چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۱
مصائب مدرن‌نویسی/ مهمترین عنصر یک داستان تعلیق است

آرش صادق بیگی گفت: سخت است که داستانی مدرن بنویسی و در عین حال آبکی و باسمه‌ای نباشد و به سمت رو بودن نرود و به اصطلاحِ ما نویسنده‌ها، داستانش درآمده باشد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اصفهان، نشست گفت‌وگو با آرش صادق‌بیگی، نویسنده و سردبیر سابق ماهنامه «همشهری جوان» با حضور علی خدایی در انجمن داستان نویسان اصفهان برگزار شد.

در ابتدای این جلسه، علی خدایی داستان‌نویس در سخنانی گفت: تسلط بر واژگان در کارهای آرش صادق‌بیگی داستان‌ساز است و در داستان «پاسخ به چشم» نیز از همان ابتدا با یک کلمه «کلکسیونر»، داستان برای مخاطب شروع می‌شود و بعد حتی وقتی به مرگ شخصیت می‌رسیم، نویسنده با کلمات، چیدمان و صحنه‌آرایی می‌کند.

وی افزود: صادق‌بیگی با یک کپسول مفنامیک اسید و مبل و دو کوسن باف رورفتگی انحنای بدن و یک مبل دراز و نحوه نورپردازی با دقتِ یک کلکسیونر در داستان صحنه آرایی می‌کند و صحنه مرگ را آراسته می‌کند.

این نویسنده تصریح کرد: این صحنه‌آرایی‌ها مثل روایت یک داستان جنایی از نگاه یک کارآگاه است و جالب‌تر از همه اینکه این صحنه‌ها درباره کسی که داستان را تعریف می‌کند، نیست؛ این کلک‌ها را آرش صادق بیگی در داستان‌های خود زیاد به کار می‌برد و با شخصی یا حادثه‌ای یا ماجرایی شروع می‌کند اما ماجرا جایی دیگر و با حادثه‌ای دیگر اتفاق می‌افتد. حکایت‌های کوچه به کوچه در ترکیه و بازی فوتبال را با همین نوع روایت شرح می‌دهد.
 

 
در ادامه این نشست ادبی، آرش صادق بیگی هم در سخنانی با بیان اینکه تعریف‌های علی خدایی برای من بسیار ارزشمند است. من و آقای خدایی سال‌هاست رابطه نزدیکی داریم و او جزو اولین کسانی است که داستانهایم را با دقت می‌خواند و درباره آنها نظر می‌دهد، گفت: همیشه دوست داشتم یک داستان پلیسی و معمایی بدون پلیس بنویسم. شاید کمی کلیشه‌ای باشد که بخواهیم عناصر داستان را شرح دهم اما مهمترین عنصر داستان برای من تعلیق است. عاشق داستان‌های پلیسی و جنایی به‌خاطر جذابیت کشف حقیقت هستم.

صادق‌بیگی گفت: من سابقه فیلمنامه‌نویسی نیز دارم و استادم در این زمینه آقای عبداللهی بود و توصیه می‌کرد که در فیلمنامه‌هایتان پلیس نگذارید چون به دردسر می‌خورید و تبدیل آن به فیلم سخت است. خیلی پیچیده است بخواهید ماجرای یک قتل را بنویسید که پلیس در آن نباشد. این ایده که به ذهنم رسید، آن را به‌اصطلاح روی هوا زدم. در خانه یکی از دوستانم که با هم از دوره سینمای جوان آشنا بودیم، به این ایده رسیدم. دوستم که روانشناسی می‌خواند، برایم تعریف کرد که به من زنگ می‌زنند و تلفنی مشاوره می‌دهم و این برای من ایده جذابی بود.

نویسنده «قنادی ادوارد» در ادامه گفت: داستانی که در آن فضای امروزی روایت شود و اینستاگرام، توئیتر و تلگرام و فضای به‌روز داشته باشد و بوی کهنگی ندهد، برای من بسیار جذاب است. سلیقه انسان به مرور زمان تغییر می‌کند شاید به همین علت من دیگر از داستان‌های روتینِ زن و شوهری و ماجراهای بین دو نفر و یا هوویی که نفر سوم باشد، لذت نمی‌برم.

این داستان نویس افزود: به شدت داستان‌های مدرن جدی برایم جذاب هستند. سخت است که داستانی مدرن بنویسی و در عین حال آبکی و باسمه‌ای نباشد و به سمت رو بودن نرود و به اصطلاحِ ما نویسنده‌ها، داستانش درآمده باشد.

وی درباره نحوه انتخاب داستان‌ها برای چیدمان مجموعه یادآور شد: من در چینش داستان همیشه یک داستان خوب در اول و یک داستان خوب در آخر مجموعه داستان می‌گذارم و این سیاست و ایده من برای علاقه‌مند کردن مخاطب به داستان است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها