باید از نمایندگان محترمی که از مداخله وزارت فرهنگ و ارشاد ناراضیاند پرسید اگر همین توزیع اندک کاغذ توسط وزارت ارشاد هم محو شود چه کسی از پس کاغذخواران برمیآید؟
متن این یادداشت به شرح زیر است؛
قبلا از «دولت و کاغذ» نوشته بودم، به نظر میرسد برای قوه تقنینی هم به همان اندازه قوه اجرایی باید شفافسازی و تنویر افکار کرد.
متأسفانه به نظر میرسد بهرهمندان و سودجویان از خوان نعمت کاغذ، کماکان سایه بیمایه نفوذ خود را بر سر اقتصاد نشر حفظ کردهاند؛ علاوه بر این که هیچ مبارزه رسانهای و اقتصادی نتوانسته جلوی سودجوییشان را بگیرد و توانستهاند قیمت کاغذ را با اندکی نوسان، همچنان سرسامآور نگه دارند، ظاهرا به قوت، در فضاسازی و ذهنآلایی نمایندگان محترم مجلس و هنوز برخی مسئولان دولتی، فعالاند و فعلا در این مسیر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را که عجالتا در راه درست تخصیص و توزیع کاغذ به اعضای صنف، با نظارت خود صنف، قدم برمیدارد مانعی بزرگ میبینند و همین «نقش اندک این وزارتخانه برای تخصیص و توزیع این اندک کاغذ» (کمتر از ۱۵ درصد کل مصرف کاغذ کشور) را نمیتوانند تحمل کنند.
متأسفانه گاه، برخی نمایندگان محترم مجلس اظهاراتی میکنند که نشان از کم اطلاعی -یا بهروز نبودن- در وضع نشر و موقعیت بازار کاغذ و سودجویان چنبرهزده بر آن دارد؛ مانند این گفته که «مشکل اصلی گرانی کاغذ دخالت وزارت فرهنگ و ارشاد است». باید از نمایندگان محترمی که از مداخله وزارت ارشاد ناراضیاند و نیز آن کاغذفروشانی که دم از آزادسازی قیمت ارز برای واردات کاغذ میزنند پرسید چرا در حالی که نرخ ارز در ۱/۵ سال گذشته ۳ برابر شده، شما کاغذ را با ۷ برابر قیمت میفروشید؟ چرا مقوا را که با ارز نیمایی یا ارز آزاد وارد میشود با ۷ برابر بهای سابق میفروشید؟ اگر همین توزیع اندک کاغذ توسط وزارت فرهنگ و ارشاد هم محو شود چه کسی از پس کاغذخواران برمیآید؟ به چه مقدار سود قانع خواهند بود؟ آیا در آن ۸۵ درصدی که اینان با ارز غیر تخصیصی وارد میکنند قیمت، متعادل شده است؟
ایضا، به پرسشهای بنده تاکنون، نه رئیس محترم اتحادیه کاغذ فروشان پاسخ داده و نه رئیس محترم سندیکای تولیدکنندگان داخلی کاغذ و مقوا (که هر دو طرفدار آزادسازی نرخ ارز برای کاغذند و مدعیاند با آزادسازی، قیمتها متعادل میشود). در واقع، در خوشبینانهترین حالت، به نظر میرسد انعکاس همان گفتارهاست که از برخی نمایندگان محترم مجلس ساطع میشود و بد نیست معاونت محترم امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ذهن ایشان را ارشاد کند تا بلکه بیشتر، حل مشکل کنند تا خلق مشکل.
به جای آن که هر از گاهی، یکی از نمایندگان محترم سخنی بگوید که باید در دفع آن کوشید، پیشنهاد میکنم معاونت فرهنگی وزارت ارشاد و ریاست محترم اتحادیهی ناشران، در رفع یکسره شبهه بکوشند و ذهن نمایندگان را آزاد کنند تا این راه، تداوم یابد و به هنگام تصویب لایحه بودجه سال آینده، دستاندازی دستاندازان کمتر در اذهان تأثیر کند.
واقعا مسئله کاغذ در کشور ما، «عَویصه»ای است به قول حکما؛ باندهای واردات و سودجویان کاغذخوار، نه گذاشتند تولید ملی پا بگیرد، نه گذاشتند تخصیص ارز دولتی، قیمت را متعادل کند، نه با این همه بگیر و ببند و کشف انبارهای احتکار، گشایشی در گره فروبسته کاغذ افتاد، نه با این چند صباح توزیع کاغذ (که هماینان با آن مخالفاند) بهای پر بهایش فروکش کرد و نه و نه و نه. افقی روشن نمیشود، سپیدهای طلوع نمیکند، و این، یکی دیگر از نشانههای غربت فرهنگ است در این دورهی عسرت اقتصاد؛ غربتی غریب، غرابتی که قرابتی برایش هویدا نیست. امید که صبح دولتی بدمد.
نظر شما