آخرین رمان الیاس خوری، نویسنده برجسته لبنانی تعمقی است درباره کسانی که پس از «نکبت فلسطین» در شهر لاد باقی ماندند و سکوت کردند.
آدام دنون، شخصیت اصلی رمان جدید الیاس خوری، خود را یک کودک گتو میداند. گتو به محلههای محصور و حاشیهای که برای تبعید یهودیان ساخته میشد گفته میشود. منظور او البته گتوی ورشو نیست؛ اگرچه با بزرگ شدن در ایالت تازهتاسیس اسرائیل، اجازه میدهد که همکارانش در دانشگاه اینطور تصور کنند. اما در واقع منظور او گتوی شهر لاد فلسطینیهاست که توسط نیروهای یهودی ساخته شد و دهها هزار فلسطینی را در یکی از خونینترین قتل عامها در سال ۱۹۴۸ مجبور به ترک وطن خود کرد که در میان اعراب به «نکبت فلسطین» مشهور است. آدام که در آن زمان کودک بود، یکی از بازماندگان همین واقعه است.
از میان لایهها و سطوح داستانسرایی –اینجا در قلمروی آشنایی از خوری و در حال حرکت به داخل یا خارج از روایات مختلف هستیم- «فرزندان گتو» تعمقی است درباره سکوت کسانی که در لاد باقی ماندند. برای نجات یافتن و زنده ماندن در ایالت جدیدی که در آن به عنوان افرادی نامرئی زندگی میکردند. چرا سکوت کردند؟ تا کشته نشوند؟ دیگر امید نداشتند؟ یا به این خاطر که چیزی که از آن عبور کرده بودند، غیرقابلتوصیف بود؟ تجربهای که سکوت دربارهاش گویاتر از کلمات بود؟
اولین راوی، «الیاس خوری» با یک فلافلفروش در نیویورک آشنا میشود که ملیت او –اسرائیلی یا فلسطینی- مشخص نیست. او آدام دنون است و این ابهام تعمدا وجود دارد. پس از خودکشیِ آدام، دفترچهاش به دست خوری میافتد. خوری در برابر تمایل خود برای سرقت ادبی آنها مقاومت کرده، بخشی از کار را به عنوان یک رمان ناتمام و بخشی یک اتوبیوگرافی فاقد انسجام معرفی میکند که ترکیبی از واقعیت و تخیل است.
ما وارد دفترچه میشویم. آدام با وضاح الیمن، شاعر عرب، آغاز میکند که وقتی از دست شوهر معشوقهاش در یک صندوق پنهان شده بود، در سکوت از دنیا رفت. هیچ راهی برای دانستن اینکه آیا وضاح برای محافظت از معشوق خود سکوت را انتخاب کرده یا از روی ناامیدی از اینکه عشق مرده، وجود ندارد. برای آدام، این موضوع وضاح را به نماد جهانی نکبت فلسطین تبدیل کرده است. اما وقتی در نیویورک آدام با شخصیتی از گذشتهاش مواجه میشود، استعارهها را رها میکند و روایت خود را به درون معطوف میکند. او به دنبال نوشتن حقیقت ساده و فارغ از هرگونه نماد است.
این رمان بسیار بینامتنی است. خوری اثر خود را با شیوههای فراداستانی بازیگوشانه، همراه با متون علمی واقعی و مندرآوردی و تاریخ وسیعتری از ادبیات فلسطینی و اسرائیلی که این کتاب نقش ضروری و بهموقعی در آن دارد درگیر کرده است. او آموزنده بودن این کتاب را رد میکند: «داستان من تلاش برای اثبات چیزی نیست.» -چرخیدن بین گفتن و نگفتن، ایجاد تودهای از معانی که روانشناسی زجرآور آدام را شکل میدهد. خوری استدلالهایی را مطرح میکند، اگرچه بیان حقیقت ساده و بیپیرایه غیرممکن است، زیرا تمام زبانها نمادین و کنایی هستند و کلمات با توجه به تاریخچه خود وزن میگیرند.
زبانِ آسیب بهویژه بحثانگیز است. وقتی آدام کودک بود تشخیص داده شد که با عواقب «تروما» دست و پنجه نرم میکند اما تازه زمانی که در دانشگاه هایفا کلاسی درباره هولوکاست برداشت و استاد درباره ضربه روحی که یهودیانی که از فاجعه جان سالم به در بردند را آزرده بود صحبت کرد، متوجه مفهوم آن شد. سکوت فلسطینیها پس از فاجعه نکبت چیزی است که توسط فاتح مغلوبشدگان به آنها تحمیل شده است. زبان آسیب توسط استعمارگران تعریف شده: «گتو» یک کلمه اروپایی است.
شباهتها بین ورشو و لاد، بین سقوط از بهشت عدن و فاجعه نکبت، ما را به نتیجه نمیرساند اما محاسبات را روشن میسازد. رویدادها و تصاویرشان به دنبال یکدیگر خواهان تفسیر و گریز هستند. برای خوری معنا مساوی مرگ است. زندگی در نقطه مقابل داستان است. تنها به این خاطر که آدام دنون در حال نزدیک شدن به مرگ خود است، او رضایت میدهد که خود را روایت کند تا به جنازهای ساختهشده از کلمات تبدیل شود.
در نهایت به روزهای مغاک در لاد میرسیم، زمانی که آنهایی که باقی ماندند مجبور شدند مردههای خود را در گورهای دستهجمعی دفن کنند: چند صفحه هولناک. خوری برای تمام روایتهای پرپیچ و خم، نگاه اجمالی روشنی از ناگفتنیها به ما میدهد. سکوت هنوز مغلوب نشده. هیچ کلمهای نمیتواند نکبت را پاک کند، چرا که نکبت هنوز زنده است.
نظر شما