عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی گفت: مطابق اساسنامه سازمان سمت قرار بوده این سازمان به نیاز نرم افزاری انقلاب اسلامی پاسخ دهد.
در ابتدا حسن ملکی درباره ارزیابی خود از تجربه ۳۳ ساله سازمان سمت ضمن گرامیداشت یاد حجت الاسلام احمدی گفت: حجت الاسلام احمدی مدیریت عالمانه و مناسبی در سازمان سمت داشت و انشاءالله میراث فکری ایشان در سازمان سمت ادامه پیدا خواهد کرد. درباره سازمان سمت دو نوع نگاه میتوانیم داشته باشیم؛ یکی این که بگوییم همه چیز سازمان خوب است و سازمان سمت در همه زمینهها درست عمل کرده است که طبیعتاً این نگاه منطقی نخواهد بود. در مقابل میتوانیم این نگاه را داشته باشیم که همه چیز بد است و تصور کنیم توطئه ای در این سازمان جاری بوده و با نگاهی جزء نگرانه به چند کتاب، تعمیم صورت بدهیم و بگوییم که جریان خاصی بر تدوین همه کتاب ها حاکم بوده است.
عضو هیئت علمی گروه برنامه درسی دانشگاه علامه طباطبایی سپس عنوان کرد: اما نگاه سومی هم وجود دارد که بگوییم بعضی چیزها خوب بوده اند و بعضی نبوده اند و موضع گیری منطقی توأم با دلیل داشته باشیم. تدوین کتب درسی کار بسیار مهم و سختی است. برنامه درسی در هر کشوری سند ملی آن کشور است. یعنی در نظر افراد بیرون از آن کشور به عنوان حرف و نظر حاکمیت تلقی می شود و مانند کوه یخ است که بخش عمده ای از آن دیده نمی شود که بر اساس این بخش کتب تدوین می شود و برای فهم آن باید در عرصه تعلیم و تربیت آشنایی و تخصص داشته باشیم.
وی با اشاره به این که تدوین کتاب درسی امروز در دنیا یک تخصص است افزود: افراد بعد از مطالعه عمیق و گرفتن Phd در این زمینه تخصص پیدا می کنند و آماده می شوند. در نتیجه برای انتقاد از چنین کاری باید بسیار ظریف و موشکافانه و عالمانه برخورد کنیم. البته منظور من این نیست که سازمان سمت دارای اشکال نیست. حتماً هست و در ادامه عرض خواهم کرد.
در ادامه محمد رجبی دوانی که از طریق تماس تلفنی با برنامه همراه بود ضمن تسلیت درگذشت حجت الاسلام احمدی عنوان کرد: مرحوم احمدی سخت کوش و خدمتگزار بود و تلاش می کرد در طریق خدمات فرهنگی و نشر کتب دانشگاهی حداکثر خدمت رسانی را داشته باشد. اگر مقایسه کنیم با کسانی که کارهای مشابه داشته اند انصافاً آقای احمدی در یک نقطه اوجی قرار داشتند که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
وی همچنین گفت: نکته اساسی این است که ما از سازمان سمت چه می خواهیم. اگر این سازمان مسئول تدوین کتب دانشگاهی ما هست که برنامه های درسی دانشگاهی چیز مشخصی است. انتظار این که سمت با جریانی که بر کل این مراکز دانشگاهی حاکم است متفاوت باشد شاید درست نباشد. نه مرحوم دکتر احمدی مدعی دکترین ویژه خود بودند و نه کسی از ایشان چنین توقعی داشته است. ایشان در مسیر دانشگاهی ایران که چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب طی کرده حرکت و سعی داشتند که ضوابطی که برخی کتب دیگر داشتند را نداشته باشند.
در ادامه حسن ملکی درباره این نکته که کتب درسی جایگاه سند ملی دارند و این که آیا می توان این نگاه را به عنوان شاخصی برای نقد کتب سمت دانست و گفت: مطابق اساسنامه سازمان سمت قرار بوده این سازمان به یک نیاز نرم افزاری انقلاب اسلامی پاسخ دهد. انقلاب اسلامی کشور ما را در عرصه های مختلف دچار تحول کرد، از جمله عرصه آموزش و پرورش. چه کتب آموزش و پرورش و چه کتب دانشگاهی که باید فلسفه حاکم بر این کشور را مبنای کار خود قرار دهد و قواعد کتب درسی را از آن استخراج کنند. اگر سازمان سمت غیر از این حرکت کند اشتباه کرده است.
وی با بیان این که باید بررسی شود که آیا سازمان سمت در این مسیر قدم برداشته یا خیر افزود: نباید کسی از مسئولان سازمان سمت تعجب کند که از او خواسته شود که سازمان سمت به این مسیر برود. یکی از مبناهای ارزیابی سازمان باید همین باشد. اما آیا می شود کتب سمت را سند ملی کشور یا سند حاکمیتی کل کتاب های درسی عنوان کرد؟ برای پاسخ به این سوال باید بررسی جز به جز کتب درسی را صورت دهیم.
ملکی افزود: ارتباط بنده بیشتر با کتابهای درسی علوم تربیتی است، خاصه در حوزه برنامه درسی. در این جا من به کارهای سازمان خوشبین ام و تصورم این است که اگر استادان مایل باشند با سازان سمت همکاری کنند و اتفاقاً در مسیر فلسفه تربیتی مطلوب این نظام بخواهند کتاب بنویسند مانعی برایشان وجود ندارد.
حبیب رحیمپور، مجری کارشناس برنامه سپس از حسن ملکی پرسید: کتاب درسی در آموزش عالی به عنوان سند رسمی شناخته می شود و گویا آموزش عالی از اقتضائاتش این است که با یک تکثری همراه باشد و تضارب آراء داشته باشد. اگر چنین تصوری داشته باشیم که کتب درسی را در مقام سند رسمی کشور قرار دهیم شاید چنین ذهنیتی پیدا شود که داریم تکلیفی مالایطاق برای کتب درسی تعریف می کنیم.
ملکی در پاسخ اظهار کرد: به تصور بنده این دو وجه مانعه الجمع نیستند. در هیچ زمانی و هیچ دوره آموزشی اعم از کارشناسی یا دکتری یا ... دستور این نبوده که اساتید فقط باید از کتب سازمان سمت استفاده کنند. خیلی از اساتید از کتب دیگر استفاده می کنند و این تکثر خود به خود به وجود آمده است.
وی همچنین تاکید کرد: اما بر اساس اساسنامه این سازمان، سازمان سمت به عنوان یک سازمان رسمی حکومتی توجهش به ظرافت های فلسفی و بومی قاعدتاً باید زیاد باشد. فلذا اگر در داخل کتاب های سمت اشکال یا نقصی فراهم شود این اشکال را می توان بر سازمانی وارد دانست که یکی از اجزای حکومت است. همچنین اگر نقاط قوت و مثبتی وجود داشته باشد. البته بنده معتقد نیستم سازمان سمت هر چه تولید می کند فقط آن ها باید تدریس شود.
ملکی در پاسخ به این سوال که هر چه در کتب سازمان سمت درج شده گویا مهر تأییدی هم از جانب حاکمیت برای آن صادر شده نیز گفت: قاعدتاً باید همین طور باشد. اگر چه ممکن است در تدوین کتاب اشکالاتی هم موجود باشد.
سپس محمد رجبی در پاسخ به این سوال که ضعفهای سازمان سمت بیانگر ضعفی در پیکره کلی علم در ایران است در نتیجه با چه معیاری باید به ارزیابی سازمان سمت برویم گفت: اگر ما ضعفی را در سازمان سمت می بینیم مربوط است به پیکره فرهنگی موجود و ارتباط خاصی با سازمان سمت ندارد. در کل وقتی انقلاب ما با عنوان اسلامی خوانده می شود یعنی یک انقلاب فرهنگی است و به کلی آن را متمایز می کند.
رئیس سابق کتابخانه مجلس افزود: آیا شورای انقلاب فرهنگی به عنوان قلب فرهنگ کشور توانسته راهی را نشان دهد برای صدا و سیما، سازمان سمت، سیستم آموزش کشور و ...؟ از حوزه های سیاسی و اقتصادی صرف نظر می کنیم. ما به طور مشخص وارد این مسیر نشده ایم که چه باید کنیم. در دوره انقلاب فرهنگی با همت انشارات سمت و نشر دانشگاهی شاهد ترجمه های مهمی بودیم که تحولی را در دانشگاه ها به وجود آورد. این مشکل یک مشکل کلی است که طبعاً به سازمان سمت هم سرایت کرده است. باید پرسید فرهنگ انقلاب یعنی بازگشت به گذشته؟ یا رفتن به آینده با توشه ای که از گذشته و حال برگرفته ایم و در جهت انقلاب اسلامی قرار گرفتن؟
حبیب رحیم پور سپس از محمد رجبی پرسید: شما سال ۹۱ کارهای بر زمین مانده را منتشر کردید که در آن به سازمان سمت پرداخته اید و در آن جا گفته اید که فلسفه وجودی سازمان سمت متناسب با اقتضائات زمان حاضر باید مورد تجدید نظر قرار بگیرد. وقتی به فردا نگاه می کنیم این جمله به ذهن مان می آید که در فلسفه وجودی سازمان سمت متناسب با سال ۹۷بازنگری کنیم. ما در سال ۶۳ و ۶۴ بر اساس ضرورت هایی بازنگری داشته ایم اما همان ها باید باقی بماند یا باز هم تغییرات اساسی نیاز است؟
رجبی عنوان کرد: ما باید به ضرورت های زمان بنگریم. مثلاً در زمانی مارکسیسم به طور جدی وجود داشت، اما امروز دیگر اسمی مطرح نیست و به خصوص در حوزه های سیاسی و فرهنگی ما شاهد بحران فرهنگ جهانی هستیم. بحث پست مدرن و جریان میان فرهنگی که در خود غرب مطرح می شود، غربی که فرهنگش کل جهان را در بر گرفته است. خود آن ها در راسیونالیسم و اصالت عقل خود و مدرنیسم خود و در مبانی فلسفی خود تشکیک کرده اند. در نتیجه در این بحران مسایل به این سادگی نیست که مثلاً بگوییم ما نمی خواهیم مارکسیست یا کاپیتالیست باشیم. الان باید ببینیم که ما چه می خواستیم باشیم و در حال حاضر چه هستیم.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که تجلی ماکیستیم در کتب درسی چیست اظهار داشت: هر وقت می خواهیم بگوییم ما کیستیم به سراغ گذشته می رویم و چیز دیگری برای عرضه نداریم. البته که گذشته را باید به عنوان میراث فرهنگی داشته باشیم اما ما مسایلی را امروز داریم که به گذشته ربط ندارد. سیستم دانشگاه و آموزش و پرورش و سیستم اداری ما هیچ فرقی با سایر دنیا ندارد.
رجبی افزود: باید بپرسیم که ما چه می خواهیم؟ این سوال هنوز طرح نشده است. حتی زمانی که بنده در شورای عالی انقلاب فرهنگی بودم تنها بخشنامه ها و مسایل دیگر مطرح می شد که در نتیجه بنده بیرون آمدم. این که راه آینده چیست هنوز به صورت مشخص و تفصیلی بیان نشده. اگر شده بود دانشگاه های ما بحران داخلی نداشتند و سایر مجموعه های ما سردرگم نبودند.
این استاد فلسفه هنر سپس گفت: با در نظر گرفتن این مسایل باید به سازمان سمت آفرین بگوییم که به سهم خود توانسته در این شرایط بحرانی و مبهم گام هایی روشن را در مسیر دانشگاه برداردکه بعد از انقلاب گام های بلند تری برداشته و دست کم، تاحدودی به بومی شدن نزدیک می شود.
در ادامه مجری برنامه خطاب به حسن ملکی گفت: شما کتابی دارید با عنوان «مقدمه ای بر شیوه طراحی و تألیف کتب درسی دانشگاهی» که در انتشارات سمت چاپ شده و در این کتاب مؤلفه های کتب درسی دانشگاهی را صورت بندی می کنید. به راستی چه الگویی را می توان به عنوان مؤلفه های مفهومی کتاب درسی نظر گرفت که آن را از کتاب غیر درسی جدا می کند؟
ملکی عنوان کرد: کتاب درسی ویژگی هایی دارد که هر چقدر به آن ها نزدیک تر شویم مقبولیت بیشتری خواهد یافت. کتاب درسی باید بر اساس نیازهای یادگیرنده و هدفمند طراحی شود. همچنین باید اعتبار علمی داشته باشد. ویژگی بعدی که به خصوص در کتب دانشگاهی مهم است این است که مدلل باشد و اتقان معرفتی داشته باشد.
وی افزود: کتب قبل از دبیرستان می توانند القایی باشند اما از دبیرستان به بعد باید اقناعی و حکیمانه باشند. چون مخاطب آن جوان است و تفکرانتزاعی و انتظارات عقلانی بسیار بالا دارد. همچنین کتاب درسی باید روحیه علمی را در فرد تقویت کند. روحیه علمی یعنی هر چه را می گوییم دلیل بیاوریم و هر چه را می شنویم دلیل مطالبه کنیم.
در ادامه برنامه طی میان برنامه ای نظرات مختلف اساتید با گرایش های مختلف پیرامون سازمان سمت مرور شد. این نظرات عبارت بود از دیدگاه محمد رجبی استاد فلسفه هنر و رئیس پیشین کتابخانه مجلس مبنی بر اصلاح و بازنگری اساسنامه متناسب با شرایط زمان. وی معتقد به واگذاری کارهای خرد به دانشگاه ها و انتشارات آن ها است تا سازمان سمت بتواند سازمانی چابک در امور استراتژیک فرهنگی از جمله تحول در علوم انسانی باشد.
حسین کچویان، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با لحنی شدید در زمان حیات حجت الاسلام احمدی برخی کارهای سازمان را فاجعه خطاب کرده و عدم توجه به جریان انتقادی در حوزه ترجمه را دلیل عدم موفقیت سازمان می داند.
حسین ملانظر عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز معتقد است فراوری یک کتاب با هزینه های اندک امکان پذیر نیست. وی از راه اندازی بخش ترجمه سازمان سمت انتقاد کرده و آن را ناشی از کاهش گرایش استادان به تألیف می داند و می گوید ترجمه زمانی می تواند موجب تحول و ارتقای علوم انسانی و آموزش عالی شود که به بومی سازی توجه کند و مقدمه ای برای آن باشد.
سعید زیباکلام عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و از مؤلفین سمت بر عدم توجه و توانایی سازمان به وحدت حوزه و دانشگاه تأکید دارد و دلیل آن را وابستگی محتوا به منابع غربی در قالب های مختلف ترجمه یا اقتباس و یا حتی تألیف می داند.
علی اصغر پورعزت، هیئت علمی دانشگاه تهران نیز پس از تمجید از سمت به مزیت نسبی و شبه انحصاری سازمان سمت برای چاپ کتب علوم انسانی دانشگاه ها اشاره می کند و می گوید استعدادهای آن کم نظیر و فوق العاده است که این امر باعث می شود سمت تنها در قیاس با خود نقدپذیر باشد. او همچنین به ساختار خشک و بروکراتیک سازمان سمت اشاره می کند و آن را مانعی برای اهداف آینده این سازمان می داند.
سید جواد طباطبایی عضو سابق هیئت علمی دانشگاه تهران نیز پس از نقد دو کتاب در حوزه علوم سیاسی چاپ آن ها را تضییع و اتلاف امکانات و وقت دانشجو می داند و عدم انجام وظیفه درست دانشگاه ها را ناشی از امثال این مهم می داند.
در ادامه برنامه زاویه مجری کارشناس برنامه از محمد رجبی دوانی این سوال را مطرح کرد: شما بیان داشته اید که سازمان سمت برای هماهنگی با اقتضائات زمانه چاپ و نشر را به دانشگاه ها واگذار کند و به امور بر زمین مانده بپردازد. این امور بر زمین مانده چه چیزهایی هستند؟
محمد رجبی در پاسخ گفت: مسألهای که همه موسسات و انتشارات دولتی با آن مواجه اند این است که خود را در حد مجموعه های انتشاراتی معمولی پایین آورده اند. این ناشران بزرگ که از بودجه عمومی استفاده میکنند چه دولتی باشند و چه خصوصی، نوعی رقابت با ناشران خصوصی دارند. در صورتی که میتوانند به کارهایی که از ناشران خصوصی بر نمیآید یعنی تولید کتب مادر و چند جلدی که منبع و مأخذ مطالعات در علوم مختلف اند بپردازند.
رجبی با بیان این که اتفاقاً بنده در این امور بر روی ترجمه تأکید می کنم، تاکید کرد: کسانی که می گویند ما نباید ترجمه کنیم فراموش کرده اند که فرهنگ و تمدن اسلامی ما محصول ۲۵۰ سال ترجمه شبانه روزی کتب یونانی، پهلوی، سانسکریت، عبری، سوریانی، آرانی و ... است. از این جا مؤلفینی به وجود آمدند که خود صاحب نظر بودند. همچون فارابی، رازی، بیرونی و دیگران.
وی افزود: ما باید از گفته های دنیا مطلع باشیم و این که ما چقدر عقب مانده ایم. سپس ببینیم که خودمان چه میخواهیم و آن چه که برای فردای مان در نظر داریم چیست. پیشنهاد بنده این بود که یکی به کتاب های مادر بپردازند و دیگر این که رساله های دکتری که حرف تازه دارند و در حال حاضر دارند خاک می خورند چرا انتشارات سمت برای انتشار این ها همت نمیگذارد؟ به ویژه که این ها در مسیر دروس هستند و در آن ها نظریه مطرح شده است.
در انتها مجری برنامه از حسن ملکی پرسید: سال های اخیر به دو دلیل اهمیت ویژه دارد. یکی این که از شکل گیری شورای تحول در علوم انسانی خیلی فاصله نگرفته ایم و دوم این که در دوران مدیریت جدید سازمان سمت ممکن است اراده ای بتواند شکل بگیرد برای به روز رسانی و بهینه کردن این سازمان. اگر در این زمینه پیشنهادات مشخصی دارید بفرمایید.
ملکی عنوان کرد: با توجه به همکاری متعددم با سازمان سمت و تجربه زیسته خودم پیشنهاداتی می توانم به این عزیزان ارائه دهم. اول این که بنده به عنوان یک دانشگاهی به این جمع بندی رسیده ام که این سازمان به یک نوع دگریسی خاصی نیاز دارد. یکی این که برنامه درسی باید جایگزین کتاب محوری شود که این مسأله یکی از معضلات اساسی سازمان است. سازمان سمت اول باید برنامه ریزی درسی کند سپس کتاب درسی تألیف کند. دوم این که به ابعاد پژوهشی کار خود بیشتر باید توجه کند. تولید علم و انعکاس آن در کتب درسی در کجا به جز سازمان سمت باید انجام شود؟ سوم این که فلسفه برنامه درسی باید در همان جا طراحی شود.
وی عنوان کرد: در همین جا به نقصی که در وزارت علوم خودمان وجود دارد اشاره کنم که چون ما فلسفه آموزش عالی نداریم، فلسفه برنامه درسی مان هم مشخص نیست. چون فلسفه برنامه درسی مان مشخص نیست چه بسا برخی انتقادات وجود دارد که برخی کتب با یک جهت گیری متفاوتی تدوین شده اند. چهارم این که به ابتکار و خلاقیت در سازمان سمت باید بیشتر بها داده شود و مکانیسم ها و راهکارهایی در این راستا باید طراحی شود.راه های متفاوت و چند تألیفی کردن کتب دانشگاهی باید بیشتر ترویج شود که البته نیازمند قواعد خاص خودش است.
نظر شما