سالها پیش در کشور آلمان چنین روندی در کتابهای پزشکی وجود داشت که در یک بازه زمانی شروع به تالیفات داخلی کردند. پس از گذشت مدت زمانی دانشجویان پزشکی در این کشور در کنار کتابهای تالیفات داخلی خود کتابهای آمریکایی را هم مطالعه میکنند و کاملا در این زمینه غنی شدهاند. روز پزشک بهانهای شد تا نگاهی به وضعیت نشر پزشکی بیاندازیم. فرهاد تیمورزاده یکی از نماشران مطرح در این زمینه در گفتوگویی که با ایبنا داشته است، وضعیت این نشر را بررسی کرد. شرح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
کمی درباره وضعیت فعلی نشر پزشکی در ایران بگویید؟
اگر بخواهیم نگاهی به منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه کتابهای تخصصی پزشکی بیاندازیم، میتوان گفت تمام کتابها آمریکایی هستند و در این میان تنها یک کتاب تخصصی که حاصل پژوهش پزشکان ایرانی است را میتوان نام برد. کتاب جامع «اورولوژی ایران» اثری است که نزدیک به 120 متخصص اورولوژی و رشتههای وابسته این کتاب را تالیف کردند. واضح است که منشا طب و تولید علم پزشکی، در حال حاضر کشور آمریکا است؛ اما در این کتاب تمام موارد و مثالها ایرانی است و تمام تصاویر ایرانی است طوریکه بر مبنای اقلیم داخلی کشور تنظیم شده است.
متاسفانه به جز این رشته تخصصی از سوی دیگر متخصصان علوم پزشکی فعالیتی در باب تالیف کتاب در این سالها انجام نشده است. من معتقدم ناشر نمیتواند بستر تولید علم و محتوا را خود ایجاد کند و من معتقدم این امر وظیفه بخش آموزش عالی است. همانطور که میدانید آموزش عالی در حوزه پزشکی هم بر عهده وزارت بهداشت و درمان آموزش پزشکی است.
آیا انجمن ناشران پزشکی در این زمینه اهدافی را مدنظر دارد؟
بخشی از فعالیتهای انجمن ناشران پزشکی توجه و برنامهریزی به مسئله تالیف کتابهای دانشگاهی است. امیدواریم بتوانیم نظر مسئولان آموزش عالی حوزه پزشکی را جلب کنیم تا پتانسیلها در اختیار آنان قرار گیرد و توانمندی نشر کتاب از ناحیه آنها بیشتر دیده شود. بیش از بیست سال است که اصولا فعالیت نشر را در حوزه پزشکی ناشران بخش خصوصی انجام میدهند. یعنی فعالیت بخش دولتی تقریبا متوقف شده است اگر هم کتابهایی از ناشران دولتی در حوزه پزشکی منتشر میشود، کتابهایی است که چندان در بازار نشر جایی ندارد.
اگر هم فعالیتی در این بخش صورت گرفته برای این بوده است که اعضای هیات علمی دانشگاهها بتوانند امتیازات خود را بالا ببرند و تالیف نه چندان ارزندهای داشتهاند. در حوزه پزشکی بیش از دو دهه است که هیچ کمبودی از منابع علمی پزشکی در کشور نداشتیم و الآن هم نداریم چراکه منابع خارجی است و همان منابع داخل کشور عرضه میشود.
به نظر شما پیوستن ایران به قانون کپیرایت میتواند در روزآمدی منابع پزشکی موثر واقع شود؟
اگر الآن ایران عضو کپیرایت هم بود تفاوتی در موضوع نمیکرد با تحریمهای گستردهای که برای داروی مردم و برای سلامت مردم از سوی آمریکا در نظر گرفته شده است حتمن درباره کتابها هم اعمال میکرد. این کشور به هیچ مسئله اخلاقی و انساندوستانهای پایبند نیست. کتاب هم قطعا در این تحریمات قرار میگرفت. یعنی پس از برجام هم هیچ رایتی به ایران تعلق گرفته نمیشد. مگر آمریکا برای مغزهای ما حق معنوی قائل شده است؟ این کشور به راحتی طالب مغزهایی است که منبع تولید محتوای ارزنده هستند و استفادههای فراوانی هم میکنند؛ در حالیکه وقتی صحبت از صادرات محصولات خود از جمله محصولات کتابی میشود میآیند پای میز مذاکره و صحبت از حق و حقوق و قوانین میکنند و در انتها هم تحریماتی را برای ما قائل میشوند. چرا زمانی که شرایط را برای مهاجرت مغزهای برتر فراهم میکنند حقی برای مردم ایران نمیبینند؟
آمریکا کشوری است که این مغزها را میدزدد و همان افراد کتابهایی را مینویسند و حاصل سالها پژوهش دانشمندان ایرانی را تبدیل به محتوا و کتاب میکنند و در نهایت کپی رایت را برای همین محتوا در نظر میگیرند اما برای مغز فراری داده شده هیچ قانون و کپیرایتی تعریف نشده است. لازم به ذکر است که اصلیترین مشکل ما اینجاست که بستر تالیفات حاصل از پژوهش مغزهای برتر و دانشمندان از ناحیه دولت تامین نشده است. در رشتههایی تا حدی فعالیتهایی انجام شده است. اما انتقادات زیادی به آن وارد است که آنها از شاخصهای واقعی تالیف پیروی نکردهاند و به دور هستند.
به نظر شما پزشکان باید چه دیدگاهی در تالیف کتا داشته باشند؟
به عقیده من پزشکان و افرادی که دست به تالیف میزنند باید احساس مسئولیت کنند اگر استادی که از او خواسته میشود در یک امر تالیفی مشارکت کند نباید با استفاده از دانشجویان و رزیدنتهایش دست به این کار بزند و ترجمه قسمتی از یک منبع را به عنوان محتوای تالیفی تحویل دهد.
میتوان گفت در حال حاضر کتابی نداریم که حاصل نگارش و تالیف استادان و پژوهشگران و با توجه نیاز دانشجویان باشد. عملا وقتی تولید علم نداریم نباید انتظاری هم از این جریان داشته باشیم. دغدغهها برای تالیف و ترجمه کتاب در حوزه پزشکی با دیگر رشتههای علوم کاملا متفاوت است. آنچه که در حوزه پزشکی انجام میشود، کتابها خیلی سریع روزآمد میشوند و مخاطبان آن هم متفاوتتر از مخاطبان دیگر حوزهها هستند؛ جامعه پزشکی روحیاتشان متفاوتی دارند که علت آن را میتوان در استرس شغلی و ارتباط مستقیم با مردم دانست. با این شرایط حاکم در نشر و آموزش عالی نمیتوان انتظار داشت که تغییری در نشر پزشکی و تالیف کتابها به وجود بیاید.
چزا با توجه به اهمیت کتابهای پزشکی هیات نظارتی در وزارتخانههای مربوطه نیست؟
متاسفانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسئولیت نظارت بر کتابهای پزشکی را بر عهده وزارت بهداشت و درمان آموزش پزشکی میداند و معتقد است این وزارتخانه باید فعالیت این چنینی داشته باشد و وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی به صرف اینکه محصول فرهنگی و کتاب است معتقد است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسئول انتشار است به همین دلیل هیج هیات نظارتی وجود ندارد و هر کسی با هر نوع تحصیلاتی و هر چیزی که دوست داشت میتواند هر کتابی را روانه بازار نشر پزشکی کند.
متاسفانه فعالیت مترجمان بیصلاحیت نسبت به آن رشته تحصیلی و تخصصی و ورود عدهای ناشر که فعالیت مختصری را در بازار کتاب داشتند و فکر میکردند که بازار کتاب پزشکی بازر خوبی است باعث شده نشر پزشکی بیش از هر زمان دیگری به مشکل بر بخورد. این افراد بدون هیچگونه صلاحیتی و به نوعی آفت نشر پزشکی شدهاند و در حال بهرهبرداری هستند. آنها بدون اینکه کتابها را به مترجمی که واجد صلاحیت است بسپارند. به انتشار کتابهای بی کیفیت میپردازند. این افراد فقط برای اینکه ذهن خوانندگان خود را مشغول سازند با استادان مطرح در هر تخصصی رایزنی میکنند و مقدمههای کتابها را به آنها میسپارند. تنها نام اسن افراد در جلد کتاب درج میشود و به هیچ وجه این استادان کتابها را نخواندهاند.
حوزه پزشکی دانشگاهی ما از تاجران نشر این حوزه رنج میبرد؛ چراکه این افراد برای خود تنها سود مالی را در نظر دارند و ذرهای اطلاعات از نشر و کاغذ و به ویژه اطلاعات پزشکی ندارند. آنها به چشم یک تجارت به کتابها نگاه میکنند و صلاحیت لازم را ندارند ونگاه سودجویانه به نشر پزشکی دارند. بازار کتاب پزشکی بیش از هر موقعی احتیاج به سامانبخشی دارد. کتابهای پزشکی باید استانداردی را داشته باشند که در اختیار دانشجویان و اهالی این علم قرار گیرد.
در این کتابها گاهی مفاهیم خوب منتقل نمیشوند. چون مترجم توانا برای این موضوع کم است و اشخاص مختلف دربازار نشر پزشکی فعالیت دارند. ورود سریعتر کتاب در بازار تا حدی فروش آن را تضمین میکند. ناشران معتبر وقتی میخواهد یک کتابی را منتشر کند مراحل متعددی را طی میکند تا یک کتاب ارزنده تولیدشود. انتخاب مترجم، بازخوانی و ویرایش کتاب برای ناشران معتبر دارای اهمیت است به همین دلیل روند تولید کتاب برای ناشران قدیمیتر زمان بیشتری میطلبد تا ناشرانی که سواد و حرفه کافی ندارند و با هر کیفیتی کتابها را صرف یک زمان کوتاه منتشر میکنند.
ساز و کار آییننامههای مناسبی برای پالایش کتابهای پزشکی از این آسیبها در حال حاضر وجود ندارد. دو وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی و بهداشت و درمان آموزش پزشکی هر کدام به اندازه خود در این امر مقصر هستند و هیچکدام متولی کتابهای پزشکی نیستند.
بنابراین ارزیابی اصلیترین مشکل نشر پزشکی است
نیاز به ارزیابی کتابها بیش از هر حوزهای در کتابهای پزشکی وجود دارد. چرا برایاینکه یک ناشر بتواند فعالیت کند تنها متاهل بودن کافی است یعنی اگر فردی میخواهد ناشر شود حتمن باید ازدواج کرده باشد در این شرایط به راحتی مجوز میگیرند. دانستن اصوال اصلی و پایهای حوزه نشر مانند کاغذ و مخاطبشناسی ویژگیهایی است که همه ناشران در همه حوزهها باید بدانند من معتقدم حداکثر بیست درصد نالشران اطلاعات کافی در این زمینه دارند.
در حوزه تخصصی نداشتن اطلاعات در همان حوزه برای ناشر نباید معنایی داشته باشد. با اینکه در نشر پزشکی فرد طبابت نمیکند اما دلیل موجهی نیست که هر فردی دست به این عمل بزند. ناشر باید بتواند در هنگام بازبینی یک کتاب پزشکی خطاهای حروفنگار را بگیرد خطاهایی که مستاقیما به سلامت جامعه در ارتباط است. ناشر پزشکی باید دغدغه نشر و کتاب داشته باشد الزاما یک پزشک هم نمیتواند ناشر خوبی شود. نظارت باید با بهترین روش انجام شود و افراد توانمند باید به کار گرفته شوند.
نظرتان درباره استانداردهایی که برای این کتابها در نظر گرفته می شود چیست؟
واقعیت این است که وزارت بهداشت و درمان آموزش پزشکی یک لیستی از استانداردها را در نظر دارد که برخی کتابها را شامل میشود. در حوزه پزشکی عمومی اگر کتابی منتشر شود به هیچ کاری نمیآیند و مهمان انبار ناشر میشود. در واقع استاندارد منابع وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی است. فقط کتابی در حوزه پزشکی خریداری میشود که در لیست منابع این وزارتخانه قرار گرفته باشد؛ چراکه همین کتابها در دانشگاهها مورد استفاده دانشجویان و استادان میآید.
وضعیت کتابهایی که برای عموم مردم تالیف میشود را چگونه ارزیابی میکنید؟
کتابهای زرد مانند هر حوزه دیگر در همه حوزهها است و متولی مربوط به خود را ندارد. کتاب پزشکی همیشه در حال پاس دادن بین این دو وزارتخانه شده است. معضل جدی در این زمینه آن است که اغلب این کتابها از سوی پزشکان تالیف نمیشود و افرادی که تقریبا اطلاعات آکادمیک پزشکی ندارند تالیف میکنند. متاسفانه کارشناس در این حوزه بسیار کم داریم و هیچ پزشکی یا عضو هیات علمی وقت نمیکند مسئولیت داوری را برعهده داشته باشد. نویسنده در حوزه پزشکی باید عاشق باشد. صرفه اقتصادی که شغل پزشکی تالیف کتاب برای پزشکان دارد تالیف کتاب ندارد.
نظر شما