به نظر شما مهمترین معیارهایی که در خلق یک اثر فانتزی باید مورد توجه قرار بگیرد، چیست؟
در این زمینه ساخت یک جهان با قوانین و موجودات خاص خودش اهمیت زیادی دارد. اما ساخت دنیای دیگری که از قوانین دنیای ما پیروی نمیکند، کار سختی است. ساختن جهان فانتزی برای بسیاری از فانتزینویسها به دلیل اینکه کارهایشان پایه رئال دارد، خیلی مهم است. معمولا وقتی آثار فانتزی خوب از آب درنمیآیند و به نظر میرسد چفت و بست درستی ندارند به این دلیل است که بستر رئالیستی آنها میلنگد. درواقع چون فانتزی را برمبنای بستر رئالیستی میسازیم، وقتی چفت و بست درستی نداشته باشد و قوانین واقعیت با قوانین دنیای فانتزی نخواند، جهان فانتزی که ساخته میشود، برای مخاطب باورپذیر نیست و روابط علی و معلولی که در اين جهان ارائه میشود غیرمنطقی به نظر میرسد. به نظر من، هم ساخت جهان جدید با یکسری قوانین جدید اهمیت دارد، هم اینکه باید دنیای فانتزی را روی یک جهان رئالیستی بسازیم.
براین اساس به نظر شما نویسندگان ایرانی تا چه اندازه در خلق آثارشان، به این قوانین و معیارها توجه میکنند؟
واقعیت این است که فانتزی در کشور ما خیلی تازهپاست و نویسندگانی هم که به این سو رفتهاند از نویسندگان خوب ایرانی محسوب میشوند و حوصله سروکله زدن با دنیای فانتزی را دارند. با اینکه در شروع راهیم کارهای بدی نداریم مثلا مهدی رجبی، آرمان آرین، حمیدرضا شاهآبادی، محمدرضا شمس و احمد اکبرپور از جمله نویسندگان این حوزه هستند که خوب کار کردهاند. معمولا اثر خوب در این حوزه اثری است که برای آن پایه ایرانی درنظر گرفتهاند و فانتزی را از دل اسطورهها و افسانهها و فرهنگ بومی ایرانی بیرون کشیدهاند و این باعث شده فانتزی شکل بومی و شرقی پیدا کند و هرچه در این زمینه پیش برویم و فانتزی را از دل فرهنگ خودمان بیرون بکشیم، موفقتر خواهیم بود. و این اتفاق هم افتاده مثلا حمیدرضا شاهآبادی در مجموعه «دروازه مردگان» از تاریخ استفاده خوبی کرده یا آرمان آرین توانسته از اساطیر در خلق آثار فانتزی، خوب بهره ببرد. بر این اساس با توجه به اینکه ما سابقه طولانی در این حوزه نداریم، این افراد موفق بودهاند. البته من همه آثار فانتزی را که برای کودکان و نوجوانان تولید شده، مطالعه نکردهام و اطلاعات کاملی نسبت به آنها ندارم. مطالعه من در این زمینه محدود به کتابهای فانتزی خوبی بوده که از سوی نویسندگان مطرح منتشر شده است. کارهایی که عیب و ایراد داشته را نخواندم و همیشه ترجیح میدهم کتابهایی را بخوانم که چند نفر آن را تایید کرده باشند.
به نظر شما فانتزیهای ضعیف چه تاثیری روی مخاطب دارد؟
قطعا هر کتاب ضعیفی تاثیرات سوئی بر مخاطبش دارد و باعث میشود فردی که کتاب را میخواند از کتاب خواندن زده شود و حوصلهاش سر برود و این مساله محدود به آثار فانتزی ضعیف نمیشود.
شما به عنوان یک مخاطب ژانرخوان چقدر از فضای آثار ژانر تاثیر پذیرفتهاید و در روح و روان شما تاثیر داشته است؟
تاثیری نپذیرفتم. من دنیای خیال را دوست داشتم و چون فردی خیالی بودم، به این سو کشیده شدم اما اینکه تاثیر خاصی رویم گذاشته باشد، اینگونه نبوده است.
به عنوان نویسنده و مترجم فعال در حوزه فانتزی، فکر میکنید چه محدودیتها و چالشهایی در تولید این آثار وجود دارد؟
مشکلی که وجود دارد این است که معمولا رده سنی فانتزیهایی که نوشته میشود بین نوجوان و بزرگسال است. در غرب ممکن است دوره نوجوانی از 13 سال تا 30 یا 40 سال طول بکشد. درواقع میتوانیم بگوییم دوره نوجوانی هم درحال از بین رفتن است و هم بازه آن در حال گسترده شدن و در این مساله تناقض وجود دارد. اما باید توجه داشت که دوره نوجوانی و جوانی خیلی به هم نزدیکند و جوانها خیلی از این کارهایی را که برای نوجوانان نوشته میشود، میخوانند.
براین اساس کتابی که مخاطب 25ساله دارد نباید مانند کتابی که برای 13سالهها نوشته میشود، بررسی شود. مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید توجه داشته باشند که یک گروه سنی وجود دارد که نه کودک و نوجوان است و نه بزرگسال و آن هم گروه سنی جوان است. ممکن است آثاری که برای این گروه سنی نوشته میشود فضای عاشقانه داشته باشد یا دارای کاراکتری باشد که سیگار میکشد و ... و این کتاب نباید براساس قوانین حاکم بر کتاب کودک و نوجوان یا کتاب بزرگسال بررسی شود. آنها باید فکری کنند برای آثار ژانری که برای این مخاطبان نوشته میشود و گروه سنی بین نوجوان و بزرگسال تعریف کند و براساس معیارهای خاص این گروه سنی این آثار را بسنجد.
آیا حد و مرزهایی در خلق آثار فانتزی برای گروه سنی کودک و نوجوان و جوان وجود دارد؟
به طورکلی از نظر موضوعاتی که میتوان مطرح کرد هیچ تفاوتی بین گروه سنی نوجوان و بزرگسال وجود ندارد. فقط باید موضوعات را برای نوجوانان به صورت قابلفهمتر بیان کرد ولی همه موضوعاتی که برای بزرگسالان قابل بیان است، برای نوجوانان هم قابل درک است. اما درباره گروه سنی کودک، وضعیت اینطور نیست. یکسری موضوعات برای کودکان قابل بیان کردن نیست چون دغدغه آنها نیست و متوجه نمیشوند. مثلا قدرت و سیاست و خشونتهای زیاد دغدغه کودکان نیست و صحبت درباره آنها برای کودک بیمعنی است و نویسنده لزومی ندارد به آنها بپردازد.
شما به عنوان یک نویسنده حوزه فانتزی آیا در زمان خلق آثارتان حد و مرزی برای خود قائل میشوید؟
همانطور که فیلیپ پولمن میگوید؛ داستان برای من ارباب است و موقع نوشتن، مخاطب برایم اهمیتی ندارد فقط به داستان فکر میکنم و هرچه که لازم است در داستان بیاید به آن میپردازم و خودم را محدود نمیکنم. بعد از اینکه داستان به پایان رسید براساس موضوعاتی که به آن پرداختهام، گروه سنی مخاطبش را تعیین میکنم و قبل از نوشتن داستان، ذهنم را با فکر کردن به گروه سنی مخاطب محدود نمیکنم.
به نظر شما کودکان و نوجوانانی که در دو دهه اخیر با آثار فانتزی ذهن و روحشان پرورش یافته و فانتزیخوان هستند، با مخاطبان نسلهای پیشین که بیشتر آثار کلاسیک و رئال میخواندند، چه تفاوتی دارند؟
سوال سختی است. اما اگر بخواهیم کلیتر صحبت کنیم باید بگویم که ادبیات در غرب به سمت ژانر رفته، آنها تلاش میکنند ژانرهای مختلف را پوشش دهند. مثلا ژانر وحشت درست شده و از گروه سنی کودک تا بزرگسال را پوشش میدهد. همینطور ژانر فانتزی، پلیسی و معمایی، عاشقانه و ... در حقیقت یکسری از افراد در دنیا وجود دارند که فقط یک ژانر مخصوص را میخوانند و سلیقه ادبیشان به آن ژانر خاص محدود است و این افراد، مخاطبان پایه و اصلی آن ژانر محسوب میشوند. بنابراین وقتی ما وارد حوزه ژانر میشویم شروع به ساختن یکسری مخاطبان میکنیم و الان این مخاطبان ژانرخوان در کشور ما ساخته شدهاند و طبیعتا وقتی نویسندهای به سوی ژانر خاصی میرود یکسری مخاطب پایه و ثابت دارد و در کنار آنها ممکن است تعدادی مخاطب جدید هم به خواندن کتابش دعوت و جذب کند و این مساله خیلی در دیده شدن و فروش کتاب تاثیر دارد. براین اساس مخاطبسازی و جذب مخاطب ثابت در حوزه ژانر و تمرکز نویسنده بر نوشتن در ژانر خاص اهمیت ویژهای دارد.
خیلی کم. چون چه در حوزه کودک و نوجوان و چه در حوزه بزرگسال تازه وارد حوزه فانتزی شدهایم.
امروزه میبینیم بسیاری از افراد جوانی که به ژانرنویسی روی آوردهاند، همان کودکان و نوجوانان ژانرخوانی بودهاند که به دلیل علاقه به این حوزه و مطالعه آثار ژانر، به ترجمه و تالیف اثر در این حوزه پرداختهاند، یعنی همان مخاطبان خاص، به نظر شما این نویسندگان چه تفاوتی با سایر نویسندگان این حوزه دارند؟
کسی که مخاطب ژانر است و به صورت تخصصی ژانری را پیگیری میکند و شروع به ترجمه و تالیف در آن ژانر میکند، طبیعتا خوره آن ژانر است و طبیعتا با من به عنوان نویسندهای که در دوره کودکی و نوجوانی آثار یاشار کمال را خواندهام و حالا میخواهم در حوزه ژانر بنویسم خیلی متفاوت خواهد بود. چون من در بزرگسالی مجبور شدم آثار فیلیپ پولمن و نیل گیمن را بخوانم اما آنها از دوره کودکی با این آثار بزرگ شدهاند و طبیعتا خیلی از من جلوترند و خیلی راحتتر میتوانند قوانین آن ژانر را در آثارشان لحاظ کنند و در مقایسه با من نویسندگان موفقتری در حوزه ژانر باشند.
نویسندگان ژانرنویس ایرانی چقدر از نویسندگان خارجی تاثیر پذیرفتهاند؟
خیلی زیاد. معمولا کپیبرداری از آثار غربی یک کار شکستخورده است چون بهترین حالت آن را نویسندگان خارجی در آثارشان انجام دادهاند. الان تعداد آثار فانتزی ایرانی که از آثار خارجی کپیبرداری شدهاند بسیار زیاد است اما کارهای موفق ما کارهایی هستند که دنیای فانتزیشان از دل تاریخ و فرهنگ بومیمان ریشه گرفته است.
با توجه به تاثیر نقد، در رشد و توسعه ادبیات، چقدر آثار فانتزی در ایران مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند؟
اوضاع نقد اصلا خوب نیست و مجلات و نشریاتی که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان فعالیت داشتهاند مانند پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان دیگر منتشر نمیشود یا ماهنامه نقد کتاب کودک و نوجوان به فصلنامه تبدیل شده است، بنابراین نقد در همه زمینهها از بین رفته است. درحالیکه اگر بود میتوانست تاثیر بسزایی در رشد و توسعه ادبیات و ژانرنویسی در ایران داشته باشد.
به نظر شما موفقترین آثار فانتزی که تا به حال خلق شده، چه آثاری هستند؟
به نظر من «هریپاتر» خیلی کار موفقی بود. البته من به اکثر کارهای فیلیپ پولمن، نیل گیمن، میشل انده و رولد دال علاقه دارم.
در ایران چطور؟
در ایران هم کارهای موفقی به قلم محمدرضا شمس، حمیدرضا شاه آبادی، مهدی رجبی و آرمان آرین منتشر شده است.
اگر بخواهید یک کتاب را در این حوزه برای مطالعه به نوجوان پیشنهاد دهید، کدام کتاب را انتخاب میکنید؟
به نوجوانان پیشنهاد میکنم مجموعه «نیروی اهریمنیاش» اثر فیلیپ پولمن که از سوی نشر پنجره منتشر شده را بخوانند. به نظر من این مجموعه بسیار جذاب است؛ هم قصه هیجانانگیزی دارد، هم تعلیق فوقالعاده و هم ساختار قوی و عجیب و غریبی دارد. این ویژگیها سبب شده شخصیتهایش در ذهنم ماندگار شود.
نظرات