دوشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۹
علوم شناختی نباید به ابزار گرایی محدود شود

حسین شیخ رضایی در نشست معرفی و بررسی کتاب «مقدمه‌ای فلسفی بر علوم شناختی» گفت: رم هره معتقد است لزومی ندارد علوم شناختی با رویکرد ابزار گرایانه به علم محدود شود و فقط موضع ابزاری داشته باشد بلکه می‌تواند واقع گرایانه باشد به همین منظور رم هره در چندین فصل این کتاب موضوع را بررسی می‌کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست معرفی و بررسی کتاب «مقدمه‌ای فلسفی بر علوم شناختی» عصر روز گذشته یکشنبه 18 آذرماه با حضور کیوان الستی، حسین شیخ رضایی و رضا مثمر در سرای اهل قلم برگزار شد.

شیخ رضایی در ابتدای این نشست با بیان اینکه روان‌شناسی سعی می‌کند از پدیده‌های شناختی توصیف به دست دهد و قوانین آن را بیان کند گفت: روان‌شناسی شناختی بر سوژه‌های انسانی مبتنی است و کمتر روی موجودات دیگر کار می‌کند. از سوی دیگر توصیفی است و بیان می‌کند چه الگوهایی بر فرایند شناخت حاکم است.
 
وی ادامه داد: روان شناسی شناختی می‌خواهد ساز و کار پدیده‌های شناختی مانند ساز و کار علمی که منجر می‌شود ما رفتار شناختی داشته باشیم را شرح دهد. علوم شناختی همچنین بین‌رشته‌ای است و از علم اعصاب برای تببین پدیده‌ها استفاده می‌کند. همچنین این علم می‌خواهد تا با بهره‌گیری از مدل‌هایی در فیزیولوژی، فلسفه ذهن و ... توضیح دهد که چگونه مغز ما به فرایند شناختی می‌رسد.
 
این محقق فلسفه افزود: با توجه به اینکه علوم شناختی بین‌رشته‌ای است پس این کتاب هم باید به مقدمات درباره هوش مصنوعی، ساختار مغز، روان‌شناسی شناختی بپردازد. کتاب فلسفه علوم شناختی هم از همین منظر این مقدمات را دارد.
 
مدیر انتشارات کرگدن در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه این کتاب بویژه فلسفه علم را پوشش می‌دهد عنوان کرد: رم هره نیز که در این کتاب به اندیشه‌های او پرداخته شده به کارهایش در فلسفه علم مشهور است. همچنین باید بدانیم که علوم شناختی ادعایش این است که علم است، پس به فلسفه علم نیاز دارد و نویسنده‌ای مانند رم هره در این کتاب باید توضیح دهد که علم چیست. از همین رو بخش نخست کتاب به این موضوع اختصاص یافته که نظام علمی را شرح دهد.
 
 وی با اشاره به اینکه واقع‌گرایی در فلسفه علم یکی از مباحث مهم است گفت: رم هره معتقد است لزومی ندارد علوم شناختی با رویکرد ابزار گرایانه به علم محدود شود و فقط موضع ابزاری داشته باشد بلکه می‌تواند واقع گرایانه باشد به همین منظور رم هره در چندین فصل این کتاب موضوع را بررسی می‌کند. پس یکی از نقاط تمایز این اثر با آثار دیگر در این است که به رویکرد واقع گرایی توجه نشان می‌دهد.
 
شیخ رضایی با بیان اینکه علوم شناختی و البته کتاب حاضر به فلسفه ذهن نیز برای پیگیری مباحث خود نیاز دارد توضیح داد: علوم شناختی و فلسفه ذهن سوژه مشترکی با عنوان مطالعه ذهن دارند و نظریات درباره فلسفه ذهن نمی‌تواند از تصور علوم شناختی جدا باشد.
 
وی با تشریح بخش‌های اصلی کتاب افزود: در بخش نخست رم هره سعی می‌کند علم و نظریه علمی را شرح دهد و بگوید که در روانشناسی علمی دنبال چه باید باشیم. از سوی دیگر مباحث مربوط به فلسفه ذهن، تاریخ علم روانشناسی و ... در کتاب مطرح می‌شود و تاکید می‌شود که رابطه بین فلسفه ذهن و علوم شناختی چیست. از همین منظر در این بخش به تاریخ علوم شناختی نیز پرداخته می‌شود.
 
به گفته شیخ رضایی، بخشی که کار رم هره را متمایز می‌ کند طرح بحث او درباره روانشناسی علمی است. ایده رهم هره این است که می گوید وقتی درباره انسان حرف می‌زنیم ناظر بر چهار گفتمان است؛ نخست دستور زبان معینی برای روح. دوم از انسان به مثابه یک اندامواره صحبت می‌کند که مبنایش علوم زیستی است و در سطوح پایین تر انسان را به شکل سیستم مولکولی شیمیایی فیزیکی بررسی می‌کند. در سطح بعدی نیز انسان یا به شخص تقلیل می یابد یا به دستور زبان مولکولی و این دعوای اصلی بین روان‌شناسان و فیزیولوژیست‌ها می‌شود. نکته رم هره در این بخش این است که علوم شناختی را معرفی می‌کند که مبتنی بر هر دوی این‌هاست و نباید کنار گذشته شوند. بنابراین به اعتقاد او علوم شناختی ترکبیی از توانایی‌های شناختی، سطوح گفتمانی و ... است و نمی‌توان بر این اساس سطح مولکولی را کنار گذاشت و به سطح گفتمانی اکتفا کرد.
 
وی افزود: رم هره در ادامه این اثر نیز سعی می‌کند وارد طرح مصادیق خاص در این باره شده و آن را شرح دهد. او تمایزی را معرفی می‌کند که بین کنش و فعل در حرکت است. معیار کنش هم همواره بر اساس موقعیت خاصی است و به عبارت دیگر می‌توان گفت کنش‌ها معنا دارند و برای مقصود خاصی انجام می‌شوند.
 
شیخ رضایی ادامه داد: ما کنش‌های درست و نادرست داریم بنابراین کنش‌های هنجاری هستند. هره می‌گوید نسبت حوزه گفتمانی با امر فیزیکی مانند نسبت وظیفه به ابزار است برای اینکه بدانیم یک وظیفه به خوبی انجام شده باید هدف را کنترل کنیم در غیر این صورت نمی‌توانیم ارزیابی از وظیفه داشته باشیم. هره می‌گوید مغز ما ابزار شناخت است و وظیفه نیز از حوزه گفتمانی نشات گرفته می‌شود. از نگاه او نمی‌توان در علوم شناختی سطح گفتمانی را حذف کرد و مطالعه سطح عینی بدون نگاه به این سطح بالایی امکان پذیر نیست.
 

کیوان الستی نیز در بخش دیگری از این نشست با اشاره به اینکه کتاب حاضر درسی است گفت: اگرچه این کتاب درسی است و قاعدتا باید برای دانشجویان نوشته شده باشد اما حرف‌هایی دارد که می‌تواند برای متخصصان این حوزه نیز بی‌فایده نباشد. بنابراین کتاب صرفا یک اثر آموزشی نیست.
 
وی با بیان اینکه نوآوری کتاب تاکیدش روی دستور زبان‌های متفاوت است افزود: آنچه که در بررسی کتاب طرح می‌شود این است که ما چرا فلسفه علم می‌خواهیم؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم دانشمندان در چهارچوبی کار می‌کنند که از پیش فرض‌هایی تشکیل شده است. به طور مثال شما وقتی نجار هستید تا زمانی که چکشتان خراب نشده باشد شاید اساسا به آن دقت هم نکرده باشید اما به محض خراب شدن تازه متوجه آن چکش می‌شوید و می‌خواهید علت خرابی را برطرف کنید این تمثیل نشان دهنده رابطه فلسفه و علم است.
 
وی در همین باره توضیح داد: ما وقتی در چهارچوب رشته‌های متفاوت علوم شناحتی کار می‌کنیم وضع بدی نداریم اما وقتی مشکلی ایجاد می‌شود باید به این برگردیم که مسائل در این چهارچوب‌ها چگونه تعریف شدند.
 
الستی در ادامه با اشاره به مباحث کتاب درباره گفتمان و دستور زبان‌های مختلف عنوان کرد: دستور زبان‌ها هویت‌های متافیزیکی را پیش فرض قرار نمی‌دهد. رم هره با توجه به اینکه سابقه فلسفی دارد و نگاه فلسفی‌اش به ویتگنشتاین متاخر بر می‌گردد درباره دستور زبان‌ها نگاه خاص ویتگنشتاینی خود را دارد.
 
وی گفت: از نگاه رم هره در این کتاب، ابزارها در فیزیکی کاربرد دارند. او همچنین با اشاره به شکل گیری دستگاه مفهومی معتقد است ما سطوح مختلفی از معنادار شدن را داریم که وابسته به عمل، اشخاص خاص، نوع روابط و بستر فرهنگی دارد. به همین دلیل هم هست که دستور زبان‌های متفاوتی شکل می‌گیرد.
 

رضا مثمر نیز در ادامه این نشست بحث خود را با اشاره به نامه هملت بزرگ به هملت کوچک آغاز کرد و گفت: هملت در این نامه به پسرش می‌گوید: «مرا به یاد بیار!» او از پسرش می‌خواهد که او را از یاد نبرد! من می‌خواهم درباره توجیه این موضوع حرف بزنم که چرا هملت می‌گوید مرا از یاد نبر! ما باید درباره مفهوم به یاد سپردن و از یاد بردن به تقسیم بندی حافظه برگردیم.
 
وی با اشاره به سه نوع حافظه معنایی، رویه‌ای و رویدادی گفت: حافظه معنایی آنچه است که در آن آموخته‌های گزاره‌ای را بازیابی می‌کنیم اما حافظه رویدادی مهارتی است. حافظه رویدادی نیز به تجارب شخصی ما برمی‌گردد. این موضوع به ما کمک می‌کند که بفهمیم وقتی هملت می‌گوید من را به یاد بیاور منظورش به یادآوردن تمام رخدادهایی است که او و پسرش در یک زندگی مشترک با هم داشتند.
 
وی ادامه داد: هملت به گردن پسرش وظیفه‌ای را می‌گذارد که با توجیه اینکه با هم رخدادهایی مشترکی داشتند می‌تواند از سوی پسرش پذیرفته شود. پس اگر وظیفه‌ای را بر عهده کسی می‌گذاریم باید توانایی آن را داشته باشد.
 
مثمر در پایان گفت: این مطالب را گفتم برای اینکه یادآور شوم حافظه چیز عجیبی است و نیاز دارد تا درباره فرایندهای آن بیشتر تامل شود.
 
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها