اشکان چاوشی شاعر جوان کرمانشاهی میگوید: از دو منظر، شعر برای من یک دالان است که در آن با خودم مواجه میشوم و سینما یک ایوان که در آنجا با جهان روبه رو شدهام اما فصل مشترک هر دو برای من تصویر و تخیل است.
وی در گفت و گو با خبرنگار ایبنا ضمن آسیب شناسی انجمنهای شاعرانه و فضای ادبی در کرمانشاه گفت: انجمنها به صورت عام محفل هستند و من عمدتاً انجمنها را به صورت فضاهایی دیدهام که میل به بحثهای تئوریک دارند و گاه نقدهای مبتنی بر روابط را ارائه میدهند.
به اعتقاد این شاعر، معمولاً خروجی دورهمیهای اینچنینی بیشتر گپ و گفت شاعران است تا اینکه پرداختن به شعر در اولویت قرار گیرد.
چاوشی افزود: این موارد را در مقایسه با انجمنهای ادبی شیراز سالهایی که به اقتضای دانشجویی تجربه کردها، میگویم که از نظر فضا، دانش و خروجی با انجمنهایی که آن سالها در کرمانشاه میدیدم، بسیار متفاوت بود.
جلسات نقدهای ادبی به تمجیدهای دوستانه تبدیل شده است
وی معتقد است که داشتن دوستان صاحب دل، صاحب قریحه و اهل نقد همانند چراغی در محفلهای خصوصی است که خلا آن مانع از شرکتش در انجمنهای شاعرانه شده است.
این شاعر جوان ادامه داد: فضای نقد اثر ادبی، فضای دیالوگ است. در کرمانشاه تا میزانی که به تجربه من مربوط است، دیالوگهای مبتنی بر دانش، چندان بالغ نشده و نقدها عموما یا قربانصدقههای دوستانه هستند یا هجمهای برای کمرنگ کردن یک مدعی.
شاعر روی سکوی تجربه زیسته خود مینشیند
وی در بخش دیگر از سخنانش با بیان اینکه کتاب «عطرهای کهنسال» شامل ۴۲ شعر سپید است، افزود: این کتاب شامل شعرهای من از سال ۷۴ تا ۹۱ هست و بالتبع ماحصل زندگی عاطفی من در آن سالهاست. خاستگاه تمامی این شعرها و مصادیق آن، کاملاً شخصی بوده چراکه معتقدم، هنرمند بر سکوی تجربه زیسته خود میایستد و جهان را نظاره میکند.
چاوشی اضافه کرد: معتقدم هر کدام از ما که تفسیر و تعریفی از جهان و آنچه که در جهان هست، ارائه میدهیم، به شدت مبتنی بر منظر شخصی است.
تصور و تخیل فصل مشترک شعر و هنر است
وی در پاسخ به این سوال که چگونه توانسته بین ادب و هنر ارتباط برقرار کند، گفت: برای من هم شعر و هم فیلمنامه بسیار بر ایماژ و تصویر ساز هستند اما از دو منظر، شعر برای من یک دالان است که در آن با خودم مواجه میشوم و سینما یک ایوان که در آنجا با جهان روبه رو شدهام اما فصل مشترک هر دو برای من تصویر و تخیل است.
چاوشی معتقد است: برای دادن تعریف از جهان، فارغ از تجربه زیسته و عاطفی نیستیم یعنی ما از پسِ پشت تجربهها تا امروز از جهان یک تعریف تازه ارائه میکنیم و یا اثر تازه تولید میکنیم، پس نقش تجربههای شخصی که در ناخودآگاه و خودآگاه ما حضور قوی دارد، قسمت مهمی از اثر ما را به خودش اختصاص داده و مخاطب هم از همین منظر شخصی و با تکیه بر تجربیات زیستی با اثر ما ارتباط برقرار میکند و یا خودداری میکند.
وی در زمینه فعالیت جدیدش در عرصه ادبیات کودک و نوجوان نیز گفت: یک کتاب در زمینه ادبیات کودک در دست اقدام دارم که امیدوارم با ناشری در این حوزه برای بستن قرارداد به تفاهم برسم.
حوزه ادبیات کودک در کرمانشاه جای کار دارد
وی در پاسخ به این سوال که برای تقویت حوزه ادبیات کودک و نوجوان چه باید کرد، گفت: در ایران به این حوزه کمتر پرداخته شده است. زمان زیادی نیست که بچهها را جدی گرفتهایم و کارهایی با ریخت و محتوای مناسب برای آنان تولید میکنیم. هستند دوستان کرمانشاهی که در این زمینه کار کردهاند اما واقعیت این است که این عرصه همچنان عرصه نیازمندی و فعالیت بیشتر است.
چاوشی در خصوص الهام گرفتن برای کار در این حوزه یادآور شد: پسر ۷ ساله ای دارم که از چهار سالگی که شروع به خواندن کتاب برای وی کردم، متوجه شدم انبوهی از کتابهای این گروه سنی چه از حیث تصویرگری و چه از حیث تخیل و قصهگویی به شدت ضعف دارند، خوشبختانه چندین نفر هم هستند که در این فضا کارهای عالی تولید میکنند اما فکر میکنم به عنوان یک پدر که هر شب قصهای برای یکی از مخاطبان این گروه مخاطب میخواند، نیاز به کارهایی با صدا و اثر نوین است.
این شاعر با بیان اینکه احتمالا کتاب آینده وی شامل 10 تا 12 قصه کوتاه برای گروههای سنی الف و ب است، گفت: امیدوارم از عهده تکمیل آن برآیم و بسیار برایم اهمیت پیدا کرده که در یک اثر، مخاطب کودک، جدی و با اهمیت تلقی شود.
نظر شما