علیرضا ولیپور، رئیس دانشکده زبانهای خارجی در ابتدای این مراسم ضمن عرض تسلیت از طرف هیات رئیسه دانشکده زبانهای خارجی، دانشگاه تهران و گروه زبان و ادبیات فرانسه، گفت: درست یک روز قبل از عید بود که خبر غیرمنتظره و غیرقابل باور فوت ایشان، ما و دوستداران ایشان را شوکه کرد. با توجه به اینکه مرحوم ساجدیصبا از دانشمندان درجه یک و بسیار آگاه در زمینه زبان و ادبیات فرانسه و ایرانشناسی بود؛ فرصت خوبی است تا دوستدارانی که به ایشان ارادت دارند، به حفظ و ترویج آثار او همت بگمارند.
سخنرانیهای ضبط شده ساجدیصبا در رادیو کتاب شود
او ادامه داد: آثار و کتابهای فراوانی از ساجدیصبا بهجا مانده که بازچاپ خواهد شد؛ اما ایشان مطالب بسیاری را هم به صورت سخنرانیهای ضبط شده در رادیو دارد، که جا دارد این سخنرانیها را هم به رشته تحریر درآورد و کتابت کرد؛ چرا که با حفظ، نگهداری و ترویج این آثار، تا حدی زحمات وی قدر دانسته خواهد شد و به این وسیله میتوان سرمایهای که متعلق به دانشکده زبانهای خارجی، دانشگاه تهران و کل ایران است را حفظ کرد.
رئیس دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه تهران ضمن بیان اینکه ساجدیصبا فردی بسیار علمی و به دور از حاشیه بود، اضافه کرد: شخصا فکر میکنم که ایشان در ایران، در رابطه با رجلشناسی ایرانشناسان خارجی بینظیر بود و هیچکس مانند او ایرانشناسان خارجی را نمیشناخت. ساجدیصبا مدت زیادی در فرانسه بود؛ بعد از تحصیلاتش، مدت زیادی را در مراکز علمی فرانسه تدریس میکرد. و زمانی که حضرت امام (ره) در پاریس بود، به خاطر علاقهای که به امام داشت، در نوفللوشاتو ایشان را زیارت کرد.
انجمن ایرانشناسی با تشویق ساجدیصبا بنا شد
در ادامه این مراسم و پس از پخش کلیپی از زندگی، فعالیتها و آثار مرحوم ساجدیصبا، محمود جعفریدهقی، رئیس انجمن ایرانشناسی و از دوستان آن مرحوم، گفت: روز بیستوهشتم اسفندماه ساجدیصبا دیده در خاک کشید، که واقعهای دردناک برای انجمن ایرانشناسی و دانشگاه تهران و دوستداران و علاقهمندان او بود. او نایب رئیس انجمن ایرانشناسی و عضو هیات علمی دانشکده زبانهای خارجی و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود، که با او از سالها پیش کار آموزش ایرانشناسی را در دانشگاه تهران آغاز کردیم و انجمن ایرانشناسی را با او و به تشویق او بنا کردیم.
محمود جعفریدهقی
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ساجدیصبا در چند زمینه کار کرد که جای آن در ایران بسیار خالی بود و مهمتر از همه آنها، ادبیات تطبیقی است. در باب ادبیات تطبیقی، آثار او در نشریات ارزشمندی به چاپ رسید و خوشبختانه قرار است آثار او و مدخلهایی که برای دانشنامهها، دایرهالمعارفها و مناسبتهای مختلف مرقوم کرده بود، گردآوری و تحت کتاب جامعی منتشر شود.
تاسیس رشته ادبیات تطبیقی به ابتکار ساجدیصبا بود
رئیس انجمن ایرانشناسی در ادامه اظهار کرد: ساجدیصبا پس از سالها تحصیل در فرانسه، برای ادای دین به وطن و عشقی که به سرزمین مادری داشت، به ایران بازگشت و در دانشگاه تهران به تدریس زبان و ادبیات فرانسه مشغول شد. به ابتکار او رشته ادبیات تطبیقی در دانشگاه تهران تاسیس شد و آثار ارزشمندی در زمینه ایرانشناسی، نقد ادبی و ادبیات تطبیقی از خود به جای گذاشت. از ساجدیصبا آثار فراوانی به جای مانده، ولی در مجموع آثار او دست کم در سه عنوان ادبیات تطبیقی، نقد ادبی و ترجمه و تاریخ ترجمه قابل تقسیمبندی است.
جعفریدهقی معرفی ایرانشناسان خارجی، بهویژه ایرانشناسان فرانسوی را از کارهای مهم مرحوم ساجدیصبا خواند و افزود: به جرات میتوان گفت ایرانشناس فرانسوی نداشتیم که ساجدیصبا آن را معرفی نکرده باشد.
از ملک ادب حکمگذاران همه رفتند
در ادامه جمشید کیانفر، نسخهپژوه، مصحح و از اعضای کتابخانه ملی سخنان خود را با خواندن غزل مشهور ملکالشعرای بهار با مطلع «از ملک ادب حکمگذاران همه رفتند» شروع کرد و گفت: این شعر مصداق حال همه بزرگان اهل علم این دیار است، که با رفتنشان خلاء عظیمی بر جای و داعی بزرگ بر دل بازماندگان میگذارد.
کیانفر ضمن برشمردن صفات اخلاقی ساجدیصبا، حقشناسی در مقابل پیشکسوتان و فرهیختگان کشور را از مهمترین صفات اخلاقی او دانست و افزود: متاسفانه اهل علم کمی خودخواه است و غیر از خودش، کمتر کسی را قبول دارد، اما مرحوم ساجدیصبا ورای این سخن و حدیث بود و حرمت پیشکسوتان و پیشگامان ادب و فرهنگ در هر زمینه و رشتهای را حفظ میکرد.
جمشید کیانفر
این نسخهپژوه ضمن بیان اینکه شرط اول ادبیات تطبیقی نقد است و ساجدیصبا، منتقد برجستهای بود؛ اضافه کرد: آن چیزی که از انسان باقی میماند، آثار آنهاست که مرحوم ساجدی در این زمینه کارنامه درخشانی دارد و اگر به این کارنامه با دیده تعمق نگاه کرد، از مهمترین کارهای او نقد است که در زمینه نقد به حق استاد بود. خیلی از ما نقد را نوعی تسویهحساب میدانیم؛ ولی نقدهای ساجدیصبا به دور از این حرفها و نقدی عالمانه و راهگشاست.
او ادامه داد: ساجدیصبا درباره ایرانشناسی و ایرانشناسان هم اطلاعات وسیعی داشت، اما کار آنها را هم نقد میکرد و مطالب فراوان او درباره ایرانشناسان خارجی، با نوعی نگرش نقادانه همراه است.
کیانفر در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: ساجدیصبا زادگاهش را بسیار دوست داشت و به شخصیتهای ان احترام میگذاشت. در جلسات میراث مکتوب معمولا عصاکش دو تن از هم ولایتیها و همشهریهای خود یعنی، احمد سمیعیگیلانی و محمد روشن بود. او به همه اهل علم احترام میگذاشت، اما درباب همولایتیهای خود چیز دیگری بود. جالب این است که بخشی از نوشتههای او درباره زادگاهش، در نشریات محلی گیلان چاپ شده، که این هم تعمدی بود.
ساجدیصبا را ایرانشناس نمیدانم
وی در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: ساجدیصبا مقالات زیادی در باب ایرانشناسی دارد که منبع مهمی در این حوزه است و اگر به گفته دوستان به کتاب جامعی تبدیل شود، مهمترین منبع ایرانشناسی خواهد بود. با این همه من ساجدیصبا را ایرانشناس نمیدانم؛ اما ایرانشناسان را خوب میشناخت. از دیگر کارهای او از نظر موضوعی، مقالاتی بود که در باب ادبیات تطبیقی نوشته، که خود این هم توام با نقد است. موضوع دیگر تاکید فراوان او بر دستور زبان فارسی بود که مقالات متعددی هم درباره کتابهای دستور زبان فارسی از آغاز تا به امروز نوشته بود.
نظر شما