یک کارشناس در عرصه نفت و گاز معتقد است؛ یکی از آسیبهای جبرانناپذیر آلایندههای نفتی و گازی، تولد کودکان ناقصالعضو، یا دچار شدن مردم به انواع سرطانها و پایین آمدن کیفیت خون افراد در این مناطق است اخبار و محتوایی که شاید کمتر بازتاب داده شود و کمتر اطلاعرسانی شوند.
یکی از این فرآیندها، گازهای سوزانده شده در فلرهای پالایشگاههای نفتی و گازی است که باعث انتشار حجم عظیمی از گازهای سمی و مخرب به اتمسفر است. ایبنا در گزارشی به بررسی این فرآیند و راههای جلوگیری از آن و میزان نقش محتوای اطلاعرسانی در اینباره پرداخته است.
در این راستا یک منبع آگاه درباره تاثیر فلرینگ در محیطزیست و نمودهای گوناگون معتقد است؛ «در کشورهای مختلف تمام آلودگیها و آلایندههای منتشر شده در هوا با استفاده از ماهوارهها رصد میشوند. در ایران بیشتر آلایندهها حاصل فعالیتهای نفتی و گازی و صنعت فولاد و غیره است. دقت این ماهوارهها در برآورد آلودگی بسیار بالاست و در اغلب موارد تنها حدود هفت درصد از میزان واقعی انحراف دارد.»
این کارشناس با اشاره به آمارهای دریافتی از ماهوارههای سنجش آلودگی و محتوای درج شده در مقالات و کتابها میگوید: «با بررسیهای دقیق متوجه شدیم که آماری که از سوی این ماهوارهها در اندازهگیری آلایندها اعلام شده است، تا حد بسیار زیادی درست است و باید آن را پذیرفت. به هر شکل ایران باید از ورود آلایندههای نفتی و گازی جلوگیری کند به ویژه آنکه چون ایران عضو معاهده پاریس است باید برنامه قابل قبولتری برای این روند در نظر بگیرد.»
با توجه به گفتهها و نظرات این کارشناس و دیگر پژوهشگران، ایران باید بر اساس معاهده پاریس سالانه میزانی از آلایندههای ارسالی خود به جو را که ناشی از سوخت گازهای فلر است، بکاهد. با اینکه کشور ایالات متحده آمریکا از این معاهده خارج شده است، اما ایران و دیگر کشورها هنوز عضویت کامل دارند و برای حفظ محیطزیست جهانی باید به آن پایبندی کامل داشته باشیم.
معضلاتی که همیشه وجود داشتهاند
این فرد با اشاره به روند کاهش فلرینگ نفت و گاز عظیمترین منبع آلودگی گازی ایران را عسلویه دانست و معتقد است؛ «عسلویه عظیمترین منبع آلودگی گازی ایران است که طی سازوکاری و در بستر توسعه پایدار باید از میزان آن کاسته شود که متاسفانه بنا بر دلایلی این مهم هنوز اجرایی نشده است. در این زمینه تمام شرکتهای مهم و تاثرگذار از جمله شرکت نفت و گاز پارس، مجتمع گاز پارس جنوبی، پتروشیمیها و دیگر تاسیسات موجود در منطقه باید در جهت کاهش این آلایندهها اقدامات لازم را به جا بیاورند. از طرفی سازمانهایی در دنیا وجود دارد که در صورت اقدام و تصمیم به کاهش میزان آلایندگیها وامهای بلاعوض بلند مدت و با سود بسیار کم در اختیار قرار میدهد. در کل هم شرکت نفت و گاز و هم شهرداریها و هم سازمان محیطزیست خواهان کاهش این آلایندهها هستند، اما بسترسازی فعالیت این شرکتها مشکلاتی را به همراه دارد که باید ابتدا این مشکلات حل و فصل شود.»
به گفته وی؛ «یکی از مضرات این آلاینده این است که باعث افزایش گازهای گلخانهای که در نهایت منجر به گرمایش جهانی هم میشود. در این زمینه کتابها و منابعی وجود دارد که لازم ست برای دستاندرکاران حوزههای نفتی گازی پتروشیمی و صنعتی دورههای تخصصی و آشنایی با اثرات زیستمحیطی برگزار شود و لازم است پیش از شروع هر پروژه تاثیرات زیستمحیطی لازم مطالعه و متناسب با آن تجهیزات با آن انتخاب شود.»
وی در پاسخ به این پرسش که تاثیرات این آلایندهها در مناطقی که در معرض مستقیم آن قرار دارند، چه آسیبهایی را متحمل میشوند، و اینکه چقدر اطلاعرسانیها در این باره برای آگاهیبخشی مردم نقش دارند، توضیح داد؛ «مناطقی که نزدیک به این آلایندهها هستند یا در معرض مستقیم آن قرار دارند در برخی موارد آسیبهای جبرانناپذیری را متحمل میشوند. برای مثال کودکانی ناقصالعضو متولد میشوند یا شمار زیادی از مردم متاسفانه دچار انواع سرطانها میشوند. حتی افرادی که دچار بیماری نشوند هم به قدری کیفیت خون آنها پایین میآیند که نمیتوانند خون اهدا کنند و بسیاری از مراکز پزشکی، خون این افراد را قبول نمیکنند. از طرفی کل سیستم آبزیانی که در این مناطق زندگی میکنند، از مرجانهای دریایی تا محیطزیست اطراف مانند جنگلهای ارزشمند حرا تحت تاثیر جدی این آلایندهها قرار میگیرند و در آیندهای نزدیک رو به نابودی میروند.»
علاوهبر این تاثیرات مخرب گفته شده این نوع پسماندهای صنعتی نمودهای دیگری هم در محیطزیست دارند که این کارشناس در این رابطه میگوید؛ «در حال حاضر بسیاری از پسماندهای مایع ناشی از صنایع نفت و گاز و پتروشیمی و ... به دریا ریخته و پسماند جامد هم داخل زمین دفن میشوند. آلایندههای گازی هم به راحتی در هوا رها میشوند. گاهی ارتفاع شعله مشعل حاصل از سوخت گازها به حدود صد متر هم میرسد. در حقیقت آلایندههای تولید شده حاصل از سوخت نفت و گاز بیشتر دودهایی که به هوا رها میشود نمود دارند و مردم اطلاع چندانی از پسماندهای مایع و جامد که بسیار مخرب هستند ندارند. در کل بزرگترین مجموعه پالایشگاهی کشور که در عسلویه قرار دارد هنوز نتوانسته راهکاری مناسب و عملیاتی در جهت کاهش آلودگی پیش بگیرد.»
با توجه به توضیحات گفته شده یکی از اهداف کارشناسان و فعالان در صنعت نفت و گاز در کشور باید کاهش فلرینگ به ویژه در منطقه عسلویه باشد. کارشناسان با اشاره به راهکارهای موجود برای این هدف معتقدند؛ باید اصلاحاتی در حوزه واحدهای اجرا شده قبلی صورت پذیرد و در مواردی نیز باید طراحی واحد اصلاح شود. برای مثال اگر دستگاههای یدکی برای تجهیزات خاص (مانند کمپراسورها) وجود داشته باشد که در زمان خاموش شدن دستگاه، گازها به مشعل ارسال نشوند؛ یا تعمیرات به موقع و به صورت پیشگیرانه و پیشبینانه صورت پذیرد تا حدود زیادی از میزان فلرینگ گازی کاسته میشود. استفاده مناسب و بهرهبرداری بهینه از واحد نفتی یا گازی یا پولادی و یا ... نیز بسیار حائز اهمیت است.
در این رابطه این منبع آگاه معتقد است؛ «یکی دیگر از روشها در کاهش فلرینگ، ایجاد واحدهای شیرینسازی گاز فلر که باعث میشود گوگرد موجود در این آلاینده گرفته شود. با این کار به محیطزیست کمک زیادی میشود. هر چقدر هزینه بیشتری برای این امر در نظر گرفته شود، همانقدر نتیجه حاصل میشود. اینکه چقدر کاهش آلاینده اهمیت دارد برای مسئولان به همان میزان هم هزینه میطلبد. قطعا برای کاهش چشمگیر آلایندهها هزینه بیشتری را باید صرف کرد. به عنوان مثال اگر قرار باشد میزان فلرینگ فعلی به 50 درصد یا 25 درصد کاهش یابد راهکارهای متفاوت و در نتیجه هزینه متفاوتی لازم است. آنچه مسلم است این است که با اصلاح و بهبود واحدها و آموزش مناسب در زمینههای طراحی، بهرهبرداری و غیره میتوان تا حدود زیادی از فلرینگ کاسته شود.»
نظر شما