شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۵:۰۰
هویت ایرانی محصور در مرزهای ایران نیست

فریبا عادلخواه ایده هویت ایرانی را به عنوان پدیده‌ای انحصاری و محصور در مرزهای ایران به چالش می‌کشد و به جای آن ایده خود را در این زمینه ارائه می‌دهد که مهاجران ایرانی هویت ویژه خود را شکل داده‌اند،

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از پایگاه اینترنتی Middle East Media and Book Reviews Online کتاب «هزار و یک مرز ایران: سفر و هویت» با تمرکز بر تجربیات مرتبط با سفر، تبعید و مهاجرت به شکل‌گیری هویت مدرن ایرانیان در داخل و خارج کشور می‌پردازد.

این کتاب را که به زبان فرانسه نوشته شده و توسط اندرو براون به انگلیسی ترجمه شده است را فریبا عادلخواه، مدیر پژوهش در مرکز مطالعات بین‌المللی پاریس(CERI)  نوشته است. این نویسنده پیش از این کتاب آثاری نظیر «مدرن بودن در ایران» (2004)، ترمیدور ایرانی (1993) و زنان در ایران اسلامی (1991) را نوشته است.
 
این کتاب با عطف توجه به این مسئله که هویت ملی و فرهنگی و احساس تعلق به این گونه از هویت‌ها امری است که بر اثر تحولات اجتماعی و سیاسی دچار تغییر می‌شود، به دنبال یافتن پاسخ این سؤال است: «زن ایرانی بودن یا مرد ایرانی بودن چه معنایی دارد؟»
 
روش نویسنده برای یافتن پاسخ چنین سوالی پژوهش میدانی بوده است. عادلخواه این پژوهش میدانی را بین سال‌های 1998 تا 2011 در امارات متحده عربی، عمان، ایالات متحده، ژاپن، افغانستان، عراق، سوریه، آلمان و عربستان سعودی انجام داده است.
 
در مقدمه کتاب، عادلخواه دستاوردهای سفرش در سال 2002 به همراه زائران ایرانی به سوریه را گزارش می‌دهد. او در مورد شیوه عمل زنان مذهبی در این سفر و نوع راهنمایی‌هایی که از روحانی کاروان می‌خواهند می‌نویسد و به این نکته می‌پردازد که حریم‌های مفروض در ساختار سنتی در حال کمرنگ شدن است. به اعتقاد نویسنده نوعی رابطه مکمل میان احساسات شخصی و مناسک جمعی برسازنده اقتصاد اخلاقی زیارت است» (ص 7) و از طریق این رابطه زائران میان ایمان شخصی خود و نیز حس تعلق به جامعه بزرگ مسلمانان گفت‌وگو برقرار می‌کنند. 
 
نویسنده با بررسی ایرانیانی که برای زیارت به سوریه آمده‌اند نتیجه می‌گیرد که این دسته از مسافران همزمان با آنکه جامه پارسایی دینی به تن می‌کنند با طوفان جهانی‌شدن هم مواجه می‌شوند و از طریق این مسافرت به شکلی محدود تحت تاثیر مقوله‌هایی نظیر مدرنیته و جهانی شدن هم قرار می‌گیرند. (ص 10)
 
علاوه بر این، به گمان نویسنده «تجربه دینی در عین حال که تفوق و میل به تغییرناپذیری خود را حفظ می‌کند، از محاسبات عقلانی اقتصادی پرهیز ندارد. قلمرو امر قدسی و حوزه کسب و کار همواره در کنار هم قرار دارند، هرچند که هرگز کاملا ادغام نمی‌شوند.» (ص 13)
 
در فصل اول که «فراتر از یک روایت ملی» نام دارد، نویسنده به تحولات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایرانیان و مسئله شکل‌گیری هویت‌های تازه در نتیجه سفر طی هشت قرن گذشته می‌پردازد. علاوه بر این، او در این فصل به تاثیر انقلاب اسلامی و جنگ هشت ساله در جابه‌جایی ایده‌ها و آدم‌ها در داخل ایران و نیز مهاجرت آن‌ها از ایران به کشورهای حوزه خلیج فارس و دیگر کشورهای خاورمیانه نیز پرداخته است.



او استدلال می‌کند که تجربیات ایرانیان در بازه زمانی منجر به «تطابق‌پذیری تدریجی روایت ملی» در ایران شده است. (ص 35) همچنین نحوه تعامل حاکمان ایران با غرب و شرق را در هشت قرن گذشته مورد بررسی قرار می‌دهد و به مسئله حضور ایرانیان و کالاهای ایرانی در نقاط مختلف جهان در طی این مدت می‌پردازد. او همچنین آثار و زندگی روشنفکران فراملی ایرانی قرن نوزدهم، مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکم خان را به عنوان نمونه‌ای از جابه‌جایی ایده‌های روشنفکرانه و مذهبی فراتر مرزهای ملی مورد بررسی قرار می‌دهد.
 
این فصل با بحث درباره مهاجرت‌های کاری ایرانیان به ژاپن پایان می‌یابد و نویسنده این موضوع را بررسی می‌کند که چگونه تجربه جابه‌جایی بر هویت‌های مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مهاجران تاثیر می‌گذارد.
 
فصل دوم کتاب که «​​رفتن بدون پشت سر گذاشتن، پشت سر گذاشتن بدون رفتن» نام دارد به تجربه مهاجرت برای فرد و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی آن می‌پردازد. این فصل با بحث درباره عواقب کلی هرگونه تجربه مهاجرت آغاز می‌شود. عادلخواه ادعا می‌کند که مهاجران به طور کامل از فرهنگ و کشور مبدا خود جدا نیستند. با بررسی تجربه ایرانیان پراکنده در آسیا، خاورمیانه، اروپا و آمریکای شمالی، وی نتیجه می‌گیرد که «مهاجر روابط نزدیک با خانواده‌اش را حفظ می‌کند.» (ص 107)

علاوه بر این، وی معتقد است مهاجر ارتباط نزدیک با سرزمین اصلی خود را حفظ می‌کند یا این ارتباط نزدیک را شکل می‌دهد و این بازتولید سرزمین آبا و اجدادی در خارج از کشور اغلب شکلی محافظه‌کارانه دارد و گاهی نیز نوعی بازسازی بی‌محتوای هویت ایرانی را در بر می‌گیرد. (ص 109) به نظر نویسنده «رفتن به این معنی است که شما به احساسات، آیین‌ها و پول و اجناس کشور آبا و اجدادی پشت کنید.» (ص 109)
 
این فصل همچنین به بررسی فرآیندی می‌پردازد که طی آن ایرانیان زبان‌های خارجی را یاد می‌گیرند و ایران را برای تحصیل و کار در کشورهای انگلیسی زبان ترک می‌کنند. از دیگر مواردی که در این فصل مورد توجه قرار گرفته است، اهمیت استان‌های مرزی در اقتصاد ملی ایران است. در تحليل عادلخواه «توسعه تجارت با ایجاد تعادل و افزایش تنوع درآمدی به بازسازي سپهر ملی در ایران کمک کرده است.» (ص 128)

این فصل همچنین به حضور ایران در کشورهای خلیج فارس و همچنین نقش آن به عنوان بزرگراه تجاری بین این کشورها و قفقاز و چین توجه می‌کند. علاوه بر این، با توجه به تلاش‌های ایران برای بازسازی مرکز فرهنگی و اقتصادی خراسان بزرگ، وضعیت شهروندان افغان در ایران و مشکلات آنها در ادغام در جامعه ایران و به دست آوردن شهروندی ایران در این فصل مورد بحث قرار می‌گیرد.
 
فصل سوم کتاب «نگاه دیگر به زیارت، ساحت تازه حج» نام دارد و به تعاملات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ناشی از حج در ایران و بین ایران و عربستان سعودی نگاه می‌کند. چگونگی شکل‌گیری اقتصاد حج و تاثیر آن بر جامعه و مردم ایران از مباحث مورد توجه این فصل است. توجه ویژه این فصل بر فعالیت‌های سازمان برای حج و زیارت را تحلیل می کند.

از نگاه عادلخواه، «زیارت بیش از آنکه تجربه‌ای عرفانی باشد تجربه‌ای بوروکراتیک است. این سفر نظیر بیمه‌گذاری یا اجاره املاک مبتنی بر یک قرارداد است. قراردادی که هم مقرراتی معمولی دارد و هم مقرراتی استثنایی که بر الزامات طبیعی یا سیاسی مبتنی هستند.» (ص 203) حج علاوه بر اینکه یک فعالیت مذهبی است، فرصتی برای جمع‌آوری داده‌ها و تولید نظرسنجی‌ها، مطالعات، پایان‌نامه‌ها و دیگر مطالعات نیز محسوب می‌شود. (ص 207)
 
این فصل با نتیجه‌گیری‌هایی در مورد اهمیت اقتصادی و اجتماعی حج به پایان می‌رسد. در نظر عادلخواه «حج بر تنش میان امر جزئی و امر کلی استوار است. رابطه متعالی با خداوند، نافی احساس برادری با دیگر حاجیان و احساس تعلق به یک امت یا یک تمدن نیست.» (ص 226)

او ادامه می‌دهد: «حج در حوزه‌های خصوصی و عمومی اثرگذار است. به عنوان یک عمل ایمانی، حج بخشی از زندگی خصوصی مؤمن و ارتباط فردی او با خداست. اما به عنوان یک سفر، فرد مومن را در یک بستر اجتماعی و جمعی قرار می‌دهد و نوعی آموزش هنر زندگی در جامعه است.»

نتیجه این فصل این است که «حج پدیده‌ای مهم در زمینه تجمیع سرمایه و در تقاطع کارآفرینی و بوروکراتیزاسیون، با جوانب سیاسی ملی و نیز تاثیر به سزا در مقوله جهانی‎‌‌سازی محسوب می‌شود. به عبارت دیگر حج تلفیق ایمان مذهبی و منافع اقتصادی است.» (ص 228)
 
در مجموع می‌توان گفت که کتاب عادلخواه منبعی مفید برای انسان‌شناسان، جامعه‌شناسان و مورخان ایران مدرن و پژوهشگران حوزه هویت ایرانی است. وی ایده هویت ایرانی را به عنوان پدیده‌ای انحصاری و محصور در مرزهای ایران به چالش می‌کشد و به جای آن ایده خود را در این زمینه که مهاجران ایرانی هویت ویژه خود را شکل داده‌اند، ارائه می‌دهد.

شناسنامه کتاب:
The Thousand and One Borders of Iran: Travel and Identity

By: Fariba Adelkhah
Translated By: Andrew Brown
Publisher: Routledge
New York, NY: Routledge. 321pp. $155.00

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها