مدیر نشر روزگار معتقد است اولین مولفه بازاریابی کتاب کیفیت محصول است و تن دادن به هر راهکار تبلیغاتی برای یکشبه پرفروش کردن کتابها، اخلاقی نیست.
ضرورت کیفی سازی و طبقهبندی سنی
محمد عزیزی، مدیر نشر روزگار در گفتوگو با ایبنا، درباره مولفههای بازاریابی کتاب بیان کرد: کیفیت اولین مولفه بازاریابی است و یک ناشر در وهله اول باید یک کالای خوب فرهنگی و یک کتاب سالم و با کیفیت تحویل مخاطب بدهد. مخاطب میخواهد برای کتاب پول بدهد و باید از نظر کیفیت چاپ، محتوا، ظاهر و گرافیک، جلد و صفحهآرایی، محصول خوبی برای او تولید شود.
وی اضافه کرد: اساس بازاریابی هر محصولی، حتی کتاب، مشتری و مخاطب است، بنابراین باید از نظر قیمتگذاری نیز توجه شود که اشکالی وجود نداشته باشد. از طرف دیگر با توجه به نیاز مخاطب، باید کتاب ردهبندی شود، مثلا اینکه کتاب برای چه رده سنی مناسب است.
عزیزی ادامه داد: گاهی برخی از افراد گلایه میکنند که چرا مخاطب به کتاب ما توجهی نمیکند و از این موضوع غفلت میکنند که خودشان وظیفه دارند کتاب را به مخاطب معرفی کنند.
مدیر نشر روزگار با اشاره به اهمیت ارتباط مستمر و پایدار با مخاطب در شرایط امروزی جامعه گفت: در این روزگار، به دلیل اینکه ذهن مردم متوجه یک حوزه خاص نیست و هر لحظه ممکن است حواس آنها پرت شود، نیاز است که ما به آنها مدام یادآوری کنیم و اطلاعات صحیح به آنها بدهیم.
وی در مورد اطلاعات صحیح توضیح داد: اینکه یک کتاب چه ویژگیهایی دارد و رویکردش چیست و چه ارزشهایی دارد را باید با صداقت به مخاطب بگوییم. ناشر نباید صرفا به قصد پر کردن جیب خودمان تبلیغات کند.
رونمایی کتاب؛ سالمترین فضای معرفی
عزیزی گفت: رونمایی از کتاب و معرفی به مطبوعات، یکی از روشهای سالمی است که میتواند به معرفی کتاب کمک فراوانی بکند و از طرفی اهالی رسانه نیز باید به درستی به تحلیل کتاب بپردازند و بهنحو مناسبی آن را معرفی کنند.
وی افزود: بهصورت کلی فعالیت اهالی مطبوعات و رسانه در بخش کتاب، اهمیت فراوانی دارد. همینکه شما در مورد کتاب با من مصاحبه میکنید، یعنی به این موضوع اهمیت میدهید و این برای من بهعنوان ناشر، خوشحالکننده است که فرهنگ کتاب و کتابخوانی بیشتر رشد کند.
عزیزی بیان کرد: در حال حاضر علاوه بر رسانههای رسمی حوزه کتاب، سایتهایی نیز هستند که میگویند ما با درصدی خاص، کتاب شما را معرفی میکنیم یا روزنامههای که برای معرفی یک کتاب، ممکن است مبلغی را دریافت کنند. حق آنهاست که بابت کاری که میکنند مزد دریافت کنند.
وی اضافه کرد: بدیهی است که باید این هزینهها تامین شوند و زمانی که قدرت تامین مالی نباشد، تبلیغات نیز به شکل جدی صورت نمیگیرد. متاسفانه بعد از مرحله چاپ، ما کار خاصی برای معرفی کتاب انجام نمیدهیم و در بسیاری از مواقع، کتاب به انبار میرود.
اغلب ناشران در بازاریابی ضعیف هستند
عزیزی بیان کرد: به استثنای تعداد اندکی از ناشران، باقی فعالان، در فعالیتهای بازاریابی ضعیف هستند، از جمله خود ما. ما در حوزه بازاریابی با مشکل مالی روبهرو هستیم و از همین رو ترجیح میدهیم وارد این حوزه نشویم؛ میدانیم که مرتکب اشتباه میشویم اما با توجه به شرایط اقتصادی فعلی و مشکلاتی که با آنها دست به گریبان هستیم، چارهای هم نداریم جز اینکه صبر کنیم تا کتاب، روند متداول را طی کند.
وی اضافه کرد: البته در همین شرایط اگر دولت، صدا و سیما و مطبوعات از بازار نشر و کتاب حمایت کنند، روند معمول معرفی شدن یک کتاب، سرعت میگیرد.
پروپاگاندای تبلیغات کتاب
مدیر نشر روزگار درباره معروف شدن یک شبه برخی از کتابها گفت: در مورد معروف شدن یکشبه کتابها، قطعا پروپاگاندای تبلیغاتی نیز وجود دارد. گاهی یک کتابی هنوز از چاپخانه بیرون نیامده، به چاپ سوم و چهارم میرسد. چطور چنین اتفاقی میافتد؟ قطعا از این قبیل کارهای تبلیغاتی نیز انجام میشود اما باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که ما در مرحله پیشتولید میتوانیم کارهای تبلیغاتی سالمی انجام دهیم.
عزیزی توضیح داد: ناشرانی که قدرت مالیاش را دارند بهصورت هوشمند و گسترده، در مرحله پیشتولید تبلیغات را آغاز میکنند؛ به این صورت که اخباری از مراحل مختلفی که کتاب با آن درگیر است منتشر میشود و مثلا این کتاب در حال ترجمه است، یا این کتاب مجوز گرفت و ...
وی ادامه داد: به عقیده من این خیلی بهتر است که ما به مرور زمان و بهصورت نرم و آهسته فرآیند معرفی را جلو ببریم و تبلیغات کتاب را انجام دهیم؛ قطعا همه با این موضوع موافقیم که تبلیغات یکشبه، یکشبه هم از بین میرود.
توزیع؛ پای ثابت ارتباطات درونصنفی نشر
مدیر نشر روزگار گفت: توزیع و پخش یکی دیگر از مواردی است که در بازاریابی و فروش کتاب مطرح میشود. گاهی یک کتاب را دو ناشر منتشر میکنند و وقتی به آنها نگاه میکنیم از نظر محتوا و ساختار، تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند اما یکی از آنها در عرض دو ماه به چاپ دهم رسیده و دیگری همچنان در چاپ اول مانده است.
وی توضیح داد: اینجا به نظر میرسد مسأله اصلی، توزیع است؛ انگار یکی از ناشران ارتباطات درونصنفی خود را تقویت کرده و روابط خوبی با توزیع کنندهها و کتابفروشان به وجود آورده و دیگری، تنها منتظر مانده تا توزیعکننده و کتابفروش و مخاطب، به سمتش بروند.
عزیزی گفت: از آنجایی که توزیع فیزیکی ممکن است هزینههای زیادی برای ناشر داشته باشد، توزیع غیرفیزیکی نیز بهعنوان یک فرصت مطرح میشود. خوشبختانه استفاده از فضای مجازی و دیجیتال ساده است و هر روز سادهتر نیز میشود.
وی ادامه داد: معمولا افرادی که نمیتوانند از نظر مالی، هزینه زیادی برای تبلیغات صرف کنند، روی این بخش بیشتر تمرکز میکنند. در حال حاضر سرعت انتقال اطلاعات، در لحظه است و فضای مجازی بستری گسترده را در دسترس ناشران قرار داده است تا به معرفی لحظه به لحظه فعالیتهای خود بپردازند.
رقابت نکردن به جای رقابت ناسالم
عزیزی بیان کرد: ممکن است یک ناشر به دلایل اخلاقی، از حوزه بازاریابی عقب بنشیند؛ مثلا خود من با توجه به روحیه معلمی که در سالهای گذشته داشتهام، خیلی بهدنبال این موضوع نبودهام که فروش را به هر نحوی افزایش بدهم یا فعالیتهای تجاری انجام بدهم.
وی افزود: از طرفی این رفتار را هم دوست ندارم که بهزور بخواهیم به مردم کتابی را بقبولانیم یا یقه آنها را بگیریم و بگوییم حتما باید این کتاب را بخوانید. به نظر من کتاب خوب، آرام آرام جلو میرود و معروف میشود.
عزیزی گفت: بنده بعد از 30 سال کار فرهنگی و کتاب، همچنان به خودم این جرات را نمیدهم که در یک فضای عمومی، بخواهم توجهها را به خودم و کتابهایم جلب کنم. روحیه معلمی من باعث شده به این فکر کنم که بهتر است من کار خودم را بکنم و دیگران نیز کار خودشان.
مدیر نشر روزگار اضافه کرد: ورود جدی به حوزه بازاریابی یعنی رقابت سنگین با کسانی که چهبسا از هر ترفندی استفاده کنند. گاهی رقبا از شیوههای بدی برای تبلیغات استفاده میکنند و بهنوعی با خدشه وارد کردن به اعتبار دیگران، خودشان را بالا میکشانند. از همین رو هیچگاه بهصورت جدی وارد این عرصه نشدیم. تنها راههایی که بهدنبال آن هستیم، همان راهها و روشهای مرسوم در معرفی است.
وی ادامه داد: همچنین فعالیتهایی را در حوزه نقد دنبال میکنیم و قرار است بیشتر از ظرفیتهای آن بهره ببریم. قصد داریم فضایی فراهم آوریم تا چند منتقد بتوانند دور هم بنشینند و در مورد یک کتاب خاص به گفتوگو بپردازند. ما دنبال این هستیم که برای مردم ضرورت خواندن یک کتاب را روشن کنیم و به او جایگاه کتابخوانی را نشان بدهیم.
عزیزی گفت: به عنوان یک معلم، منتقد ادبی و فعال مطبوعات، اعتقاد دارم باید به مردم کمک کنیم تا سره از ناسره را تشخیص بدهند. ما نباید با هیاهوی تبلیغاتی و امواج رسانهای، مردم را گیج کنیم. اگر هم یک کتابی را معرفی میکنیم باید با دلیل روشنی این کار را بکنیم؛ مثلا اگر میگوییم باید ناتور دشت خوانده شود، باید این را نیز بگوییم که به چه دلیل این کتاب، مفید است. اصلا چه نیازی وجود دارد؟ باید اینها را برای مردم روشن کنیم.
نظر شما