یکشنبه ۲ تیر ۱۳۹۸ - ۱۵:۴۹
زنان؛ هویت‌سازی و تاثیرگذاری اجتماعی و فرهنگی

هفته گذشته برنامه‌ای با عنوان «اولین همایش نکوداشت زنان مفاخر استان مرکزی» با همکاری استانداری استان مرکزی، شهرداری اراک و انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در شهر اراک برگزار شد که در آن همایش مهدی‌ محقق‌داماد و نادره جلالی از طرف انجمن مفاخر حضور داشتند. حال به همین مناسبت نادره جلالی یادداشتی درباره بانوان مفاخر نگاشته و برای انتشار در اختیار ایبنا قرار داده است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-نادره جلالی: وقتی از مفاخر و مأثر این کهن‌ مرزوبوم سخن به میان می‌آید، اهل علم و ادب و اندیشه هرگز نباید فراموش کنند، اگرچه در تاریخ علم و فرهنگ ایران از قدیم‌ترین روزگاران تاکنون تعداد مفاخر زن نسبت به مرد کم بوده است، اما زنانی بوده‌اند که در هر زمان علی‌رغم تمام موانع و محدودیت‌های اجتماعی و فرهنگی عصر خود در زمینه‌های مختلف علم و ادب و فرهنگ خوش درخشیده‌اند و نامی نیک از خود به یادگار گذاشته‌اند.

زنان نام‌آوری چون پروین اعتصامی، عالم‌تاج قائم‌مقامی و فرخنده ساوجی در عرصه شعر، توران میرهادی در ادبیات کودک و نوجوان و تعلیم و تربیت، بهجت صدرمحلاتی و سونیا بالاسانیان در هنر و نقاشی؛ قدس‌السلطنه بیات از بانوان فعال در امور خیریه، مریم میرهادی و پروانه وثوق در پزشکی، ملاصغری کمیجانی در علوم قرآنی و اسطرلاب، نیکچهره محسنی موسس اولین آزمایشگاه روانشناسی کودک و بدرالزمان‌ قریب در زبان‌شناسی و ُسغدی‌پژوهی که در برهه‌ای از زمان متولد شدند و بالیدند که شاهد دگرگونی و تغییر در قدرت سیاسی و اجتماعی بودند. تغییری که بر ساختار سنتی جامعه تاثیر گذاشت و حیات فرهنگی را نیز تغییر داد.
زنانی که برای اثبات حقانیت و هویت خویش و حضور در صحنه اجتماع، حرکتی آرام اما مستمر و تاثیرگذار را آغاز کردند و بعد توأم با علم و معرفت و آگاهی از مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فعالیت‌های اصلاح‌طلبانه خود را ادامه دادند تا نشان دهند آرمان‌های والای آنان اگرچه سخت و با مشکلات متعددی همراه است، اما دست‌یافتنی است.

زنانی که زندگی‌نامه آنان تصویرگر گذر تاریخ و فرهنگ ایران از دوره سنت به تجدد و نشان بارز حضور و فعالیت‌های آنان در عرصه علم و عمل و بازگوکننده اندیشه، شخصیت و عملکرد آنان است، که موجب شکل‌گیری هویت ملی و برساخت گونه‌های جنسیت زنانه شده است؛ که این هویت‌سازی هم در تاریخ و هم بر تاریخ اثرگذار و کارکردی بوده است.

همت و خستگی‌ناپذیری زنان
این زنان صرف‌نظر از تخصص در رشته‌های مختلفی چون هنر، ادبیات، پزشکی، تعلیم و تربیت، زبان‌شناسی و علوم قرآنی، ویژگی و خصوصیات مشترکی چون: خلوص نیت، همت خستگی‌ناپذیر، پشتکار مداوم، عشق به علم‌آموزی و دانش‌پژوهی، میهن‌پرستی و علاقه‌مندی به تغییر در انتظام اجتماعی داشتند. همه اهل شریعت و دیانت بودند و نجابت و متانت ذاتی آنان و هر کدام در رشته تخصصی خود منشاء اثر؛ اما متاسفانه امروزه به دلیل عدم آشنایی نسل جوان امروزی با این مفاخر و الگوهای فرهنگی و اجتماعی و گسست فرهنگی ایجاد شده بین دو نسل که به واسطه عدم توانایی ما در الگوسازی فرهنگی و اجتماعی حاصل شده، آسیب‌های جدی فرهنگی را متوجه جامعه فعلی ایران کرده است. از این‌رو، برگزاری مراسم نکوداشت زنان مفاخر می‌تواند گامی مهم در جهت الگوسازی برای زنان و دختران جوان امروزی ایران باشد. در حقیقت ما با معرفی این الگو‌های غالبا مغفول‌مانده به زنان ایرانی نشان می‌دهیم این بانوان نام‌آور، فرهیخته و فاضله‌ای که ما امروزه تحت عنوان مفاخر از آنها یاد می‌کنیم در چه شرایطی توانسته‌اند به این موفقیت‌ها برسند. انجمن آثارومفاخر فرهنگی به‌عنوان قدیمی‌ترین انجمن علمی کشور که نزدیک به یک قرن قدمت دارد، در راستای رسالت خطیر خود که پاسداشت مفاخر علمی و فرهنگی است، از پیشگامان معرفی این زنان به شمار می‌رود. به‌طوری که از 187 مراسم بزرگداشتی که تاکنون برگزار کرده است، تعدادی را به زنان توانا و فرهیخته‌ای چون توران میرهادی، نوش‌آفرین انصاری، شیرین بیانی، ژاله آموزگار، مستوره کردستانی، تاج زمان دانش، بدرالزمان قریب، پروین اعتصامی، سیمین دانشور، مریم میرزا خانی و... اختصاص داده و از خدمات علمی و فرهنگی آنها تقدیر به عمل آورده است.

آنچه مسلم است بنای عظیم تمدن، مرهون دانایی است و دانایان به سرچشمه دانایی یعنی خداوند نزدیک‌ترند و انسان‌های هدفدار در پهنه تاریخ بشریت همیشه در پرتو نور و گرمای آن، آثاری به یادماندنی و ارزشمند از خود به جای می‌گذارند و زندگی چون رود در جریان است، اما ارزش هر چیزی آن مقدار از عمر ماست که در مقابل آن اکنون یا آینده را تقدیم می‌کنیم.

در نکوداشت زنان مفاخر استان مرکزی، نام چند بانوی شاعر چشم‌نواز است. زنان شاعری که سروده‌های آنان نشان از وضعیت ادبیات و تاریخ و نگرش جامعه نسبت به زن دارد. مضامین احساسی، عاطفی، مهر مادرانه، مشکلات فردی و اجتماعی زنان و تجربه‌های اندوهبار درون‌مایه اشعارشان را تشکیل می‌دهد. زنانی که در پناه شعر آرام می‌گرفتند و خشم و طغیان خود را در واژه‌ها و سطور اشعار خویش بیان کرده و آرزوهای خود را بی‌پرده بر صفحه کاغذ آورده‌اند.

پروین اعتصامی؛ فرشته انس
از میان این زنان سخنور، پروین اعتصامی اگرچه اصالتا اهل آشتیان است اما در تبریز متولد شده و رشد کرده است. با این حال می‌توان او را از مفاخر استان مرکزی نیز برشمرد. او در میان زنان شاعر استان مرکزی، مقام والاتری دارد. وطن‌دوستی، زن، خانواده و نگرش نسبت به مردان و تعامل با آنها از جمله مضامین شعری اوست. البته مضامین مادرانه در شعر او بسامد بالایی دارد. او در «فرشته انس» مادر را نخستین معلم کودک می‌داند و طفل بی‌مادر را به ملک بدون پادشاه و سلطان تشبیه می‌کند و در « نهال آرزو» باز یادآور نقش مهم مادر در تعلیم و تربیت فرزندان است. اما او صرف‌نظر از این مباحث، به عناصری مانند جهان‌شناسی، انسان‌شناسی، قضا و قدر و نقش اراده و اختیار آدمی نیز پرداخته است که نشان از تفکرات فلسفی و آشنایی او با مباحث فلسفی دارد.

پروین شاعری است که بی‌توجهی به «زن» به منزله نیمی از پیکره جامعه، مخالفت باسوادآموزی و نادیده گرفتن آزادی‌های فردی و اجتماعی او را بر نمی‌تابد. از این رو مضامین اجتماعی و اخلاقی را متهورانه و محکم، به زبانی ساده، زیبا و دلنشین بیان می‌کند.
 
بیان قواعد زندگی
عالمتاج قائم‌مقامی متخلص به «ژاله» ، زنی که سر بر بالین زیبایی‌شناسانه ادبیات نهاده و با بهره‌جویی از سکوی معنی‌سازی دل‌نوشته‌هایی می‌سراید که بیانگر قواعد زندگی خاص زنان است و نشان از ناهماهنگی نظام تربیتی ایران برای جامعه‌پذیر و فرهنگ‌پذیر کردن زنان متناسب با استعدادها و توانایی‌های آنان دارد. اشعارش بر محور دفاع از حقوق زنان استوار است اما همچون پروین، در شعر «فرزند من» تصویرگر احساسات و عواطف مادرانه یک زن.

ثناگوی اهل بیت(ع)
فرخنده ساوجی، بانوی شاعر دیگری که قصاید، غزل و مراثی درخور توجهی درباره شهدای کربلا و مدایح اهل بیت (ع) سروده است.

استوانه وزین ادبیات کودک و نوجوان
اما بانو توران میرهادی، استوانه وزین ادبیات کودک و نوجوان، بانوی عشق و صلح و الگوی انسانی آزاده و وارسته‌، از دیگر زنان شاخص روشنفکر و تحصیلکرده ایرانی است که ساختار فرهنگی ایران را که در آن دنباله‌روی از الگوهای مرسوم برای زنان ارزش بود و هنجارگریزی عواقب خاص خود را داشت، به چالش کشید. زنی که با تعلم نزد استادان برجسته تعلیم و تربیت همچون جبار باغچه‌بان و محمدباقر هوشیار، به نقش مهم تعلیم و تربیت پی برد و به این باور رسید که او همچون ماهی، شناگری در عرصه تعلیم و تربیت و ادبیات کودکان و نوجوانان است. از این‌رو، پس از فارغ‌التحصیلی در رشته روانشناسی و تعلیم و تربیت پیش دبستان و ابتدایی از دانشگاه سوربن و بازگشت به ایران، با هدف و عزمی راسخ، وارد عرصه فعالیت در آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان شد. او در جهت تغییر نظام آموزش و پرورش، با اعتقاد به اینکه غنای فرهنگ ایران در گرو کاشتن نهال عشق و دوستی در دل فرزندان آن است تا خود به انسانی والا تبدیل ‌شوند و از زندگی چیزی را ‌بسازند که می‌خواهند، مدرسه «فرهاد» را در سال 1344شمسی تاسیس کرد. مدرسه‌ای که با نوآوری‌های گوناگون اداره می‌‌شد و بر آن بود تا دانش آموزان را به انسان‌هایی وارسته تبدیل کند، بذر کتابخوانی و لذت این عادت را در دل آن‌ها بکارد. مدرسه‌ای که در آن سخن از ترس و ترساندن از عادت‌ها نبود و بچه‌های مدرسه یکدیگر را رقیب هم نمی‌دانستند.

توران میرهادی همدلی، همفکری و همکاری را شرط اساسی موفقیت می‌دانست و همواره بر نوع‌دوستی و شناخت فرهنگ خودی تاکید می‌ورزید و می‌گفت:« برای اینکه از آداب و رسوم دیگران تقلید نکنیم، قانون‌مدار شویم و مشارکت جمعی را جایگزین «سالاری‌ها» کنیم، باید فرهنگ و تمدن خودی را بشناسیم.»‌

میرهادی می‌گفت: «نسل ما آرام آرام خداحافظی می‌کند و به دیار باقی می‌رود. ما که بودیم و چه کردیم؟ ما فرزندان انقلاب مشروطیت و آغازگران سازندگی ایران بودیم. این نسل ماست. نامش را گذاشته‌ام نسل خدمت بی‌شائبه، بدون انتظار. نسلی که عاشقانه ایران و ایرانی را دوست دارد و پایداری و کار فرهنگ‌سازی را به مردمش آموخته است. این نسل را دوست داریم، چگونه دوست داشتنی؟ اگر واقعا دوست داریم یک بار دیگر مرحله‌ای از تاریخ کشورمان را مرور کنیم، ببینیم، بسنجیم و تغییر جهت‌ها را درک کنیم و در جهت آرمان‌های نسلی که دوست داریم قدم برداریم، موفقیت فردی را به موفقیت جمعی تبدیل کنیم. فرهنگ خودی را درست بشناسیم و ارزش جهانی آن را درست کنیم، به جای «من»، «ما» را بگذاریم. آنچه را که در کار و تلاش عزیزان ما ساخته‌اند حفظ کنیم و پیش ببریم. نگرش عمیق جمعی را جایگزین نگرش سطحی و مادی کنیم. »

نقش زبان در توسعه فرهنگی
استاد بدرالزمان قریب، زنی که همچون توران میرهادی به نسلی تعلق دارد که پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه‌های خارج از کشور، برای خدمت به مردم و فرهنگ خود به وطن بازگشت، کتاب «فرهنگ ُسغدی» را تالیف کرد که یک اثر جهانی است و نشر آن فرصت مناسبی برای اثبات جهان بدون مرز علم.
او نمونه درخشان فرهیختگانی است که به مطالعه زبانی ‌پرداخته است که نشان از رشد و توسعه آن در برهه‌ای از زمان دارد. استاد با مطالعه و پژوهش در این باره نشان می‌دهد که با آشنا شدن با زبان چگونه می‌توان عناصر فرهنگی را بر گهواره توسعه فرهنگی نشاند. قریب از جمله نادره معلمانی است که زندگی خود را وقف علم کرده آن هم در زمانه‌ای که کیفیت علمی در سیطره کمی‌گرایی به حاشیه رانده شده است.
 
تفسیر درون‌نگرایانه پدیده‌های اجتماعی
سونیا بالاسانیان و بهجت صدر محلاتی، زنان مفاخری اند که به لحاظ پدیدارشناختی به تولید آثار هنری پرداخته‌اند که مملو از معانی درونی مربوط به زنان است. این دو نقاش برجسته، به ترسیم پنجره‌ای از دانایی‌های پنهان زندگی انسانی می‌پردازند که این پردازش با به کارگیری آواهای هنری در قالب نگره‌های نقاشی شکل می‌گیرد. همان‌طور که می‌دانید یک نقاشی در ظاهر برگرفته شده از رنگ‌ها و خط‌هاست اما در تفسیر درون‌نگرایانه با توجه به فضای انسانی نقاش، عناصر پدیده‌های اجتماعی زندگی انسان آرایش و پیرایش لازم را به دست می‌آورد و به تصاویری سخنگو برای تولیدکنندگان آن تبدیل می‌شود که این سخنگویی مبلغ دل‌نگرانی‌های فردی و جمعی است.
 
توسعه فرهنگ مدرسه‌سازی
قدس‌السلطنه بیات از زنان خیری که زندگی و اقداماتش تصویرگر نقش بانوان در توسعه فرهنگ مدرسه‌سازی و نیکوکاری است. زنانی که تعلیم و تربیت رسمی آنان تا قبل از انقلاب مشروطه عموما در مکتب‌خانه‌ها یا تدریس خصوصی در منازل و حوزه‌های دینی انجام می‌گرفت و تنها تعداد محدودی می‌توانستند از نعمت سواد بهره‌مند باشند. اما با وقوع انقلاب مشروطه، فعالان حقوق زنان توانستند مدارسی دخترانه تاسیس کنند که آن را باید یکی از دستاوردهای مهم انقلاب مشروطه دانست. بعدها زنان خیر و واقف به نوعی در توسعه این امر مشارکت کردند. یکی از این زنان خیر پیشگام در این زمینه در استان مرکزی، قدس‌السلطنه بیات بود. او همسر ابراهیم‌خان عاصم‌السلطنه فرزند محمدتقی‌خان میرپنج و بزرگ خاندان بهادری‌ها بود که زمین اولین مدرسه را برای آموزش دختران در «کمیجان» اهدا کرد. او خدمات مهمی نیز در زمینه بهداشت مردم آن منطقه انجام داد که از آن جمله می‌توان به اهداء زمینی برای احداث درمانگاه کمیجان و بعدها بیمارستان قدس اراک در سال‌های آخر عمرش اشاره کرد.
با همه آنچه گفته شد، حق‌شناسی و تکریم از خدمات این بانوان گرانقدر و توانا، کمترین کاری است که باید از سوی اهل علم صورت بگیرد تا از رهگذر این اقدام، جوانان این مرزو بوم نیز به پیروی از سلوک این چهره‌های برجسته و پیشکسوت، ضمن الگوبرداری از روش و منش آنان، اهداف متعالی و مقدس این چهره‌ها را سرمشق عملکرد خود قرار بدهند و بدین‌گونه، رشته‌های متنوع را در راستای امکان‌پذیر کردن توسعه فرهنگی فرا روی خود قرار دهند.

نادره جلالی؛دکترای تاریخ، مدیرپژوهش‌های راهبردی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها