به گفته یک پژوهشگر افغان شعر پساطالبانی به خصوص در دوره ده ساله اول بیشتر به دنبال عقدهگشایی است تا اینکه بازتابدهنده زیباییهای ادبیات باشد.
در آغاز این مراسم شفیق شرق، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی افغانستان در ایران به نقش شهروندان افغان در تبادلات فرهنگی اشاره کرد و گفت: هر شهروند افغان که در ایران زندگی میکند یک رایزن فرهنگی است و وظیفه دارد ادبیات جمهوری اسلامی افغانستان را برای مردم ایران و سایر مردمان جهان بازگو کند.
رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی افغانستان در ایران دوره ادبیات معاصر را دوره 18 ساله (از سال 2001 تا 2019) برشمرد و ادامه داد: در این دوره 18 ساله که ما آن را دوره معاصر مینامیم ادبیات افغانستان دچار تحولات بسیاری شد. افغانستان کشور کثیرالقومی است که مردم به زبانهای مختلف در آن صحبت میکنند، اما دو زبان رسمی داریم که عبارت است از «فارسی دری» و «پشتو». آنچه امروز آن را ادبیات معاصر مینامیم تنها شامل فارسی دری میشود.
وی ادبیات افغانستان در 18 سال گذشته را پرتحول دانست و افزود: جامعه افغانستان بعد از سال 2001 با افزایش نهادها روبرو بود. در حال حاضر صدها هزار تن مشغول تحصیلات عالی هستند. در این 18 سال روایت نویسندگان و شاعران افغان در شعر و نثر تغییر کرد و ما شاهد ظهور چهرههای شاخصی بودیم. با ظهور ادبیات مهاجرت هم شاهکارهای بسیار خلق شده است.
شعر پس از طالبان سیر صعودی داشته است
در ادامه این نشست نصیر احمد آرین، استاد دانشگاه البیرونی در کشور افغانستان ادبیات این کشور را به دوره شعر اول و شعر دوم پس از طالبان تقسیمبندی کرد و گفت: درباره ادبیات معاصر افغانستان و به طور خاص شعر معاصر اساساً پژوهشهای چندانی انجام نگرفته است. این خلاء تحقیقاتی البته به شرایط ناامن و نامساعد افغانستان در چند دهه اخیر باز میگردد. شعر افغانستان در دوره معاصر به دو بخش تقسیم میشود؛ شعر دوره اول و دوره دوم پساطالبانی. شعر دوره اول پساطالبانی واجد قطعیت معنایی است. در دوره اول پس از طالبان شاعران انتقادات زیادی را در شعرشان مطرح میسازند. در واقع شعر دوره اول پس از طالبان عقدهگشایی از سالهایی است که امکان حرف زدن برای شاعران وجود نداشت. اما مهمترین دستاوردش این بود که از راه فضای مجازی و ترجمه در این دوره ادبیات افغانستان تا حد زیادی شناخته شد.
وی افزود: در دوره دوم شعر پساطالبانی در شعر قطعیت معنا وجود دارد. عنصر تعلیق در اشعار این دوره به گونه دیگری به نظر میرسد. در این دوره در شعر شاعران باورمندی بسیاری به چشم میخورد. در حقیقت شعر پس از طالبان سیر صعودی داشته است و جهان شاعر در این شعر این دوره به خوبی کشف میشود.
استاد دانشگاه البیرونی به تأثیر فضای مجازی در شکلگیری ادبیات معاصر افغانستان اشاره کرد و گفت: سخن گفتن درباره شعر معاصر کار ساده و آسانی نیست و در زمان کنونی توسط فضای مجازی اتفاقهایی در جهان در زمینه معرفی ادبیات افغانستان رخ میدهد. از نظر من در شعر معاصر افغانستان و با اندکی تسامح دهه اول پس از طالبان، موج جدیدی در شعر کابل و بلخ شکل گرفت.
آرین افزود: در شعر دهه اول معنای درونی شعر دموکرات نیست و این حسن تعلیق یا عدم قطعیت در شعر یکی از مهمترین ویژگیهایی است که شاعران در آثار خود مطرح میکنند . این ویژگی در شعر مولانا که خداوندگار تعلیق است و به خصوص در داستان «کنیزک و پادشاه» به خوبی دیده میشود. در حقیقت شاعران افغان مانند مولانا ذهن خواننده خود را به پشت کلمات میکشانند.
وی یکی دیگر از مشکلات شعر پساطالبانی را عقدهگشایی شاعران دانست و تصریح کرد: موضوع دوم در شعر پساطالبانی هوس باطل در زندگی است. این مسئله مهمترین آسیبها را به شعر معاصر افغانستان زده است. برای برخی ادبیات به هوسِ باطل در زندگی تبدیل شده است که توسط شعر عقدهگشایی کنند در حالیکه ادبیات بازتابدهنده زیباییها است.
در این مراسم همچنین ابوطالب مظفری، روح الله بهرامیان و زهرا زاهدی شعرخوانی کردند.
نظر شما