نقد و بررسی شعر عاشورایی در ادبیات آئینی خراسان؛
ساعی: پس از 400 سال حق داریم از ترکیببند محتشم انتقاد کنیم
عباس ساعی، شاعر آئینی گفت: اکنون پس از گذشت ۴۰۰ سال به نظر میرسد این حق را داشته باشیم که به ترکیببند محتشم با دید نقادانه نظر کرده و نکات مثبت و منفی کار را به جهت افزایش کیفیت شعرهای آئینی شناسایی کنیم.
ساعی با اشاره به لزوم نقد این اثر ارزشمند یادآور شد: اکنون پس از گذشت ۴۰۰ سال به نظر میرسد این حق را داشته باشیم که به ترکیببند محتشم با دید نقادانه نظر کرده و نکات مثبت و منفی کار را به جهت افزایش کیفیت شعرهای آئینی شناسایی کنیم.
این شاعر آئینی در ادامه به بیان شرایط زمانی و دوره تاریخی که محتشم کاشانی در آن میزیست پرداخت و اظهار کرد: محتشم کاشانی شاعر قرن ۱۰ هجری که شکوفایی شاعریش مقارن با پادشاهی شاه تحماسب صفوی است، در دورهای زندگی میکرد که ایران از سوی امپراتوری عثمانی و ازبکها مورد تهدید بوده و شاهان صفوی ترویج شیعه را یکی از راهکارها و شگردهای سر و سامان دادن اوضاع ایران در آن زمان میدانستند.
ساعی به بیان حسن و قبح ترویج مذهب شیعه در ایران توسط شاهان صفوی پرداخت و افزود: رسمی شدن مذهب شیعه در ایران یکی از نتایج مثبت ترویج این مذهب توسط شاهان صفوی است که این خود زمینه را برای تحریفهای فراوان فراهم کرد.
وی همچنین در ادامه به داستان پردازیهایی که در ارتباط با ترکیببند محتشم کاشانی بیان شده اشاره کرد و یادآور شد: بعضی میگویند برخی از مصراعهای این شعر توسط پیامبر (ص) در خواب به محتشم کاشانی الهام شده که میتوان در اصالت این داستانها شک کرد و آنها را صرفاً داستان پردازی دانست.
عباس ساعی توجه شاهان صفوی به شعرهای آئینی را علت رونق گرفتن این سبک شعر دانست و افزود: رونق گرفتن شعرهای آئینی اتفاق بسیار ارزندهای بود اما آنچه این سبک شعر را به ورطه تحریف کشاند، کم شدن جنبه ظلمستیزی آنهاست چراکه آموزههای دینی مبتنی بر نفی ظلم و ستم بوده در حالی که سلطنت و پادشاهی نیز با ظلم همراه است، بنابراین شاهان صفوی میخواستند شعر برای ائمه اطهار (ع) گفته شود اما جنبه ستمستیزی آن کم باشد تا از این سرمایه بزرگ به نفع خود استفاده کنند.
این شاعر آئینی از موضع گیریهای مبهم، عدم وجود پیام امام حسین (ع) در واقعه عاشورا، نامشخص بودن وجه دستوری شعر و عدم وجود رگههایی از ظلم ستیزی را از مشکلات ترکیببند محتشم کاشانی دانست و یادآور شد: در حماسه عاشورا آنچه از همه بیشتر به چشم میخورد ظلم ستیزی است اما در اثر ارزنده محتشم خبری از جنبه ظلمستیزی نیست، همچنین به جای اینکه در مقابل این واقعیت اسف انگیز موضع گیری مشخص داشته باشد، یقه چرخ روزگار را میگیرد و جریان را به باد مخالف نسبت میدهد، به جای اینکه پیام امام حسین (ع) برای مخاطب عاطفی بیان کند، تنها سخن از فریاد العطش امام حسین (ع) میزند.
وی در ادامه عدم موضعگیری شاعر را علت اصلی شکوفا ماندن این ترکیببند دانست و گفت: این ترکیببند که با «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» شروع کیشود و همه ما را حیرت زده میکند، در ادامه با فضای غم و اندوه اوج میگیرد؛ در واقع شاعر در واکاوی این فاجعه موفق عمل کرده اما در وارد کردن ضربه آخر به شدت ناموفق است چرا که در این شعر هدف امام حسین (ع) کمرنگ و کسی متهم نمیشود که اگر غیر از این بود صفویه نسبت به آن اقبال نشان نمیداد.
عباس ساعی، اشراف فراوان به متون مذهبی و دینی شاعر را نقطه قوت اثر خواند و اظهار کرد: در این ترکیببند کاملاًً مشاهده میشود که شاعر مقاتل امام حسین (ع) را پیش چشم داشته، بر آنچه پیامبر (ص) و بزرگان در این زمینه گفتند، اشراف و به واقع از دانش دینی غبطه برانگیزی برخوردار بوده که تمام این معارف از بیت، بیتش میجوشد.
ساعی در انتها با انتقاد از آثار ارائه شده در مجالس عزاداری که به گفته او شایستگی و لیاقت اینگونه مجالس را ندارند، گفت: شاعران آئینی برای کسب توفیقات بیشتر باید اشراف کامل نسبت به مسائل و معارف دینی داشته باشند، اما متاسفانه شعرهایی که امروزه به عنوان شعر عاشورایی شاهد آن هستیم، نواقصی ناشی از کمبود اطلاعات و معلومات در این زمینه دارند.
منیژه رضوان، شاعر آئینی هم در این نشست بر لزوم اتصال زمان گذشته و حال توسط شعر آئینی تاکید کرد و گفت: شعر آئینی که نمایش اتصال زمان گذشته و حال است، باید به خوبی با جامعه امروز گره بخورد تا قداست را در ذهن مخاطب ایجاد کند نه اینکه تنها قداست ذهنی خود را به نمایش بگذارد.
در ادامه مراسم نیز مسعود یوسف پور، منیژه رضوان، علی صلایانی، جمیله سادات کراماتی و جمعی دیگر از شاعران به خوانش شعرهای عاشورایی خود پرداختند. در ادامه یکی از این اشعار را که توسط علی صلایانی سروده شد، با هم میخوانیم:
خورشید خم شد تا ببوسد پیکرت را
هفت آسمان عشق میبوسد سرت را
تاریخ بر پیشانی خودضبط کرده،۷۲ پیغمبر نام آورت را
یک زن ستون کاخ دشمن را تکان داد
چون شیر مردی پروراندی خواهرت را
جان دادی ای آزاده تا آزاد باشیم
تقدیم راه عشق کردی لشگرت را
کربلا تحریف شد بعد از تو آقا
هر کس به شکلی میبرد حالا سرت را
عباس را با مشک آبش میشناسیم
با تیر و پیکان میشناسیم اصغرت را
تا اسمتان آمد فقط ما گریه کردیم
هرگز نفهمیدیم درس و دفترت را
ای کاش میشد جای گریه ما بفهمیم
تفسیر زیبای نماز آخرت را..
نظر شما