یکشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۷ - ۱۹:۲۲
بهترین راه حمایت از کتابخانه‌ها استفاده از آن‌هاست

آخرین کتاب سوزان اورلئان «کتاب کتابخانه» که ۱۶ اکتبر ۲۰۱۸ منتشر شد به بررسی بدنه کتابخانه‌ها و همچنین آتش‌سوزی عمدی کتابخانه عمومی لس‌آنجلس در آوریل ۱۹۸۶ می‌پردازد که بیش از ۴۰۰ هزار کتاب در آن نابود شد. گفت‌وگوی پیش‌رو توسط کریستین آرنت با اورلئان صورت گرفته است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از لیت‌هاب - کتابخانه‌ها به شیوه‌های گوناگونی عمل می‌کنند. آن‌ها فضاهایی عمومی و مخزن اطلاعات هستند. آنها موجودات زنده‌‌اند –جسمی که مرتبا تغییر شکل می‌یابد و خود را با نیازهای جامعه تطبیق می‌دهد. کتابخانه چیزهایی است که در خود جای می‌دهد، و البته مردمی است که از آن استفاده می‌کنند.
سوزان اورلئان در کتاب آخر خود «کتاب کتابخانه» به طور گسترده درباره بدنه کتابخانه می‌نویسد. کتاب او به بررسی عملکرد کتابخانه‌ها می‌پردازد –ازجمله تحقیقی ماهرانه درباره تاریخچه کتابخانه‌های مهم و بررسی حادثه آتش‌سوزی کتابخانه عمومی لس‌آنجلس در سال ۱۹۸۶ که ۴۰۰ هزار کتاب در آن سوخت. و البته نگاهی به این موضوع که فقدان و آسیب چطور می‌تواند به رشد بینجامد. این کتاب تکان‌دهنده و فوق‌العاده است.
 
شما درباره کتابخانه‌ها به عنوان فضاهای اشتراکی، زیاد صحبت می‌کنید. درباره صداهای همیشه حاضر صحبت می‌کنید. کتابخانه‌ها عموما شلوغ‌اند! آیا سروصدا را به آرامش کتابخانه‌ها ترجیح می‌دهید؟
یک تصویر کلیشه‌ای از کتابخانه‌ها به عنوان یک مکان ساکت و آرام با کتابدارهایی عبوس و جدی وجود دارد که تلاش می‌کنند همه را ساکت کنند، وجود دارد. برای همین فهمیدن اینکه کتابخانه‌ها زنده‌ و سرشار از فعالیت‌ و حتا گفت‌وگو هستند، مایه نشاط است. برای من این سروصدا حقیقتا لذت‌بخش است، چرا که صدای مردمی است که مشغول کاری که می‌کنند هستند و این مرا خوشحال می‌کند.
 
می‌دانم که هر دوی ما بسیار از توییتر استفاده می‌کنیم. آیا متوجه تفاوتی در چگونگی همگام شدن کتابخانه‌ها با جوامع خود از طریق پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی شده‌اید؟ آیا تا به حال کتابخانه‌ای در خصوص کتابتان از این طریق تماس برقرار کرده؟
شبکه‌های اجتماعی موهبت بزرگی برای کتابخانه‌ها هستند، آنها به کتابخانه‌ها اجازه می‌دهند که به جوامع خود متصل شوند و برنامه‌های خود را برجسته کنند. از زمانی که توییت کردن درباره کتاب را آغاز کرد، کتابخانه‌های زیادی به من پیام دادند و من این اتفاق را دوست داشتم. این را دوست دارم که فعال بودن در شبکه‌های اجتماعی چگونه باعث می‌شود که کتابخانه‌ها بخشی از زمان حال باشند و نه آن سازمان‌های قدیمی که برخی از مردم ممکن است تصور داشته باشند.
 
تحقیق کردن درباره کتابخانه‌ها چه شکلی است وقتی کتابخانه‌ها خودشان مامن‌هایی برای تحقیق هستند؟ من اغلب وقتی با کتاب‌های مرجع سروکله می‌زنم متوجه می‌شوم که سوالاتم به سوالات بیشتری منجر می‌شوند. آیا شما هم این احساس را هنگام نوشتن این کتاب داشتید؟
کمی شبیه به عروسک‌های تودرتوی روسی بود، علی‌الخصوص وقتی که فهمیدم کتابخانه‌‌ها در مجموعه کتاب‌های کم‌یاب خود آرشیوی درباره کتابخانه‌ها دارند. این کتاب‌ها حدودا شش ماه مرا سرگرم خود کردند. این کتاب مطمئنا منجر به سوال‌های بیشتری می‌شود اما خوشبختانه من در بهترین مکان برای پاسخ به آن سوالات بودم.
 
حالا که کتابتان کامل شده، به نظرتان در آینده چگونه از کتابخانه‌ها استفاده می‌کنید؟ آیا آنها منبعی برای کارهای آینده‌تان خواهند بود یا از کتابدارها سوال می‌کنید؟
من لذت کار در کتابخانه را دوباره کشف کردم و برنامه‌ام این است که دائما از آن استفاده کنم. کتابخانه فضای مناسبی برای همکاری است و رایگان است!
 


من مجذوب تجربه‌تان در سوزاندن کتاب شدم. احساس بعد از آن را با پریدن از هواپیما مقایسه کردید. اگر بخواهم صادق باشم، باعث شد دلم بخواهد امتحانش کنم، حتا با اینکه فکر کردن به آن هم ترسناک است. آیا نوشتن درباره سوزاندن کتاب جنبه‌هایی از ژانر وحشت برایتان داشت؟
قطعا سوزاندن کتاب را توصیه نمی‌کنم. احساس کردم که ناچارم این کار را بکنم تا ببینم چقدر مشمئزکننده به نظر می‌رسد. پی بردن به کتاب‌سوزی در طول تاریخ وحشتناک بود. چیزی شبیه به بیانیه‌ای حاوی نفرت و تحقیر که مرا وا می‌دارد تا درباره چگونگی گسترده شدن آن بکاوم. مطمئنا ویژگی‌های داستان ترسناک را دارد.
 
شیوه‌ای که آتشی را توصیف می‌کنید که مجموعه را می‌بلعد کاملا واقعی می‌نماید. این‌طور به نظر می‌رسد که آتش دارد با سرعت به پایین صفحه می‌رسد. باعث می‌شد که قلبم تند بزند. آیا این انتخاب عمدی بود؟ از آنجایی که این مورد باید به طور خاص تحقیق می‌شد، چگونه آن را نوشتید؟ -همه را ناگهان نوشتید یا در قطعات کوچک خاص؟
می‌خواستم خواننده قدرت و شدت آتش را حس کند. تمام گزارشاتی که می‌توانستم پیدا کنم را خواندم و مصاحبه‌هایی که با آتش‌نشانان کرده بودم را جمع‌آوری کردم. بعد نشستم و یک‌نفس آن بخش را نوشتم.
 
این کتاب در فهرست بلند مدال کارنگی قرار گرفت. فکر می‌کنید این نشان می‌دهد که چقدر کتابخانه‌ها و کتابداران از این کتاب قدردانی می‌کنند؟
بسیار هیجان‌زده شدم، افتخار بزرگی است. اینکه کتابداران این کتاب را پذیرفته‌اند برایم بااهمیت است. اینکه بیگانه‌ای باشی که تلاش می‌کند یک خرده‌فرهنگ را توصیف کند کار آسانی نیست. بنابراین خوشحالم که آنها احساس می‌کنند که حق مطلب را در موردشان ادا کردم.
 
این کتاب درباره کتابخانه‌هاست اما درباره فقدان و آسیب هم هست. نوشتن درباره معمایی که شاید هرگز حل نشود چه حسی داشت؟
در ابتدا مطمئن بودم که معمای آتش را حل می‌کنم، درنتیجه وقتی که برایم روشن شد نمی‌توانم ناامید شدم. نگران بودم که اینکه آتش‌سوزی حل نشده بماند، کتاب را تضعیف کند. در عوض تلاش کردم که کتاب را به سویی ببرم که گزینه‌های مختلفی از آنچه ممکن است رخ دهد پیش روی خواننده بگذارم.
 
بهترین راهی که مردم می‌توانند کتابخانه‌های محلی‌شان را حمایت کنند چیست؟
از آن‌ها استفاده کنند! سرزندگی کتابخانه‌ها به این بستگی دارد که مردم هرچه بیشتر از آنها استفاده کنند. استفاده کنند، کتاب اهدا کنند، از آنها تجلیل کنند. آنها برای ما به عنوان یک جامعه ضروری‌اند.
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها