یکشنبه ۲ تیر ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۸
در رمان حرفی برای گفتن نداریم که در جهان بزنیم

حسن میرعابدینی گفت: ما در داستان کوتاه کمتر از ادبیات ترکیه و مصر و کشورهای همجوار نیستیم اما در رمان عقب‌تریم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) ​دهمین نشست کافه کتاب چهل‌کلاغ عصر دیروز شنبه یکم تیر با حضور حسن میرعابدینی، منتقد ادبی، برگزار شد. اجرای این نشست را محمد حسینی، داستان‌نویس، برعهده داشت.

میرعابدینی در ابتدای نشست درباره نوشتن کتاب «صد سال داستان نویسی ایران» گفت: جلد اول این کتاب را در اوایل دهه شصت نوشتم ولی چاپ آن در انتشارات تندر با کمبود کاغذ در آن دوره همراه شد و چند سالی به تعویق افتاد و سرانجام در سال 66 به چاپ رسید.

میرعابدینی گفت که تا پیش از نوشتن این کتاب به عنوان نویسنده و منتقد شناخته نمیشده و تنها در مطبوعات و نشریات فعالیت‌هایی داشت.

او همچنین گفت: جلد اول «صد سال داستان‌نویسی» را ابتدا در اختیار دوستم مهدی سحابی گذاشتم و او بود که پیشنهاد چاپ آن را در نشر تندر داد. سپس در سال 68 جلد دوم آن چاپ شد. بعد از آن، نشر تندر فعالیت‌های خود را متوقف کرد و من که در حال نوشتن جلد سوم بودم، در صحبتی با حسن کیائیان، تصمیم گرفتم دو جلد قبلی را هم برای انتشار در اختیار ایشان بگذارم.

حسن میرعابدینی با اشاره به دوران تحصیل خود در رشته روزنامه‌نگاری و یاد کردن از استادان خود همچون استاد معتمدنژاد و رضا مرزبان گفت: در آن دوره، استادان ما را به خواندن کتاب‌های مهم ادبی ایران و جهان تشویق می‌کردند و یکی از این کتاب‌ها «از صبا تا نیما» بود. این کتاب ادبیات ایران را تا محمدعلی جمالزاده بررسی کرده و به نوعی تصمیم من را برای پرداختن به ادبیات داستانی پس از او قوت بخشید.

مولف کتاب «دهۀ هشتاد داستان کوتاه ایرانی» در پاسخ به سوالی درباره وضعیت ادبیات ایران در جهان گفت: ما در رمان حرفی برای گفتن نداریم که در جهان بزنیم. تک کتاب‌هایی داشته‌ایم که حاصل رنج و تلاش فراوان نویسنده‌هایشان بوده. ولی در داستان کوتاه به نظرم حرف برای گفتن در جهان داریم.

وی ادامه داد: یک دلیل اینکه در داستان کوتاه موفق‌تر از رمان نویسی بوده‌ایم، سنت ادبی ماست. در ادبیات کلاسیک ما داستان بلند اهمیت چندانی نداشته اما قالب‌هایی نزدیک به داستان کوتاه مانند آنچه در کلیله و دمنه می‌خوانیم، در ادبیات کلاسیک ما وجود داشته و درواقع جزو سنت ادبی ما بوده است. داشتن یا نداشتن سنت ادبی مساله‌ای است که باعث می‌شود یک نظام ادبی شکل بگیرد یا نگیرد، یا اینکه دیرتر از دیگری شکل بگیرد. موضوع دیگر این است که رمان‌نویسی ارتباط وثیقی با مدرنیته دارد و اینکه جامعه تا چه میزان قدم در مسیر مدرنیته گذاشته باشد.

وی سپس با اشاره به تلاش کشورهای عربی و ترکیه برای ترجمه آثار معاصر خود به زبان‌های خارجی، افزود: ما در داستان کوتاه کمتر از ادبیات ترکیه و مصر و کشورهای همجوار نیستیم اما در رمان عقب‌تریم.

او در پاسخ به سوالی که قیاس قدرت ادبی اورهان پاموک و احمد محمود را مطرح می‌کرد گفت: نویسنده‌ای مثل پاموک از نوجوانی و از دوران مدرسه در جریان ادبیات غرب بوده ولی کسی مثل احمد محمود چنین ارتباطی با ادبیات جهان نداشته. یا مثلا عتیق رحیمی نویسنده افغان، درس‌خواندۀ فرانسه است و اصولا بیشتر فرانسوی است تا افغان. مهم است که ما در جریان و در مسیر ادبیات حهان قرار داشته باشیم یا در کنج خودمان. اگر در جریان ادبیات جهان باشیم ناگزیریم خودمان را مدام با معیارهای ادبیات جهان بازسازی کنیم، کاری که پاموک دارد می‌کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها