استاد زبان فارسی دانشگاه دولتی لبنان در گفتوگو با ایبنا عنوان کرد:
ایران همیشه از آموزش زبان فارسی در لبنان حمایت کرده/ لبنان کارشکنی میکند
دلال عباس میگوید: همکاریها از جانب دانشگاهای ایران خوب است، اما لبنان وضعیت و شروط خاصی دارد. ایران همیشه از آموزش زبان فارسی در لبنان حمایت کرده و میکند، ولی همیشه از جانب لبنانیها کارشکنیهایی وجود دارد.
خانم دلال عباس یکی از استادان این دانشگاه است که سابقه تحصیل در ایران را داشته و در برنامهها و سمینارهای زیادی در دانشگاههای ایران شرکت کرده است. مجالی پیش آمد تا با او درباره وضعیت آموزش زبان فارسی در دانشگاه دولتی لبنان و به طور کلی در کشور لبنان گفتوگویی داشته باشیم که شرح آن را در ادامه میخوانیم:
گفتوگو را با معرفی شما شروع کنیم و اینکه در دانشگاه لبنان چه تدریس میکنید؟
أ.د. دلال عباس هستم. در حال حاضر استاد ادبیات تطبیقی و تمدن اسلامی ﺑﻪ زﺑﺎنﻫﺎی ﻋﺮﺑﯽ و ﻓﺎرﺳﯽ در ﺑﺨﺶ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺗﮑﻤﯿﻠﯽ در دانشگاه دولتی لبنان و استاد راهنمای پایاننامههای دکتری در زمینه ادبیات تطبیقی عربی ـ فارسی و تمدن اسلامی. سال 1989(1368 ه.ش) مدرک دکتری ﻋﺎﻟﯽ در ادﺑﯿﺎت ﻋﺮﺑﯽ و ﻓﺎرﺳﯽ ﺗﻄﺒﯿﻘﯽ و ﺗﻤﺪن اﺳﻼﻣﯽ را از داﻧﺸﮕﺎه ﻟﺒﻨﺎن دریافت کردم. پس از آن در سال 2002 ﻣﺪرک ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﺪرﯾﺲ زﺑﺎن ﻓﺎرﺳﯽ را از داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان گرفتم و در سال 2008 هم موفق به دریافت ﻣﺪرک ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﺪرﺳﻪ از داﻧﺸﮕﺎه ﮐﺎﻟﮕﺮی ﮐﺎﻧﺎدا شدم. از سال 1984 تا سال 2008 ﻣﺪﯾﺮ دﺑﯿﺮﺳﺘﺎن رﺳﻤﯽ دﺧﺘﺮاﻧﻪ اﻟﻨﺒﻄﯿﻪ بودم و از سال 1990 تاکنون هم به عنوان استاد دانشگاه دولتی لبنان مشغول به فعالیت هستم.
در گفتههای خود به سابقه تحصیل در ایران هم اشاره داشتید و طبق اطلاع بنده پس از آن هم بارها به ایران سفر کردهاید. آشنایی شما با زبان فارسی و ایران چگونه اتفاق افتاد و طی این سالها ایران را چگونه دیدید؟
اولین بار وقتی که دانشجوی مقطع لیسانس ادبیات عرب در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه لبنان بودم، یعنی سال ۱۳۴۸ هجری شمسی یک درس هفتگی (دو ساعت) زبان فارسی در برنامه درسی خود داشتیم. استاد ما دکتر احمد لواسانی و کتاب درسیمان هم که ایشان تألیف کرده؛ «مدخل الی اللغة الفارسیة» [در آمد به زبان فارسی] بود. سال ۱۳۵۶ هجری شمسی به همراه شوهر و دختر کوچکم به تهران مسافرت کردیم و در تهران یک سال زبان فارسی را خواندم. قرار بود دکترایم را با تزی با عنوان «بهاء الدین عاملی ادیب و فقیه و عالم» از دانشگاه تهران بگیرم، ولی بعد از انقلاب اسلامی به لبنان برگشتیم و دکترایم را از دانشگاه لبنان گرفتم، اتفاقا استاد راهنمایم هم دکتر احمد لواسانی بود.
آن دو سال سکونت و زندگی در تهران یک آشنایی گسترده به اوضاع فرهنگی، سیاسی و تاریخی ایران به من داد، که این آشنایی از راه تلویزیون و بهخصوص تلویزیون آموزشی، خواندن روزنامهها، صحبت کردن با اساتید و دانشجویان ایرانی و خارجی، همسایگان و توده مردم ایرانی و ... حاصل شد. در لبنان هم خواندن کتابها به زبان فارسی را ادامه دادم و هم متون تاریخی و... را برای تز دکترایم ترجمه میکردم و از این طریق رابطهام با ایران و زبان فارسی را حفظ کردم.
آیا ترجمه از زبان فارسی به عربی شما محدود به نیازهایی بود که برای تز دکترا داشتید؛ یا اینکه بعد از آن هم کار ترجمه را ادامه دادید؟
بعد از گرفتن دکترا هم کار ترجمه از زبان فارسی به عربی را ادامه دادم و ده اثر ترجمه از جمله ترجمه کتاب «موش و گربه» شیخ بهایی را در کارنامه ادبی خود دارم؛ چرا که ترجمه اهمیت ویژهای در تعمیق روابط فرهنگی و انسانی بین ملتهای مختلف دارد و شناختن زبان، عاملی بسیار مهم برای آشنایی، فهم تاریخ، روحیه و طرز تفکر یک ملت است. از طرفی هم از آنجا که پیوستگی دیرینه ایرانیان و عرب و همسایگی جغرافیایی و آمیزش فرهنگ و زبان این دو ملت برادر وجود دارد، پس مقتضی است که هر یک از آنان با زبان همسایه و همکیش خود آشنایی کافی داشته باشد.
اینطور که اطلاع یافتیم، دانشگاه دولتی لبنان، تنها دانشگاه در کشور لبنان است که کرسی رسمی و مستقل آموزش زبان فارسی دارد. پیشینه آموزش فارسی در این دانشگاه به چه زمانی برمیگردد و آیا فعالیت آن محدود به آموزش زبان فارسی است؟
درست است که کرسی رسمی آموزش زبان فارسی فقط در دانشگاه دولتی لبنان دایر و فعال است، اما در دانشگاههای غیر دولتی هم واحدهای درسی زبان فارسی ارائه و زبان فارسی تدریس میشود. کرسی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لبنان از شصت سال پیش تأسیس شده و فعالیتهای علمی این کرسی تنها منحصر به جنبه آموزشی آن نیست؛ بلکه در زمینه تحقیقات و مطالعات علمی نیز فعالیتهایی داشته و دارد؛ مثلا بحث و تحقیق درباره موضوعات مشترک بین ادبیات فارسی و عربی و حدود همکاریهای آن در دورهای قدیم و جدید از موضاعات مهمی است که در این کرسی مورد توجه است. همچنین از مهمترین فعالیتهای آن چاپ «مجله الدراسات الأدبیه» به دو زبان عربی و فارسی است، که به وسیله آن کرسی انتشار مییابد. اولین رئیس کرسی زبان فارسی در دانشگاه لبنان، مرحوم دکتر «محمد محمدی» بود و پس از ایشان -در سالهای جنگ داخلی لبنان- مرحوم دکتر لواسانی این سمت را به عهده داشت. در سالهای اخیر هم دکتر «فکتور الکک» تا سال گذشته این کار را ادامه داد.
در گزارشهای متعددی از مراجع رسمی و غیر رسمی، استقبال از زبان و ادبیات فارسی در میان دانشجویان لبنانی، خوب توصیف شده است. شما به عنوان استاد ادبیات و زبان فارسی در دانشگاه لبنان این استقبال را چگونه میبینید.؟
با توجه به همان مشترکاتی که اشاره کردم، استقبال خوب است. ما هم در «المعهد العالی للدکتوراه» دانشجویان ایرانی و لبنانی داریم که تز دکترایشان ادبیات مقارن عربیـ فارسی است و هم در دانشگاه اسلامی لبنان، که خود من استاد راهنمایشان هستم.
در دانشگاه لبنان ـدانشکده زبان و علوم انسانی در بیروت و در بخش ادبیات و زبان فارسی- در مقطع لیسانس تقریبًا شصت دانشجو داریم، که فارغ التحصیلان این رشته میتوانند در رشته ادبیات فارسی در دانشگاه فردوسی مشهد، بهطور پیوسته در مقطع فوق لیسانس و دکتری درس بخوانند. همچنین دانشجویان در دانشکده ادبیات و علوم انسانی در رشتههای ادبیات عرب، فلسفه، تاریخ و آثار، درس هفتگی زبان فارسی میآموزند، که تعداد دانشجویان اینچنینی هم بیشتر از دویست نفر است. علاوه بر این در بعضی دانشگاهها و مراکز غیردولتی هم دانشجویان درس زبان فارسی میآموزند. همچنین در رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، کلاسهای درسی زبان فارسی از چند سال پیش برگزار شده، که امروزه خیلی گسترش پیدا کرده است.
در دانشگاه لبنان آموزش زبان فارسی در چه مقاطعی(لیسانس، فوق لیسانس و دکتری) فعال است و شیوه تدریس و آموزش به چه صورت است؟
در دانشگاه لبنان (دانشگاه دولتی) که چهار بخش در بیروت، جنوب، بقاع و شمال دارد، زبان فارسی به دو وجه تدریس می شود:
یکی به صورت رشته آموزشی زبان وادبیات فارسی که فقط در بیروت است و دوم تدریس زبان فارسی. منظورم از رشته آموزشی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه لبنان (بخش بیروت)، تخصص زبان و ادبیات فارسی است که دانشجو در یک دوره سه ساله -یعنی شش نیم سال آموزشی- و گذراندن واحدهای آموزشی مرتبط بر پایه قوانین دانشگاه لبنانی به دست میآورد. در این رشته، طبق معیار امروزی در کشور ایران، در دو نیم سال آغازین تمرکز بر آموزش روشمند و علمی زبان فارسی ـ از مرحله ابتدایی تا پیشرفته- بر اساس مؤلفههای شنیدن، گفتوگو، واژگان، جملهسازی، دستور زبان، انشا و نگارش، خواندن و نوشتن و درک مفهوم متون ساده است و پس از این دوره فشرده و متمرکز آموزش زبان فارسی، دانشجویان تسلط مناسبی به زبان فارسی خواهند یافت و آمادگی ورود به حوزه شناختی ادبیات فارسی را از رهگذر زبان فارسی خواهند داشت.
قبل از ورود به ساحت ادبیات فارسی، دانشجویان نخست با گذراندن درس «اصطلاحات ادبی» با اصطلاحات تخصصی ادبیات فارسی که در طول نیم سالهای بعد به کار میرود، آشنا میشوند. بعد در طول نیمسالهای مختلف دانشجویان دروس متنی و فرامتنی یاد میگیرند. مقصود از درسهای متنی، متون متنوع شعر و نثر فارسی از آغاز تا دوران معاصر و مقصود از درسهای فرامتنی، علومی است که بر اساس آنها متنهای مختلف زبان فارسی اعم از نثر و شعر از جنبههای گوناگون قابلیت تحلیل و بررسی و شناخت مییابند؛ دروسی همچون دستور زبان فارسی، بلاغت، عروض و قافیه، نقد ادبی، سبکشناسی، روش تحقیق، ادبیات تطبیقی، تاریخ ادبیات ایران و روشهای ترجمه از فارسی به عربی وبر عکس.
امیدواریم سال آینده امکان گرایش شدن رشته زبان و ادبیات فارسی در دوره کارشناسی و هم در دوره کارشناسیارشد و دکتری راهگشا باشد، اگر ریاست دانشگاه لبنان با همکاری رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی این امید جامه عمل بپوشانند. در مورد بخش غیر تخصصی آموزش زبان فارسی در لبنان هم باید بگویم که در دانشگاه لبنان هم زبان فارسی در رشتههای مختلف اعم از ادبیات عربی، فلسفه، تاریخ، آثارشناسی به عنوان واحد درسی تدریس میشود.
علاوه بر شما چند استاد زبان فارسی در دانشگاه لبنان مشغول تدریس زبان و ادبیات فارسی هستند؟ آیا از اساتید ایرانی هم در دانشگاه شما برای تدریس استفاده میشود؟
در دانشگاه دولتی لبنان ده استاد با هم هستیم که زبان فارسی را تدریس میکنیم که بعضی از این اساتید هم ایرانی هستند. اما تعداد و نژاد استادان و معلمانی که در دانشگاهها و مراکز غیردولتی تدریس میکنند، برای من معلوم نیست.
در گزارشی میخواندم که آموزش زبان فارسی در مدارس لبنان هم رسمیت یافته و مدارسی مثل «المهدی» لبنان آموزش زبان فارسی برای دانشآموزان را در برنامه تحصیلی خود دارند.
در لبنان دانش آموزان افزون بر زبان عربی باید دو زبان خارجی (یکم ودوم) یاد بگیرند که در مدارس المهدی، زبان خارجی دوم، زبان فارسی است. این مسأله هم برای دانشجویانی که میخواهند لیسانس ادبیات فارسی از دانشگاه لبنان بگیرند و هم برای آن دسته از دانشآموزان و دانشجویانی که قصد ادامه تحصیل در ایران دارند، موثر و مفید است.
در گفتوگو با اساتید کشورهای مختلفی که زبان و ادبیات فارسی در کشور آنها رواج و رونق دارد، وجود یک ایرانشناس یا پژوهشگر ادبیات فارسی در آن کشور را موجب گسترش و رونق زبان و ادبیات فارسی میدانستند. آیا در لبنان هم استاد یا مفاخر شاخصی داریم که در زمینه زبان و ادبیات فارسی تلاش کرده باشد؟ مثل «پروفسور ویکتور الکک»؛ آیا شما با ایشان همکاری داشتهاید؟ نقش ایشان در آموزش زبان فارسی در لبنان را چگونه میدانید؟
بله، یکی از مهمترین این مفاخر، «پروفسور ویکتور الکک» است که برای گسترش زبان فارسی در لبنان تلاش فراوانی داشته است. من با ایشان زیاد همکاری کردم. این همکاری در همه زمینهها، بهخصوص در مجله «الدراسات الأدبیة» و مجله «فصلیة ایران والعرب» بود. علاوه بر این باید ذکر کرد که دکتر احمد لواسانی (استاد ایرانی که در لبنان زندگی میکرد)، بعد از برگشتن دکتر محمدی به ایران، یعنی از سال ۱۳۴۹ تا پایان جنگ داخلی در لبنان که ۱۵ سال طول کشید، مسئولیت کرسی زبان و ادبیات فارسی را بر عهده گرفت، که کار بسیار مهمی است. ایشان یک عالم فرهیخته و فروتن بود و خیلی سروصدا دوست نداشت. وقتی ایشان به یک بیماری مبتلا شد، این کار را دکتر الکک به عهده گرفت. دکتر الکک هم یک عالِم فرهیخته و پرکار و عاشق زبان و ادبیات و فرهنگ کلاسیک فارسی بود که در عین حال ارتباطات زیادی هم با سیاستمداران و اهل حل و ربط لبنانی داشت.
در پایان به عنوان یک استاد دانشگاه که در محیطهای آکادمیک لبنان و ایران فعالیت دارید، همکاری دانشگاهها و مراکز آکادمیک لبنان و ایران را در چه سطحی میبینید؟ آیا تعامل خوبی بین دانشگاههای ایران و لبنان برقرار هست؟
واقعیت این است که همکاریها از جانب دانشگاهای ایران خوب است، اما لبنان وضعیت و شروط خاصی دارد. ایران همیشه از آموزش زبان فارسی در لبنان حمایت کرده و میکند، ولی همیشه از جانب لبنانیها کارشکنیهایی وجود دارد و میتوان گفت که همیشه جای کار دارد.
نظرات