در ابتدای این مراسم اربابی درباره حقوق آثار ترجمه گفت: ترجمه موضوعی است که ریشه در تاریخ ما دارد و نهضتهای متعددی در این حوزه داشتیم که باعث شدند جهش علمی فرهنگی و ادبی داشته باشیم. مترجمان طبیعتاً به عنوان ابزار ارتباط میان فرهنگها بودند و همیشه نقش مهمی در این امر داشتند. اما نبود حقوق مترجمان و ترجمه در طول این سالها باعث شده اتفاقاتی بیفتد که نتوانیم حق مترجم را به خوبی بدهیم. این مسئله ریشههای متعددی دارد که یکی از آنها بحث کپیرایت است و موضوعی فراتر از آن به نام مالکیت فکری که در بخشهای مختلف قابل بررسی است.
وی با اشاره به عضویت در کنوانسیون برن ادامه داد: همانطور که میدانیم کنوانسیون برن سده 18 میلادی برای حمایت از آثار و تولیدات با منشا فکر آدمی تصویب شد. این کنوانسیون در طول سالها با مشکلات و چالشهای زیادی مواجه شد اما امروزه تقریبا 95 درصد کشورهای دنیا عضو کنوانسیون برن هستند و کشور ما هنوز در این دسته قرار ندارند.
اربابی افزود: موضوع مالکیت ادبی و هنری مشتقات بسیاری دارد؛ یکی از این موضوعات که مترجمان آن را پیگیری میکنند، بحث مالکیت مادی و معنوی و بعد از آن، ترجمههای موازی است. دولت جمهوری اسلامی در سال 88 تصمیم گرفت بدون اینکه عضو کنوانسیون برن باشد، قواعد و قوانینی را طی یک لایحه که دولت به مجلس میدهد، اجرایی کند. در طول این 10 سال این لایحه در حال چکشکاری و بازبینی بوده است.
مشکل اصلی اجرا نشدن قانون است
در ادامه این مراسم صمدی درباره لایحه حمایت از مالکیت فکری و بحثهای حقوقی ترجمه گفت: بسیاری از ذینفعان این گله را دارند که ما از نبود قانون کپیرایت در ایران رنج میبریم و این موضوع چالشی بحثبرانگیز در طول این سالها بوده است اما لازم است یک پیشینه درباره قانون کپیرایت در ایران بگویم.
وی در ادامه با اشاره به سابقه قوانین کپیرایت افزود: این قانون از سال 1348 در ایران وجود داشته است. طبیعتا دو جبهه در مقابل وجود داشت عده موافق تصویب قانون بودند و عدهای هم مخالف آن بودند. در هر صورت از سال 48 قانون حمایت از مولفان، مصنفان و هنرمندان تصویب شد. در مورد ترجمه هم میتوانیم به قانون سال 48 استناد کنیم از این سال تا به امروز هم در طول سالهای متمادی قانونهای مختلفی در این باب به تصویب رسیده است. بنابراین کمبود قانونی وجود ندارد اما مشکل اصلی بحث اجرایی آن است.
وی افزود: در سال 1352 قانونی هم برای مترجمان به تصویب رسید که حق و حقوقی را برای مترجمان برای آثارشان قائل بود. بنابراین در حیطه ترجمه به هیچ عنوان با فقدان قانون روبهرو نبودهایم و اینکه چرا قوانین رعایت نمیشود، بحث جداگانهای دارد. پراکندگی قوانین در طول این سالها موجب شد که در سال 82 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی لایحهای بنویسد که قوانین آن منسجمتر و همهجانبهتر باشد. وقتی که این لایحه به دولت ارائه شد مجدداً به وزارتخانه بازگشت تا دوباره به عنوان یک طرح پژوهشی بازنویسی شود. در نهایت پیشنویس آن در سال 1390 دوباره تهیه شد و به دولت فرستاده شد. از سال 90 تا سال 93 تقریبا چهارشنبههای هر هفته برای دفاع از این لایحه جلساتی را تشکیل دادیم.
پیوستن به برن فراتر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است
صمدی در ادامه گفت: لایحه در سال 93 از سوی دولت به مجلس ارسال شد و ما تاکنون همچنان منتظر هستیم که کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس بررسی لایحه را شروع کند. لازم است بگویم پیگیری این لایحه از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسیار زیاد بوده است، اما ذینفع اصلی این لایحه وزارتخانه نیست بنابراین ذینفعان اصلی یعنی همان نویسندگان، مترجمان باید برای به تصویب رسیدن آن هم گامهای موثری بردارند و مطالبات خود را از مجلس و دولت داشته باشند.
نماینده دفتر حقوقی و مالکیت معنوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: از نظر حقوق ترجمه، ترجمه هم یک اثر ادبی محسوب میشود و حقوق آن با دیگر آثار یکی است و تنها تفاوتی که با آثار دیگر دارد اشتقاقی بودن آن است یعنی اثری که از قبل موجود است. مسئلهای که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درگیر آن است مسأله ترجمههای موازی است. چون ما عضو کنوانسیون برن نیستیم و هرفردی میتواند هر اثری را که بخواهد ترجمه کند؛ خواه اثر موردنظر توسط فرد دیگری ترجمه شده باشد یا خواه نشده نباشد. در لایحهای که به مجلس ارسال شده است در گام اول باید از آثار نویسندگان و مترجمان در قلمرو داخلی کشورمان حمایت صورت گیرد و بحث بعدی پیوستن به کنوانسیون برن است. ما هم از اینکه در کنوانسیون برن عضو نیستیم بسیار ناراضی هستیم اما عضو نبودن ما در این کنوانسیون دلیل بر زیرپا گذاشتن قوانین کپیرایت نیست.
وی افزود: پیوستن به برن فراتر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است دستگاههای دیگر هم باید در این امر دخیل باشند چراکه این امر یک فعالیت حقوقی نیست بلکه جنبههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زیادی دارد.
دغدغههایمان را بگوییم
در ادامه این مراسم مقانلو درباره مشکلات حوزه ترجمه گفت: فکر میکنم زمان آن رسیده است که ذینفعان کپیرایت بیایند و دقیقا مشکلات و دغدغههایشان را بگویند. البته ذینفعان تعریف دغدغه میکنند اما اینکه تصمیمگیرندگان و قانونگذاران چه تصمیماتی را میگیرند از حدود اختیارات افرادی مثل من و ذینفعان خارج است.
وی با اشاره به کپیرایت کتابهای حوزه ادبیات افزود: وقتی راجعبه کپیرایت کتاب صحبت میکنیم تمام توجهات به کتابهای ادبی جلب میشود اما آمارها نشان میدهد که کپیرایت در حوزه کتابهای علمی و دانشگاهی اهمیت بسیار بیشتری پیدا میکند و این کتابها در حوزه کپیرایت کهکشان جداگانهای دارند.
مقانلو افزود: من به عنوان مترجم تلاش دارم که تمام آثاری که ترجمه میکنم با رعایت کپیرایت باشد. البته در این سالها گاهی کپیرایت گرفتهام و گاهی هم نگرفتهام. اولین مواجهه من با ناشری که کپی رایت گرفت مربوط به اواخر دهه هفتاد بود زمانی که اصلا توجهی به آن نمیشد و برای من بسیار عجیب بود. در این سالها من به دنبال کپیرایت به عنوان مترجم بودم و مشکلاتی که به آن برخوردم به چند مورد دستهبندی میشد.
پرداخت حق کپیرایت و مشکلات بانکی
وی ادامه داد: حتی اگر ناشر ایرانی قبول کند که کپیرایت را بخرد بحث پرداخت رسمی پول به ناشر خارجی مطرح میشود. وقتی که ما مبادلات رسمی و معاملات رسمی بازرگانی و بانکی نداشته باشیم از جنبههای دیگر با مشکل برخورد میکنیم. مشکل دوم کتابهای سریالی و مجموعهای است که ناشر تنها با یک مترجم سروکار ندارد تجربه به من نشان داده است که حفظ قانون کپیرایت در مورد کتابهای تکی به راحتی انجام پذیر است تا کتابهای سریالی و مجموعه کتابها و ناشر نمیتواند و یا برایش سخت است که کپی رایت یک مجموعه کتاب را بخرد و نمیتواند سیاست یک بام و دو هوا داشته باشد.
به گفته مقانلو لزوما کتابی که کپیرایتش از سوی ناشر خریداری میشود، کتاب خوبی نیست و شاید اصلا طرفداری پیدا نکند. در این جا شاید باید دخالت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای خرید رایت کمکی به ناشر باشد تا جلوی ضررهای احتمالی گرفته شود.
خودمان به خودمان ضربه میزنیم
این مترجم و منتقد با اشاره به شناساندن مترجمان در فضای خارج از کشور افزود: شناختن مترجمان در جهان بسیاری از مشکلات را در باب خرید کپیرایت حل میکند. وقتی نویسنده و یا ناشر خارجی تصمیم میگیرد که کدام کتابش ترجمه شود و به دست کدام مترجم در ایران برساند، اهمیت زیادی دارد. دادن و گرفتن، پول تضمینی نیست که ناشران و مترجمان سراغ آن نروند؛ بهخصوص اینکه کتاب پرفروش باشد. کپیکاریهایی وجود دارد که از سوی خودمان صورت میگیرد ضربه به نشر خودمان میزند. بارها شده است که نام کتابی که من ساخته بودم روی کتابها دیدم حتی کپیرایت باید در عنوان کتابها هم اعمال شود. یعنی مترجم دیگری نباید همان اسم را انتخاب کند.
وی افزود: یکی از مهمترین مسایل حفظ وجهه ما در جهان این است. وقتی نویسنده خارجی ببیند آثارش در ایران با احترام مواجه میشود، اگر بخواهد آثاری از ما در همان کشور ترجمه شود هم با احترام مواجه میشود. امروزه اگر آثار نویسندگان داخلی به صورت غیرقانونی در دیگر کشورها ترجمه شود خوشحال میشوند که آثارشان ترجمه شده است و این اصلا نشانه خوبی نیست.
قانون کپیرایت و حذف ناشران مجازی
مقانلو ادامه داد: مساله دوم جلوگیری از شلختگی و مارتن ترجمه است این واقعیت دارد که برخی ناشران منتظرند تا ببینند چه کتابی برنده جوایز میشود تا به سرعت صرف چند هفته ترجه آن را در بازار با هر کیفیتی منتشر کنند. نکته بعدی این است که با حفظ کپیرایت ناشران فعال و جدی در عرصه صنعت نشر مشخص خواهند شد. خیلی نباید از این ترسید که قانون کپیرایت باعث حذف ناشران مجازی شود.
در ادامه مراسم، دولتآبادی درباره بازخورد رعایت کپی رایت در نشر گفت: من فکر میکنم به عنوان یک ایرانی میتوانم از لحاظ اخلاقی به برن متعهد باشم. اگر من به عنوان مترجم، مسئول اثری که ترجمه میکنم نباشم، نتوانستهام رسالت خود را به خوبی انجام دهم.
وی با بیان این که اولین تجربه من از خرید رایت با پرداخت شخصی شکل گرفت، افزود: اجباری که مترجمان برای خرید کپیرایت پیش پای ناشر میگذارند بیشتر به ضرر خود مترجمان تمام میشود و نوعی سد برای ادامه کارشان به وجود میآورد. از طرفی برخی ناشران تلاش دارند که در لیست ناشران متعهد قرار بگیرد که آنها بسیار زیرکانه عمل میکنند. این ناشران بعد از اینکه با مترجمان ارتباط گرفتند قراردادی را به آنها ارائه میدهند که در آن قرارداد پایینترین رقم پیشنهادی را به مترجم میدهند که از این میزان 3 درصد آن بابت پرداخت به نویسنده داده میشود.
دولتآبادی افزود: اینکه حق کپیرایت در ایران به ضرر مترجمان تمام شود کار درستی نیست و من با آن هم مخالفت دارم. بسیاری از ناشران هستند که مشکلات عدم عضویت در کپی رایت را خیلی خوب میفهمند.
وی افزود: حقوق آفرینشهای فکری یا همان مالکیت فکری آثار دارای دو جنبه است؛ یکی حقوق آفرینشهای صنعتی و دیگری حقوق آفرینشها ادبی. حقوق آفرینشهای صنعتی بر مبنای قانون پاریس است که ایران از ابتدا عضو این کنوانسیون (پاریس) بوده است.
وی درباره قانون سال 48 نیز گفت: قانونی که در سال 1348 درباره کپیرایت به تصویب رسید محصول ترجمه قانون اصلاحیه کنوانسیون برن بود که در 35 ماده به دقت بررسی و تصویب شد.
نظر شما