مهدی کاموس، یکی از منتقدان حاضر در این نشست، سخن خود را با ذکر مقدمهای از تعریف زندگینامهنویسی آغاز کرد و گفت: وقتی از زندگینامه صحبت میکنیم، آیا منظور ما زندگی زیسته یک انسان است یا سبک زندگی او؟ آیا میخواهیم با یک انسان که منتسب به یک عنوان شده روبهرو شویم یا حقیقت یک انسان؟ در حوزه ادبیات دفاع مقدس بهویژه زندگینامهها، یک بحث تجربه زیسته مطرح است و گاهی میخواهیم درباره یک انسان بنویسیم. یکی از آسیبها در زمینه زندگینامهنویسی دفاع مقدس این است که با حوزههای تجربه زیسته انسان روبهرو نیستیم، بلکه با انسان دفاع مقدس مواجه میشویم. این باعث میشود همه افراد شبیه هم درآیند و همه زندگینامه ها شبیه هم شوند.
وی افزود: برای نوشتن در این حوزه نیاز به پژوهش و مستندنگاری است که با این ویژگیها، کمتر زندگینامه موفق داریم که توانسته باشد تجربههای زیسته یک شهید را بیان کند. ویژگی برجسته کتاب «ر»، نگاه به جنبههای زیستی است. در زندگینامهنویسی بهطور کلی چهار بحث زندگی روزمره، سبک زندگی، کیفیت زندگی و زندگی خانوادگی مطرح است. به نظر من مریم برادران توانسته زندگی درون خانوادگی یک انسان را خوب بیان و تبیین کند. این از نقاط قوت اثر است. نویسنده بیشتر به دنبال تجربههای زیسته یک انسان بوده تا اینکه بخواهد جنگ را مطرح کند. انسان زیسته در دوران انقلاب و دفاع مقدس، با این جریان درگیر است، ولی الزاما این مسیر را طی نکرده است.
این نویسنده و پژوهشگر، تصریح کرد: نگاه انسانشناختی به رسول حیدری که یک انسان زیسته در دوران دفاع مقدس بوده، از نقاط مثبت کتاب محسوب میشود. اما در حوزه سبک زندگی، ا/ین کتاب دارای تناقضاتی است که آنرا از حوزه دفاع مقدس دور میکند. در سبک زندگی شهید که سبک زندگی دینی انقلابی است، دو مساله مطرح است؛ 1- چگونه تبدیل به یک انسان دینمدار شده است؟ 2- چگونه یک انسان دینیِ انقلابی شده است؟ در این زمینه یک سری سوالات برای خواننده ایجاد میشود.
کاموس گفت: مورد دیگر مربوط به جنبههای امر قدسی در شخصیت رسول است. غیر از چند مورد، امر قدسی را در زندگی او نمیبینیم. در حالیکه امر قدسی باید بیش از اینها در زندگی شهید وجود میداشت. بحث دیگر درباره کیفیت زندگی است که بهنظر میآید این شهید کیفیت زندگی بالایی داشته و این راه را انتخاب کرده است. به طور کلی چون روایت این داستان غیرخطی و فصلها کوتاه است، خوشخوان بوده و مخاطب را خسته نمیکند. اما در مواردی دوست داریم بیشتر بدانیم و بیشتر بخوانیم؛ ازجمله درباره عملیات مرصاد یا بعد از واقعه 7 تیر. بهنظر من روابط میان فردی نیز در این داستان چندان قوی نیست.
این منتقد ادبی، ادامه داد: نگاه انسانشناسی و مردمشناسی به رسول حیدری، در عین نقطه قوت بودن، گاهی آسیبزا نیز هست به این دلیل که توقع خواننده را نسبت به اثر بالا میبرد. خواننده امروز به علت کثرت اطلاعاتی که در اختیار اوست، یک ذهن اطلاعاتزده و داستانزده دارد و روایت داستان برای چنین مخاطبی بسیار دشوار است. نکته دیگر اینکه، وقتی نگاه مردمشناسانه به یک اثر پیدا میکنیم، تاریخ اجتماعی ملت اهمیت پیدا میکند. این مساله در کتاب «ر» بیان شده و خوب تبیین نشده است.
وی بیان کرد: آنچه بهعنوان سند فرهنگی در کشور میماند، رمانها، کتابهای داستانی، زندگینامهها و خاطرات است و این اسناد فرهنگی، تاریخ فرهنگی ملت ما هستند. کتاب «ر» از این لحاظ، اهمیت بالایی دارد. یکی دیگر از حُسنهای کتاب نیز بیان شرح تالیف است که جای آن در بسیاری آثار اینچنینی خالی است.
کاموس همچنین با اشاره به مقدمه کتاب نیز گفت: مقدمهای که بر این اثر نوشته شده، لازم و بجاست، اما دچار آسیبهایی است. در کنار نقاط حُسنی که دارد، اشکالاتی دیده میشود که شاید بتوان در چاپهای بعدی اصلاح کرد. اینکه نویسنده در مقدمه رسول را با القابی معرفی کرده، نوعی پیشداوری در ذهن مخاطب ایجاد میکند. برخی موارد دیگر نیز در این مقدمه دچار تناقض است ازجمله وجود اسناد بوسنی در کتابخانه جنگ. وقتی با یک اثر مستند روبهرو هستیم، اگر مخاطب با چند اشکال روبهرو شود، از کار روی برمیگرداند. در کل کتاب نیز برخی موارد نیاز به پانوشت داشت و برخی نقصها را میتوان از این طریق اصلاح کرد.
نویسنده رسول را از عرش به زمین آورده است
محمدعلی آقامیرزایی دیگر منتقد حاضر در این نشست با اشاره به اینکه، نوشتن به درستی عرقریزان روح و کار بسیار سختی است، افزود: اینکه یک نویسنده سالها با عشق روی یک اثر کار میکند، جای تقدیر دارد و ارزشمند است، بخصوص اینکه اثر مستند و در ارتباط با جنگ و دفاع مقدس هم باشد. امروز به این سوژهها و اطلاعات دسترسی داریم و باید دِینمان را نسبت به جانفشانی این افراد ادا کنیم. وقتی نویسندهای با تمام فشارها و محدودیتها به سراغ موضوعی مشابه موضوع این کتاب میرود، جای قدردانی است.
این نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس با تاکید بر اینکه این کار ازنظر کلی، خوشخوان و خوب است، اظهار کرد: برخی گمان میکنند از جنگ زیاد گفته و نوشته شده است ولی واقعیت این است که خوب گفته نشده است. یک سری کارهای تکراری و سطحی، جای کارهای جدی را گرفت و باعث مخاطبگریزی شد. یکی از ویژگیهای کتاب «ر» این است که نویسنده رسول را از عرش به زمین آورده و سوژه را انسانی کرده است. مریم برادران دچار خودسانسوری نشده و حتی سیگار کشیدن شهید را بیان کرده است.
عضو شورای مرکزی انجمن روزنامهنگاران دفاع مقدس، در بیان برخی نقدهای خود از این کتاب گفت: مریم برادران از جایی داستان را شروع کرده که رسول از سفر اول بوسنی بازگشته است. البته اینکه داستان از کجا و چگونه شروع شود، به سلیقه نویسنده مربوط است، ولی این موضوع باید منطق داشته باشد. من نفهمیدم چرا باید داستان از اینجا شروع شود. همچنین پرش های زمانی باید قاعده داشته باشد و سیر زمانی نیز حفظ نشده است.
وی ادامه داد: ما با یک کار مستند روبهرو هستیم و اینگونه کارها بعدها در تاریخ مورد ارجاع قرار میگیرند. در کل داستان از یک راوی دانای کل بهره میگیرد، اما در برخی موارد که از راویهای مستقیم استفاده شده، این راویها معرفی نشدهاند. نویسنده میتوانست این راویها را در پانوشت معرفی کند. نمیتوان شخصیتی را بدون معرفی وارد روایت کرد. همچنین در ویراستاری کار هم مشکلاتی دیده میشود و از برخی فعلهای همسان و تکراری زیاد استفاده شده و یا زمان برخی فعلها نادرست است. اگر این نکات در چاپهای بعدی اصلاح شوند، کار بسیار خوب است. همچنین ذکر این نکته لازم است که پانوشت یکی از ابزارهای دست نویسنده بوده و گاهی لازم است اطلاعات اضافه در پانوشت ارائه شود.
آقامیرزایی با طرح این پرسش که «چگونه میتوان زندگی یک انسان زیسته در جنگ را نوشت، ولی از جنگ او ننوشت؟»، بیان کرد: ما میخواهیم در این کتاب، رسول حیدری را بشناسیم و زندگی جبهه هم بخشی از زندگی اوست. نویسنده کتاب «ر»، شخصیت رسول را خیلی خوب درآورده، ولی بهنظر برخی جاخالیها مانند زندگی جنگی رسول احساس می شود.
نویسنده توانسته خیلی زیبا ویژگیهای درونی رسول را بیان کند
ساسان والی زاده، معاون فرهنگی هنری موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نیز در سخنانی کوتاه، گفت: این نهمین نشست از سهشنبههای کتاب موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در چهل سالگی انقلاب اسلامی بود که امروز با همکاری موسسه خانه کتاب برگزار شد. برگزاری نشستهای کتابی آنهم در روزگاری که کتابنخوانی مُد شده، امر مبارکی است. بهویژه نقد و بررسی کتابهایی که به تاریخ معاصر ایران میپردازند، شایسته تقدیر است چراکه کار در این حوزه، دشواریهای زیادی دارد.
وی افزود: حُسن کار مریم برادران این بوده که سراغ ناشر خصوصی رفت. در اینصورت، ارتباط سالمتری با مخاطب برقرار میشود. این کتاب از گرافیک مناسبی برخوردار است که البته استفاده از تصاویر در لابهلای متن، در برخی موارد پاشنه آشیل کتاب شده و تا حدی بر متن غلبه کرده و ارتباط با متن را مشکل کرده است.
والی زاده، اظهار کرد: نویسنده خیلی زیبا توانسته ویژگیهای درونی رسول را بیان کند. حتی سرکشی های او نیز زیبا روایت شده است. البته مشخص است که نویسنده تا نیمههای کتاب با حوصله وقت گذاشته و حضورش قوی است، ولی از جایی روایت در سطح بوده و انگار نویسنده خسته شده یا حوصله نداشته است. برخی اشکالات نگارشی و ویرایشی نیز در اثر دیده میشود.
معاون فرهنگی هنری موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در پایان افزود: امیدوارم این حرکتی که برای نقد رمان و تاریخ شفاهی شروع شده، در ادامه مسیر بتواند گامهای بلندتری نیز بردارد.
برایم مهم بود رسول بهعنوان یک انسان فارغ از جنگ دیده شود
مریم برادران، نویسنده کتاب «ر» نیز در این برنامه در معرفی این کتاب که پیش از این بهعنوان اثر برگزیده جایزه جلال آل احمد انتخاب شده، بیان کرد: کتاب «ر» زندگی شهید رسول حیدری که نوشتن آن در سال 89 از سوی پسرش مهدی حیدری به من پیشنهاد شد. سال 1388 اتفاقاتی در کشور رخ داد که یک سری مسائل برای مردم حساس شد، ویژگیهای آن دوره باعث شد حساسیت من هم در این زمینه بیشتر شود. در آن زمان قصد داشتم کاری درباره شهدای اطلاعات انجام دهم که این پیشنهاد ارائه شد.
وی ادامه داد: من معمولا از خود جنگ نمینویسم، بلکه از آدمهای جنگ مینویسم. همیشه دوست داشتم، آدمهایی را که با جنگ سروکار داشتهاند بشناسم و درباره آنها پژوهش کنم. شهید رسول حیدری، بیشتر در ماموریتهای خارجی بسر میبرد و کمتر در کنار خانواده بود ولی نامههایش نشان میداد که این مرد با عاطفه و احساس چگونه توانسته زندگیاش را حفظ کند. با بررسیهایی که انجام دادم، متوجه شدم که در این زمینهها کار زیادی انجام نشده است. بسیاری به من توصیه میکردند که کار کردن در این حیطه دشوار است و شاید نتیجه کار هم در نهایت به چاپ نرسد. ولی جذابیتی که موضوع برایم پیدا کرده بود، باعث شد آنرا بپذیریم. البته بار زیادی از کار روی دوش مهدی، پسر شهید حیدری بود.
این نویسنده حوزه دفاع مقدس، گفت: کار را از مصاحبه با همسر شهید حیدری شروع کردم. در مسیر پژوهش، برادر همسر شهید حیدری نیز کمکهای زیادی به من کرد و سرنخهای زیادی در اختیارم قرار داد. یک سفر نیز به ملایر داشتم و در آن سفر، با جنبههای پنهان شخصیت و زندگی رسول آشنا شدم. در این کار، تعهد شخصی خودم بود که برای افرادی از ماجرا که هنوز در قید حیات بوده و مشغول فعالیت هستند، به لحاظ امنیتی نام مستعار انتخاب کنم و برای اطمینان از مهرههای کلیدی، تاییدیه می گرفتم. همچنین در چند جلسه، خط قرمزها مطرح و نکاتی ذکر شد. در نهایت کتاب پس از پیچوخمهایی که طی کرد، به مرحله چاپ رسید. چند ناشر برای چاپ کتاب اظهار تمایل کردند، ولی ترجیح من این بود که کار را یک ناشر خصوصی چاپ کند.
برادران افزود: برای من مهم بود که رسول حیدری بهعنوان یک انسان فارغ از جنگ دیده شود. همچنین خیلی برای من مهم بود که از عکسها و اسناد در کنار متن کتاب استفاده شود و انتشارات آرما نیز در چاپ کتاب، این موضوع را رعایت کرد. در این کار، بچههای این حوزه و رسول را بهتر شناختم و لحظات نابی را که حس کردم تا جایی که امکان داشت در کتاب منعکس کردم.
وی در ادامه اظهار کرد: رسول حیدری اهل ملایر، یک جوان شیطان و اهل فوتبال بود که در جریانات انقلاب، سوار بر موج آن میشود و وقتی سپاه ملایر تشکیل میشود، وارد سپاه شده و پس از راهاندازی اطلاعات سپاه، وارد این سازمان شد. او هرجا که شرایط سختی وجود داشته ازجمله کردستان، حضور داشت. بعد از جنگ تحمیلی، ادامه تحصیل می دهد و آنجا با موضوع نسلکشی در بوسنی آشنا میشود. رسول، دو سفر برای ماموریت به بوسنی میرود و در سفر دوم دیگر برنمیگردد. یکی از ویژگیهای مهم او این بود که آدمشناس خوبی بود و با همه میجوشید و خیلی زود ارتباط میگرفت و به همین دلیل در بوسنی موفق بوده و خیلی خوب با مردم آنجا اُخت شد.
نویسنده کتاب «ر»، گفت: من در این کتاب قصد روایت جنگ را نداشتم و رسول را در جنگ روایت نکردم، بلکه مردی را در یک زندگی و زمینههایی که در آن رشد کرده، زندگی مشترک و تازه نگهداشتن عشق و زندگیاش روایت کردم. از کنار جنگ گذشتم و سعی کردم رسول را با تمام ویژگیهایش روایت کنم. برایم مهم بود که معمولی بودن این انسان را در کنار تمام ویژگیهای مهم شغلیاش به تصویر بکشم.
برادران همچنین بیان کرد: یکی از خوشحالیهای من این است که این کتاب تاکنون چندبار نقد شده و نکات مغفول مانده میتواند در کارهای بعدی کمککننده باشد. درباره این نقد که برخی راویهای کتاب معرفی نشدهاند نیز باید بگویم، بخشی از این معرفی در فصل دانشگاه اتفاق میافتد. همچنین درباره شروع کتاب نیز ذکر این نکته لازم است که برایم مهم بود داستان با بازگشت رسول از سفر اول به بوسنی شروع شود. بهنظر من بوسنی چکیده رسول است و همه تجربههای خود را در آنجا نمایان و شکوفا میکند. کاملا هدفمند شروع داستان را نوشتم.
وی در پاسخ به برخی دیگر از نقدهای مطرح شده به این کتاب نیز افزود: برایم مهم بود خواننده مانند روزنامه کار را نخواند و داستان پیچیدگیهایی داشته باشد. پرشهای زمانی نیز به همین دلیل بود. در منطق خودم، استفاده از فلاشبک معنیدار بود. همچنین در زمینه نقد وارد شده درباره اشاره اندک به جنبههای قدسی در شخصیت رسول باید بگویم، رسول یک انسان کاملا عادی بود و قصد نداشتم او را قدسی نشان دهم. سعی کردم امانتدارانه او را عادی جلوه دهم، چراکه همه از شوخطبعی او میگفتند و هیچکس از قدسی بودن رسول چیزی نگفت.
این نویسنده و پژوهشگر، گفت: من در این اثر نویسندگی نکردم، بلکه روایت صِرف کردم و به همین دلیل مقدمه مفصل نوشتم. در طول کار سعی کردم خودم غایب باشم و به استناد حرف دیگران کار را پیش ببرم. البته در برخی جاها یا فراموش کردم یا مساله من نبوده که برخی موارد را تبیین و روشن کنم. شاید آنقدر مجذوب شخصیت رسول شده بودم و یا از قصد روی او زوم کرده بودم که از خیلی مسائل دیگر گذاشتم.
نظر شما