تولیدی بر اساس مصرف نهایی است.
نظر شما