کتاب «جهان بشر» نوشته پروفسور برایان کاکس و اندرو کوهن از سوی انتشارات سبزان به ما درکی از جهان و سیر بشر از انسانی میموننما به انسانی فضانورد میدهد. این کتاب سوالاتی درباره منشا ما، مقصد ما و جایگاه ما در این جهان مطرح میکند. برایان کاکس در مقدمه کتاب جهان را در وهله اول نامهای عاشقانه به انسان و سرود شادی به اقبال حیرتانگیز به وجود آمدن وی میداند. این نویسندگان در این کتاب نامهای را به زبان علمی مینویسند.
محمدجابر بهاری، مترجم این اثر در گفتوگو با ایبنا درباره این اثر میگوید: «کتاب در چند بخش نوشته شده است که بخش اول درباره دیدگاههای مهم نسبت به جهان است. نظریههای مهمی که درباره کیهانشناسی به وجود آمدند؛ اینکه بشر در ابتدا چه دیدی نسبت به جهان داشت که در اولین نظریات بحث زمینمرکزی مهم بوده است.»
همواره فهم علم همراه با روند تاریخی آن اهمیت زیادی در فهم آن علم دارد؛ بهاری میگوید: «نمیتوان گفت «جهان بشر» دارای سیری تاریخی است؛ اما نویسندگان مهمترین وقایع تاریخ علمی را در کتاب درج کرده است. از کپلر و گالیله تا عصر نو که انسان فهمید جهان از میلیاردها کهکشان تشکیل شده است. انسانها در ابتدا مانند حیوانات زندگی میکردند و هیچ دیدی نسبت به جهان نداشتند. تا اینکه بر اساس اولین نظریهها به این تتیجه میرسد که برخی از اجرام سماوی به دور زمین میگردند(نظریه زمین مرکزی) و بعد فهمید که علاوه بر این اجرام، خوشید و دیگر ستارگان هم به دور زمین میگردند.»
در بخشی از کتاب نویسندگان گام به گام به توضیح پیشرفت نظریات علمی میپردازد بهاری در این باره معتقد است: «بعد از گذشت زمان، با مدلسازی بطلمیوس پیشبینیهایی درباره کیهان انجام گرفت؛ اما مدلسازی آن اشتباه بوده است و درنهایت به این نتیجه میرسد که همه اجرام سماوی به دور زمین نمیگردند؛ بلکه فقط ماه است که دور زمین میچرخد و زمین به همراه دیگر سیارات منظومه خورشیدی به دور این کره سوزان میگردند. بعدها نظریاتی وارد علم میشود که وجود کهکشانها را اثبات میکند و به این نتیجه میرسد که فقط کهکشان ما یعنی کهکشان راه شیری تنها کهکشان ما نیست. در واقع در فصول اول کتاب روال تاریخی علم به خوبی توضیح داده شده است.»
کاکس و کوهن در مقدمه کتاب آوردهاند که ما انسانهای میموننما بودیم اکنون انسانهای فضانورد هستیم. تا آنجا که میدانیم، جای دیگری در کائنات چنین اتفاقی نیفتاده است و این ارزش جشن و شادی دارد بهاری در اینباره میگوید: «یک فصل کتاب درباره این موضوع صحبت میکند که اصلا چه اتفاقی افتاد که بشر به این مرحله رسید و شکلگیری حیات را توضیح میدهد. آیا خلقت انسان و حیات در کائنات روندی خاص است یا خیر؟ در پاسخ به این سوال نویسندگان دو فصل طولانی را به آن اختصاص داده است. روولی ابتدا درباره شکلگیری حیات در کره زمین حرف زده است. اینکه جهان چگونه از تکسلولیها شروع شد و بعد به چند سلولیها رسید تا در نهایت چگونه ما به انسانی هوشمند تبدیل شدیم. این نویسندگان در کتابش اشاره میکند که چطور ممکن است در جای دیگر چنین اتفاقی افتاده باشد و اشکال مختلف حیات احتمالی در بخشهای دیگر کیهان را بررسی میکند. یک فصل هم درباره آخرین قوانین و یافتهها از فیزیک توضیح میدهد؛ اینکه نسبیت چیست و کوانتوم چگونه ارائه شد.»
در انتهای کتاب بخشی به عنوان پیوست آمده که نویسندگان به توضیح برخی نظریات همراه با فرمولهای محاسباتی پرداخته است؛ این بخش برای علاقهمندان و افرادی که میخواهند اطلاعاتی بیشتر از محتوای کتاب در قالب فرمولها و ریاضیات بدانند آورده شده است.
در بخشهایی از کتاب به خوبی میتوان فهمید که مرز میان فیزیک و متافیزیک بسیار باریک است؛ بهاری در اینباره میگوید؛ «در ابتدا هر چیزی که با فیزیک قابل تشریح نبود، در زمره متافیزیک جای میگرفت. مرز فیزیک و متافیزیک همواره قابل تغییر است. بعدها هر چیزی که با فیزیک قابل تبیین شد، از زمره متافیزیک خارج شد. در این کتاب هم بحثهای مفصلی راجع به مباحثی که روزگاری در زمره متافیزیک بودند آمده است. اینکه آیا جهان آغازی داشته است یا نه چیزی بود که در ابتدا هابل آن را کشف کرد و امروزه در حوزه فیزیک آن را بررسی میکنند.»
این کتاب آخرین نظریاتی که درباره قبل از بیگ بنگ بوده را به خوبی شرح داده است به عقیده این مترجم؛ جذابترین بخش کتاب فصل اول آن است. اینکه از کجا به کجا میرویم و چه دیدی نسبت به جهان داشتهایم.
کتاب «جهان بشر» از سوی انتشارات سبزان، در یکهزار نسخه تابستان امسال روانه کتابفروشیها شد.
نظر شما