به دلیل همین سابقه درخشان و دیرینه فرهنگی و نیز فرهنگ غنی و گرایشات دینی و مذهبی، به نظر میرسد میبایست نسبت به اهمیت مطالعه و تاثیرات آن حساسیت بیشتری به خرج دهیم و توجه بیشتری به این مقوله از خود نشان دهیم. آمارهای مربوط به سرانه مطالعه در کشور آنقدر تاسفبار و ناراحتکننده است که جایگاه ما را حتی بسیار پایینتر از برخی کشورهای همسایه نشان میدهد.
این روزها نوسانهای غریب در حوزه ارز و افزایش نرخ آن، هرگونه ارزیابی را در خصوص وضعیت بخشهای مختلف صنعت نشر و چاپ کتاب تحتالشعاع خود قرار داده است. «بهاره زوار» مدیر «چاپخانه زوار»، یکی از قدیمیترین انتشاراتیها و چاپخانههای مشهد در گفتوگویی با ما پیرامون مشکلات عدیده چاپ و نشر کتاب، ضمن تأکید بر اهمیتی که نوع کاغذ در فرآیند چاپ کتاب دارد، به تأثیر قابلتوجه این بخش از چاپ و نوسانات قیمتی بسیار زیاد آن اشاره میکند.
به گفته این فعال حوزه صنعت چاپ در خراسان رضوی، قطع شدن سهمیه کاغذ و نبود سیستم تعاونی و بازار هدایتشده با نرخ مصوب و ثابت در تهیه اقلام مورد نیاز ناشران و چاپخانهها، از مشکلات بسیار جدی این صنعت است که به چرخه معیوب چاپ و نشر کتاب دامن میزند.
زوار، سر درد و دلهایش را با خبرنگار ایبنا با موضوع گرانی کاغذ باز میکند و میگوید: گرانی کاغذ به عنوان اصلیترین ماده در تولید کتاب، در کنار آن، نبود فیلم و زینک دولتی، مرکب و سایر ملزومات چاپ، هزینههای چاپ کتاب را بسیار بالا برده است؛ چراکه اغلب کاغذها وارداتی هستند و معمولاً مانند موارد دیگر پخش آن انحصاراً در اختیار عده خاصی است که متاسفانه به دلیل شناور بودن قیمت کاغذ، در ایام ارزانی در انبارها دپو شده و پس از ایجاد کمبودِ کاذب و گران شدن قیمتها، وارد بازار میشوند.
وی با اشاره به اینکه چالشها و مسائل مبتلابه ناشران و چاپخانهداران بسیار زیاد است چراکه فعالیت در حوزه نشر کتاب، سخت، کمسود و دیربازده است و این مسئله این روزها پُررنگتر هم شده و نمود بیشتری پیدا کرده است، میافزاید: از گرانی کاغذ و مشکلات چاپ که بگذریم، یکی از مشکلات بسیار جدی این حوزه، کسب مجوزها و معطلیهای طویلالمدت ناشران توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است؛ گاهی برای دریافت مجوز كتابهایمان باید هفتهها انتظار بکشیم و هزینههای زیادی را متحمل شویم و در انتها ممکن است با محدودیتهای فراوانی نتوانیم همان کتابها را هم چاپ و منتشر کنیم.
مدیر انتشارات زوار همچنین به سختی کار ناشران و چاپخانهها در زمان پخش کتابها اشاره میکند و میگوید: وقتی ناشران، چاپ كتاب را با هزار و یك سختیِ ناشی از گرانی كاغذ و ملزومات چاپی انجام میدهند، ناگهان با چالش بازار پخش روبرو میشوند؛ این روزها فروش كتاب بهواسطه اوضاع نابسامان پخش كتاب و همچنین گسترش بیرویه محتوا در فضای مجازی، بسیار مشکل شده است. به همین خاطر و به علت خواب سرمایه است که معمولاً ناشران بهخصوص آنهایی که خارج از تهران و در شهرهای کوچک فعالیت میکنند، ریسک سرمایهگذاری را نمیپذیرند و امیدی به برگشت سرمایه ندارند؛ بهخصوص برای مولفان و نویسندگان تازهکار و به اصطلاح چاپ اولی.
زوار در ادامه با بهصرفه خواندن تولید محصولاتی نظیر کاتالوگ و بروشور و سایر سفارشهای چاپی در چنین شرایطی، عنوان میکند: از آنجا که چاپ این قبیل محصولات نیاز به مجوز خاصی ندارد و دردسرهای چاپ کتاب از قبیل ویرایش و طراحی و در نهایت فروش کتاب را هم ندارد، برای ما بهصرفهتر است که به چاپ و تولید این قبیل محصولات بپردازیم.
این بانوی ناشر، نبود تبلیغات مناسب در عرصه کتاب و کتابخوانی را از دیگر دلایل کاهش سرانه مطالعه در ایران میداند و معتقد است: در ایران معمولاً عرصههای دیگر فرهنگ و هنر مانند سینما، تئاتر و موسیقی دارای امکانات تبلیغات شهری، بصری و رسانهای خوب و مناسبی هستند که متاسفانه این اتفاق در خصوص کتاب رخ نمیدهد و یا خیلی بهندرت انجام میشود؛ بهطور مثال اگر شما نمایشگاه کتاب تهران را در نظر نگیرید، عملاً هیچ اتفاق چشمگیر دیگری در رابطه با کتاب در طول سال نمیافتد؛ کما اینکه در همان مدت 11 روز نمایشگاه هم بیشتر تبلیغات پیرامون کتب کمک درسی و آموزشی است که در رده سرانه کتاب و کتابخوانی جایی ندارند.
در کنار مواردی که ذکر شد، این ناشر و چاپخانهدار مشهدی، موضوع قاچاق کتاب را هم از چالشهایی میداند که باعث رکود بازار کتاب و ورشکستی ناشران شده است و میگوید: قاچاق کتابهایِ دارای مجوز و همچنین آثار ممنوعه طی سالهای گذشته، تبعات و لطمات جبرانناپذیری را در عرصه فرهنگ و جامعه به بار آورده و در کمترین حالت خود منجر به ورشکستگی برخی از ناشران و کاهش سرانه مطالعه کتابهای مجوزدار شده است.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر فضای مجازی و استفاده بیش از حد و بیرویه از این فضا، عاملی شده تا تعداد مخاطبان کتاب و کتابخوانهای حرفهای بسیار کمتر از گذشته بشود، در مورد سلطه فضای مجازی هم معتقد است: امروزه بهواسطه گسترش فضای مجازی، نسل نوجوان و کتابخوان بیشتر وقتش را در این فضا میگذراند؛ پیشرفت روزافزون و روزانه تکنولوژی و استفاده از کامپیوتر و گوشیهای تلفن همراه باعث شده تورق کتاب و خوانش آن به فراموشی سپرده شود و این مسئله در بین نسل امروز تبدیل به یک عادت نشود.
زوار در پایان میگوید: متاسفانه فضای مجازی و برخی رسانهها با تبعیت از موجی که گریبانگیر طیف سهلانگار و سطحینگر جامعه شده است، بهراحتی محتویات و مطالب خود را در قالب متونی کوتاه و از زبان شاعران و نویسندگان معروف، به خورد مخاطب خود میدهند؛ اتفاقی که بهآسانی فرهنگ کتابخوانی را دستخوش تغییرات مخرب میکند و به رشد سواد در نسل آیندهساز کشور لطمات جبرانناپذیری وارد کرده و جامعه را از تمایل به جستجو و میل به کشف و شهود فردی دور میکند.
نظر شما