مرتضی فرهادی گفت: پیشرفت و توسعه زمانی پیشرفت و توسعه محسوب میشود که عدالت را زیرپا نگذارد و محیط زیست را به نابودی نکشد.
مرتضی فرهادی در این نشست درباره مساله توسعه در ایران گفت: این کتاب به بیان نکاتی میپردازد که معمولاً درباره چرایی توسعه نیافتگی جهان سومیها مطرح میشود و راههای برون رفت از توسعهنیافتگی را یادآوری میکند. کتاب سعی دارد به ما و 150 کشورتوسعه نیافته دیگر پندهایی را بدهد تا براساس آن درمسیر توسعه قدم برداریم. دوست دارم کمی از انگیزه نگارش این کتاب بگویم چرا که معمولاً کسی به انگیزه های نگارش یک اثر توجه نمیکند و مثل پست مدرنها نقد را از محتوا شروع میکنیم.
فرهادی ادامه داد: در حالی که انگیزه نگارش یک متن نباید فراموش شود چرا که به نوعی با فلسفه علم گره میخورد. دانششناسان علوم مختلف باید توجه کنند که انگیزه نوشتن یک کتاب موتور پیش برنده آن است که باید به آن توجه کرد. اینکه از دستاوردهای و نتایج یک اثر نقد را شروع کنیم، درست نیست چرا که دستاورد خود به خود به وجود نیامده و از یک انگیزه ناشی شده است. با این همه متاسفانه ما در هیچ یک از متون درسی روش تحقیق درباره انگیزه پژوهش بحث نمیکنیم.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی همچنین تاکید کرد: به قول یکی از بزرگان ما در ایران، کمخوان و اندک نویس هستیم و با نخواندن و ننوشتن به جایی نخواهیم رسید. در بحث نوشتن نیز باید انگیزه ها را مدنظر داشته باشیم. کتابهای ماندگار و موثر جهان همه از سرچشمه عشق جوشیدهاند. اما ما در ایران قراردادهای پژوهشی میلیاردی داریم که نهایتا یک یا دو مقاله از دل آنها بیرون میآید. اگر با پول میشد پژوهش کرد و پژوهشگر تربیت کرد امروز عربستان بیشترین تعداد پژوهشگر را در جهان داشت. پژوهش باید با دغدغه درونی پژوهشگر گره خورده باشد تا نتیجهای از دل آن خارج شود.
فرهادی درباره انگیزه خودش از نگارش کتاب «صنعت بر فراز سنت» نیز یادآور شد: 30 سال پیش که برای اولین بار تدریس درس مبانی مردمشناسی را در رشته علوم اجتماعی آغاز کردم، هرچه گشتم دیدم هیچ بحثی درباره توسعه و فرهنگ در واحدهای ارائه شده وجود ندارد یعنی ما نهایتا متونی که نویسندگان غربی در حوزه توسعه نوشتهاند، تدریس میکردیم و من به شدت لزوم توجه به ارتباط توسعه و فرهنگ را حس کردم. برای گردآوری اسناد و اطلاعات این کتاب 13 سال از تهران خارج نشدم تا بتوانم به نگارش درباره دغدغهام بپردازم.
او اضافه کرد: نام دیگر کتاب «انسانشناسی توسعه نیافتگی» است. ما درباره توسعه مطالب زیادی داریم اما اصلا به بحث توسعه نیافتگی و چرایی آن توجه نکردیم در حالی که این دو مبحث از یکدیگر جدا نیستند. این پژوهش به من آموخت که جدا بودن توسعه و توسعه نیافتگی و برعکس یک اشتباه است و ما یک با دو پدیده مجزا از یکدیگر طرف نیستیم بلکه ماجرا یک پدیده واحد است که دو روی مختلف دارد پس برای یافتن چرایی توسعه نیافتگی باید روابط موجود در توسعه یافتگی را دنبال کنیم.
این مردمشناس تصریح کرد: عنوان سوم کتاب نیز «واگیره پیشرفت» که به نوعی به بحث توسعه پایدار پرداخته است. منظور از غرب در کتاب یک دولت، کشور و سیستم یکپارچه نیست. غرب هم دو بخش قدرت و زیرسلطه را دارد و منظور ما از غرب در کتاب همین حاکمیت است. ما در ایران متدهای پیشرفته غرب به واسطه تکنولوژی و صنعت را عینا تکرار کردهایم بدون آنکه زیرساختهای بومی خود را درنظر بگیریم مثلا در بحث آب برای پیشرفت 15 هزارسال تمدن کاریزی را کنار گذاشتیم تا از تکنولوژی مثل پمپ آب استفاده کنیم و محیط زیست را نابود کردیم. با تکنولوژی هم میتوان جهان را نجات داد و هم آن را نابود کرد.
او متذکر شد: پیشرفت و توسعه زمانی پیشرفت و توسعه محسوب میشود که عدالت را زیرپا نگذارد و محیط زیست را به نابودی نکشد. یعنی نمیتوانیم به صرف استفاده از تکنولوژی خودمان را پیشرفته بدانیم چرا که این توسعه پایدار نمیماند. توسعه علاوه بر تکنولوژی نیازمند فرهنگ مشارکتی نیز هست و ما واقعا پتانسیل فرهنگی این مشارکت را نادیده میگیریم. در کتاب همچنین با توجه به همین مباحث تکنولوژیک، موضوع اقتصاد باد آورده را مطرح کردم یعنی اقتصادی که ما در آن تنها از تکنولوژی استفاده میکنیم.
نظر شما