محمدیاسین جلالزهی از تجربه شعرخوانی اش نزد مقام معظم رهبری گفت؛
فیلم «شعلهور» نمونه بازتاب نادرست از استان ماست
محمدیاسین جلالزهی میگوید: در ایرانشهر نویسنده زیاد داریم، اما به هیچ عنوان به آنها نگاه و توجه نمیشود. خود من 25 عنوان کتاب نوشتهام اما هیچ وقت نشده که در ایرانشهر برای کتابهایم رونمایی بگیرم. البته از تهران یا جاههای دیگر برای رونمایی و معرفی میآیند، اما در استان و شهرهای خودمان این نگاه را نداریم. باید از بالا یک نگاه حمایتی به ما باشد که ما به پشتوانه آن نگاه بتوانیم کار فرهنگی انجام دهیم.
صحبت را با سابقه کار او در حوزه ادبیات آغاز می کنیم؛ جلالزهی میگوید: سالهای 78 و 79 وارد عرصه شعر و ادبیات شدم و همان سال 79 اولین کارم که یک غزل با مطلع «خانهای در قلب جنگل داشتیم، یادش به خیر/ در حیاطش عاطفه میکاشتیم، یادش به خیر» بود، شهرت پیدا کرد. اوایل که وارد این عرصه شدم، دلنوشتههایم وارد شبکه پیام تله تکست و در آنجا منتشر میشد، از همان موقع به بعد فعالیتم بیشتر شد و سال 84 اولین کتابم با نام «کودک احساس من» به چاپ رسید. بعد از آن این حس ادبی بیشتر در من تقویت شد؛ البته پدرم هم که در این حوزه فعالیت داشت و شعر و ادبیات زبان بلوچی را در پاکستان و بلوچستان تدریس میکرد، به نوعی مشوق من شد و این انگیزه باعث شد که طبع من بیشتر شکوفا شود تا اینکه تحصیلات دانشگاهیام هم به سمت و سوی ادبیات کشیده شد و تا مقطع ارشد ادبیات را در دانشگاه تهران گذراندم.
او ادامه داد: از سال 84 که اولین کتابم به چاپ رسید و وارد عرصه دانشگاهی هم شدم، این رویش و کوشش بیشتر شد و تا امسال 24 مجموعه به چاپ رساندهام که البته تا حدود دو ماه دیگر مجموعه بیست و پنجمام، یک مجموعه غزل با نام «خانمترین شاعر» منتشر خواهد شد که برای همسرم سرودهام که او هم شاعر است. اکثر کارهای من در حوزه شعر است و هفتتا از کتابهایم هم درباره شهید و شهادت است که با همکاری کنگره شهدای سپاه استان به چاپ رسیده است.
شاعر مجموعه «کودک احساس من» گفت: طی این سالها که در حوزه شعر و ادبیات فعالیت دارم، حداقل در 5سال گذشته در انجمنهای زیادی در سطح تهران و جاهای مختلف کشور شرکت کردهام. سال 92 دکترای افتخاری ادبیات را از دانشگاه تهران دریافت کردم. همچنین در اجلاس جهانی شعر فوقدیپلم افتخاری از دانشگاه ابنسینا گرجستان گرفتم.
جلالزهی افزود: همچنین خبرنگار صداوسیما در شهرستان ایرانشهر هستم و برای واحد مرکزی خبر صداوسیما فعالیت میکنم و هم اینکه کارشناس روابطعمومی دانشگاه ولایت هستم. مقام معظم رهبری دو سال از دوران زندگیشان را در ایرانشهر زندگی کردهاند و به همین دلیل شهر ما یک شهر ولایی است و به نام ولایت مزین شده است.
دو بار برای شعرخوانی محضر مقام معظم رهبری دعوت شدم
وی در ادامه از تجربه شعرخوانی در حضور رهبر انقلاب سخن به میان آورد و اضافه کرد: دو بار برای شعرخوانی محضر مقام معظم رهبری دعوت شدم، یک بار شعری آئینی- انقلابی با عنوان «عشق یعنی» را خواندم که سال قبل به خاطر همان شعر یک سفر حج از طرف دفتر مقام معظم رهبری به بنده تعلق گرفت. ما افتخار این را داریم که رهبر انقلاب عکسی با لباس وزین بلوچی دارند. ایشان با مردم بلوچ انس گرفته بودند و همیشه لباس بلوچی میپوشیدند. همه سران و بزرگان سیستان و بلوچستان را میشناختند و نگاه ایشان به مردم بلوچ هم نگاه ویژهای بود. خوشبختانه هنوز که هنوز است، ما ایرانشهر را با نام شهر ولایت میشناسیم. مثلا هفت دانشگاه در این شهر وجود دارد که همهشان به نوعی با بیت رهبری مرتبط هستند و مردم نگاه خاصی به ایشان دارند. تقریبا 90 درصد مردم بلوچستان اهل سنت هستند، ولی اهل سنتی که پیرو خط رهبری هستند و نظام و انقلاب خط قرمز آنهاست.
این شاعر خطه سیستان در ادامه لب به گلایه گشود و گفت: یکسری گلایه هم داریم. متاسفانه قومیت بلوچ و استان ما، به خصوص بلوچستان در رسانه ملی و رسانههای دیگر به نام شرارت، غارت، قتل، کشتوکشتار، ناامنی و این قبیل مسائل معرفی و نمایش داده میشود. مثلا همین فیلم «شعلهور» که به تازگی اکران شده نمونه این بازتاب نادرست از استان ماست که مردم علیه آن اعتراض هم کردند. این فیلم باعث شد که مردم ما بیانیه صادر کنند، حتی اعتراضات به نمایندگان و مجلس هم کشیده شد. اعتراض هم به این بود که استان ما را به گونهای معرفی کرده بود که انگار در آنجا اعتیاد حرف اول را میزند.
او ادامه داد: البته این فیلم فقط یک مثال است؛ متاسفانه از آن طرف هیچ فیلمی وجود ندارد که قومیت و استان ما را خوب نشان بدهد و تا به یاد میآوریم رسانه ملی راجع به بلوچستان کوتاهی کرده، در صورتی که اگر شما فرضا ساعت 3 بامداد هم به استان ما بیایید و هیچ کس را هم نشناسید و در خانه یک بلوچ را بزنید، حتی اگر دشمن شما هم باشد، با روی باز پذیرای شماست. تقریبا در خانه همه مردم بلوچ یک اتاق بزرگ به نام مهمانسرا هست که مخصوص استراحت و پذیرایی میهمان است. شما به خانه هر بلوچی که بروید اگر خودش هم شب گرسنه بخوابد، میهمانش را سیر از خانهاش میفرستد و در کل مردم بلوچ مهماننواز هستند.
جلالزهی از نگاه مثبتی که رهبر انقلاب نسبت به مردم و قوم بلوچ دارند مثال زد و اضافه کرد: وقتی با این لباس بلوچی به جلسه شعرخوانی در محضر مقام معظم رهبری رفتم، اولین چیزی که به من گفتند این بود که عجب لباس قشنگی پوشیدی! خوش آمدی بلوچ. و با وجود اینکه قرار بر شعرخوانی من نبود، مرا صدا زدند و پرسید که آن شاعر بلوچ کجاست؟ بگویید شعر بخواند. بعد از شعرخوانی بنده هم به همه حضار گفت، من دو سال در بلوچستان زندگی کردم و به جز خوبی، محبت و کرامت مردم بلوچستان، چیزی ندیدم.
تا به حال در شهر خودم برای کتابهایم رونمایی نگرفتهام
شاعر مجموعه غزل «خانمترین شاعر» گلایه اصلی خود و مردم استانش را تصویر نادرستی دانست که رسانه ملی از مردم و استان سیستان و بلوچستان نشان داده و افزود: تقریبا لباس 99 درصد از مردهای بلوچ سفید یا روشن است و این به نوعی ادب به مخاطب و طرف مقابل خود میدانند. من نمیتوانم جلوی شما لباس رنگی بپوشم، چرا که معتقدم اگر لباس رنگی بپوشم ممکن است ذهن شما نپذیرد یا خوشش نیاید. لباس سفید ما نشانه مهربانی، قلب سفید و آن روحیه مهماننوازی ماست و آن را یک نوع احترام برای طرف مقابل میدانیم.
وی درباره وضعیت ادبیات و کارهای فرهنگی استان سیستانوبلوچستان گفت: کارهای فرهنگی هم در استان برگزار میشود، اما خیلی کم است. به عنوان مثال در ایرانشهر نویسنده زیاد داریم، اما به هیچ عنوان به آنها نگاه و توجه نمیشود. خود من 25 عنوان کتاب نوشتهام اما هیچ وقت نشده که در ایرانشهر برای کتابهایم رونمایی بگیرم. البته از تهران یا جاهای دیگر برای رونمایی و معرفی میآیند- مثلا دو سال پیش در تهران برای من یک بزرگداشت گرفتند که خیلی هم خوب بود- اما در استان و شهرهای خودمان این نگاه را نداریم. حتی اگر خود ما هم بخواهیم مراسم رونمایی بگیریم، حمایت نمیشود. باید از بالا یک نگاه حمایتی به ما باشد که ما به پشتوانه آن نگاه بتوانیم کار فرهنگی انجام دهیم. تعداد کتابفروشیهای ایرانشهر هم کم است و حدود دو یا سه کتابفروشی خوب داریم. البته در شهر زاهدان کتابفروشیهای خوب زیاد است ولی در مجموع میطلبد که یکسری نگاهها در آنجا عوض شود.
بیشتر سمت و سوی ادبیات روی ادبیات بلوچی است
جلالزهی به اهمیت زبان بلوچی به عنوان یک زبان مادر اشاره کرد و گفت: زبان بلوچی یک زبان مادر است و در کشورهای دیگر نظیر نروژ، انگلیس، سوئد و کشورهای حوزه خلیج فارس به عنوان یک زبان دانشگاهی تدریس میشود و اصلا یک واحد درسی است. مثلا دکتر محمودزهی از استادان زبان بلوچی است که هر ماه چهار یا پنج روز در نروژ زبان بلوچی را تدریس میکند. در دانشگاههای استان هم به عنوان دو واحد عمومی تدریس میشود. زبان بلوچی یک زبان مادر مانند زبان فارسی است و میتوان گفت که بیشتر سمت و سوی ادبیات روی ادبیات بلوچی است، چرا که یک زبان مشترک در ایران، افغانستان، پاکستان، هند، عمان، امارات و قطر است. بلوچستان ایران، افغانستان و پاکستان که اصلا سر یک مرز هستند و قبلا یک کشور جداگانه بودند که مرزبندیهای سیاسی آنها را از هم جدا کرد، ولی زبان، فرهنگ و رسوماتمان یکی است.
از او در مورد کتابها و پژوهشهایی که درباره زبان بلوچی صورت گرفته میپرسیم که میگوید: هزاران هزار کتاب پژوهشی و تخصصی در حوزه زبان بلوچی نوشته شده است. برای مثال فرهنگ لغت زبان بلوچی عبدالغفور جهاندیده بالغ بر 4000 صفحه در چهار جلد است. منبع مهمی که به قول خودش حدود 30 سال از عمرش را صرف گردآوری و تدوین آن کرده است. یا فرهنگ لغت مادر سیدظهورشاه هاشمی که سالهای زیادی از عمر خود را صرف جمعآوری آن کرد و بعد از وفاتش در دانشگاههای کشور پاکستان و عمان به چاپ رسید. الان هم در آن کشورها به وفور یافت میشود، ولی در کشور ما چون یک مقدار مجوز گرفتن برای چاپ کتابهای زبان بلوچی سخت است، خیلی در دسترس نیست. دلیل آن هم این است در مرکز کشور، در وزارتخانه یا نهادهایی که مجوز میدهند، کسی وجود ندارد که سواد و تسلط کافی به زبان بلوچی داشته باشد. چون زبان بلوچی به گونهای است که خود من به عنوان یک بلوچ خودم به سختی میتوانم نوشتههای بلوچی را از رو بخوانم. ولی با این وجود اینقدر گسترده است که از بین نمیرود. در استان ما زبان بلوچی سمبل است و خیلی برای حفظ ان تلاش میشود. مثلا 24 بهمن همایش سه روزه شاعران بلوچ را در جاسک داریم که قرار است شاعران بلوچ از حدود ده کشور در آن شرکت کنند و شعر و کارهای پژوهشی به زبان بلوچی را ارائه خواهند کرد.
معرفی خوبیهای سیستان به اندازه یک جهاد است
جلالزهی در پایان گفت: خواهشم این است که تا میتوانید برای معرفی و نشان دادن مهربانی و خوبیهای آن منطقه تلاش کنید. البته همه جا خوب و بد وجود دارد و حرف ما هم این نیست که در سیستان و بلوچستان اصلا بد وجود ندارد ولی به نوعی نیاز است که این نگاه عوض شود. بنابراین خواهش من از شما به عنوان یک رسانه این است که تا میتوانید در معرفی خوبیها و نکات برجستهای که میتواند فرهنگ و آداب و رسوم آن منطقه را نشان دهد، تلاش کنید که این به اندازه یک جهاد است.
نظر شما