از رمان «بابا گوریو» به عنوان شاهکار بالزاک یاد میکنند. این رمان با ترجمه به آذین در سال 1334 منتشر شد و حالا پس از 58 سال دوباره منتشر شده است.
ترجمه به آذین از «بابا گوریو» این رمان را خواندنیتر کرده است و آن را در ردیف یکی از بهترین ترجمهها از آثار این نویسنده مهم فرانسوی قرار داده است. گرچه برخی بر این باورند که عصر بالزاک خوانی به سر آمده است، با این حال حکایت «بابا گوریو» فرق دارد و هنوز هم خواندنش لذت بخش است.
محمود اعتماد زاده در مقدمه این ترجمه در اهمیت رمان «بابا گوریو» در مقدمه کتاب مینویسد: «برخی خواستهاند باباگوریو را فقط داستان پدر بدبختی بدانند که دخترانش فداکاری مداوم و محبت بیدریغ او را با بدترین ناسپاسی و حقناشناسی جواب میگویند؛ ولی این، استنباطِ بسیار محدودی است که از این اثر که به حق در ردیف شاهکارهای بزرگ و مهم فن رماننویسی جهان بهشمار آمده است.
البته محبت سودایی گوریو که هر بدی و زشتی دخترانِ خود را با جان و دل تحمل میکند و نقش چهره آنان را همچنان پاک و تابناک در قلب خود نگه میدارد، در طول داستان، با چیرهدستی عجیبی تصویر شده است. این داستان با نتیجه منطقی خود، به قربانیشدن پدر در پای هوسهای خودخواهانه دخترانش منتهی شده است؛ ولی بههرحال، داستان به همین خلاصه نمیشود. اینجا بهموازات سرگذشت گوریو، داستان دیگری جریان دارد که کمتر از آن شورانگیز نیست و آن مواجهه جوانی ساده و شهرستانی با زندگی پاریس یا با زندگی بهطور اعم است.»
مترجم در ادامه توضیح میدهد: «راستینیاک، جوان بیست و یکساله، فرزند ارشد خانوادهای نجیب است که با درآمد زمینی کوچک، نسبتاً به سختی امرار معاش میکند. او برای تحصیل در رشته حقوق به پاریس آمده است و میداند که سرنوشت خانواده پرجمعیتش، به موفقیت او بسته است. راستینیاک میخواهد موفق شود، هرچه زودتر موفق شود. دو راه در پیش پای اوست: یکی استفاده از نفوذی که زنان در گردش امور اجتماعی دارند و برای این منظور، ناچار عشق و نیروی جوانی خود را پیشفروش میکند و در دلِ یکی از زنان مطرح در محافل اعیانی پاریس، جایی برای خود باز میکند و با کمک او از ثروت و مقام و افتخارات سهمی برمیگیرد. راه دیگر طغیان است، ولی نه طغیان بر ضد نظام اجتماعی موجود، بلکه بر ضد کسانی که همه ثمرات و فواید نظام اجتماعی را به خود اختصاص دادهاند و راه را بر کسانی بستهاند که شاید اشتهای نیرومندتری هم دارند.
برای راستینیاک، این دو راه، در وجود دلفین دو نوسینگین، دختر باباگوریو، محکومی فراری متجلی میشود که به لباس تاجران درآمده است. در کنار این دو نفر و بهخصوص در تعامل با ووترن است که جوان دانشجو از قالب تنگ معصوم جوانی بیرون میآید و بیانکه کاملا ساقط شود، پندارها سادهلوحانه ولی پاکِ او به سویی میرود.»
به آذین در بخشی دیگر از مقدمه کتاب در تحلیل شخصیتهای دیگر رمان مینویسد: «ووترن با آنکه نقشی فرعی بازی میکند، قویترین شخصیت داستان است. او کسی است که به طریق خاصِ خود، از نظام اجتماعی موجود بهرهمند میشود. شیوه عمل او، همان طور که خود میگوید، با آنچه اشخاص شرافتمند میکنند، تفاوتی جز چند قطره خون ندارد؛ ولی تصویری که در نهایتِ بیپردگی از اجتماع موجود میدهد، سختترین و منطقیترین ادعانامه بر ضد نظام اجتماعی است و از این حیث میتواند نمونه و سرمشق باشد. مقدمات استدلال او طوری چیده شده است که به جز ووترن و پیروان مکتب او، هرکس که بود، نتیجهای در جهت دیگر از آن میگرفت و شاید به کوشش برمیخاست، ولی ووترن همان است که هست. او و شوهر دلفین یا کنت دو ترای و امثال آنها، دو روی یک سکهاند همه درندگان پراستهایی هستند که بر پیکر اجتماع، چنگ و دندان فرو کردهاند و در همان حال، به یکدیگر چنگ و دندان نشان میدهند.
مسئلهای که ممکن است پیش آید، این است که آیا بالزاک خواسته است جامعه عصر خود را محکوم کند که تقریبا بهتمام جهات، جامعه عصر ما نیز هست؟ گمان نمیرود که نویسنده چنین قصدی داشته است. بالزاک اجتماع زمان خود را بهعنوان واقعیتی میپذیرد و از آن دورتر نمیرود، ولی آن را با نگاهی نافذ و موشکاف میبیند و بهدرستی تصویر میکند و اگر تصویر، محکومکننده است، باید علت آن را در خودِ واقعیت چیست...»
به آذین در توضیح ترجمهاش مینویسد: «باباگوریو یکی از شاهکارهای مسلم ادبیات جهان بهشمار میرود و در ترجمه آن، سعی کردهایم که تاسرحد امکان، حق مطلب ادا شود و ترجمه با اصل، کموبیش همپایه باشد. با این همه، تاثیر سبک خاص بالزاک که روی هم، شتابزده و ناهموار است و گاه با کنایههای بسیار دقیق، ترصیع یافته است و گاه بسیار ساده و روان و بیتکلف است، ناگزیر در متن فارسی مشهود میشود.
چیز دیگر که باید درنظر گرفت، این است که بالزاک در آغاز همه رمانهای خود و از جمله در آغاز باباگوریو، جزئیات محیط مادی داستان را با تفصیلِ ملالآوری توصیف میکند. علت این امر، اعتقاد بالزاک است که محیط مادی را در تعیین شخصیت افراد، بهطور قاطع موثر میداند. ازاین رو، برای آنکه اعمال و رفتار قهرمانان خود را مفهوم و مستدل سازد، از ذکر ناچیزترین جزئیات شهر، خانه، اتاق، لباس و قیافه آنان خودداری نمیکند، ولی بلافاصله پس از آن، داستان، با قوت و قدرتِ زندگی پیش میرود و خواننده را بهدنبال میکشد و این صفت آثار بالزاک است: قوت و قدرت.»
رمان «بابا گوریو» نوشته اونوره دوبالزاک با ترجمه م.ا. بهآذین در 295 صفحه با شمارگان 500 نسخه به بهای 26هزار تومان از سوی موسسه انتشارات امیرکبیر راهی بازار نشر شد.
نظر شما