محمودی در بررسی و نقد کتاب «منظر ذهنی شهر» مطرح کرد:
چگونه آرزوهایمان درباره شهر را با سیاستگذاران هماهنگ کنیم؟
بهارک محمودی در بررسی و نقد کتاب «منظر ذهنی شهر» گفت: کتاب تاکید میکند که مسایل ذهنی را درباره شهر باید جدی گرفت چون قابل خوانش است و آرزوهای ما را درباره زندگی شهری با تغییرات سیاستگذاران در شهر همساز میکند. این همسازی شاید بسیار ایدهآلیستی باشد ولی از اهمیت بسیاری برخوردار است.
بهارک محمودی در این نشست سخنان خود را در سه بخش تنظیم کرد و گفت: کتاب متشکل از 17 مقاله و شاید بتوان گفت جستار است چون مقالات کتاب به شکل رایج نیست و به شکل مضمونی در سه بخش تفکیک شده است. حوزه کاری ویراستار کتاب بیانچینی، جامعهشناسی فرهنگی و برنامهریزی شهری است و مقالات هم در همایشی ارائه شده است.
وی با بیان اینکه این اثر خواندنی است و آن چیزی که آن را جذاب میکند تفاوت در نگاهش به شهر است توضیح داد: مطالعات شهر وابسته به بازنمایی است. این کتاب دریچه تازهای را به بازنمایی باز کرده و پا را از مفهوم بازنمایی فراتر گذاشته و با دریچههای روشی جدیدی آشنا میکند. این اثر میگوید که چگونه شهرها به غیر از چیزهایی که میبینیم مولفههایی دارند که حس و درک میشوند و کاری که ما باید بکنیم این است که این مسایل ذهنی را مطالعه کنیم. مطالعه این مولفهها که میانجی است و شهرها را برای ما میسازد مهم است بدین معنی که به غیر از خیابانها و ساختمانها میتواند تصاویری وجود داشته باشد که از فیلمها، آثار نقاشی، روایتهای عامیانه مردم، جکها و ... گرفته شده و این میتواند احساس ما را نسبت به شهر بسازد. متاسفانه این بخش در ایران کمتر به آن پرداخته شده است.
وی یادآور شد: درست است که عرصه مطالعات ما در ارتباطات بازنمایی است اما دادههای برآمده از بازنمایی را ـ مطابق آنچه که در کتاب میگوید ـ در حوزه شهر جدی نگرفتیم و نتوانستیم این دادههای بازنمایی را به عرصه برنامهریزی شهری کشانده و با سیاستگذاران شهری که سینما، داستان، نقاشی و ... را جدی نمیگیرند، در میان بگذاریم.
به گفته محمودی، کتاب «منظر ذهنی شهر» تاکید میکند که این مسایل ذهنی را باید جدی گرفت چون قابل خوانش است و آرزوهای ما را درباره زندگی شهری با تغییرات سیاستگذاران در شهر همساز میکند. این همسازی شاید بسیار ایدهآلیستی باشد ولی از اهمیت بسیاری برخوردار است.
وی با اشاره به 17 مقاله مجزا کتاب ادامه داد: مقالات از زاویه و ادبیات توصیفی مختلف به شهر نگاه میکنند و با شکل مطالعاتی ما در ایران متفاوت است. ما وقتی میخواهیم مقاله بنویسیم خیلی سفت و سخت با موضوع برخورد میکنیم اما این مقالات با نگاه مهربانتری به شهر نوشته شده چون اگر این مقالات توسط ما ایرانیها نوشته میشد انگ فلسفهبافی به ما میخورد اما نکته جذابیت کتاب است که از نگاه خشک برنامهریزی شهری که شهرها را در نقشهها خلاصه میکند از آن فاصله گرفته و به راه حل میانجی میرسد.
این محقق مطالعات شهری در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه کتاب را باید در سه بخش تنظیم کرد توضیح داد: نخست بخش روششناسی است؛ من انتظار داشتم بخش نخست مقالات بگوید کاربرد تحلیل گفتمان در خیابان چیست؟ اما مشاهده کردم که کتاب از این منطق پیروی نکرده اما اصطلاح روششناسی را به کار برده چون پروسه روششناسی آن اشاره به روشهای مختلف مطالعات شهری دارد؛ به طور مثال نویسندهای درباره تفاوت نگاه افرادی که برنامه پرنسس دایانا را نگاه کردند و یا کسانی که این برنامه را در همان مکان دیدند در این بخش آورده است.
وی افزود: بخش دوم کتاب به مطالعات بازنمایی اختصاص دارد که یکی از جذابترین بخشهای کتاب است و بسیاری از داستان و فیلمهای شهری با رویکرد نظری پنهان به مخاطب معرفی کرده است. به طور مثال درباره فیلم زیر آسمان برلین توضیح داده است و وقتی شما این مقاله را میخوانید فکر میکنید که یک نقد فیلم میخوانید اما دغدغههای مطالعات شهری در آن دیده میشود. همچنین درباره بازاریابی شهری در مقالات آخر سخن گفته میشود و منظور نویسندگان این نیست که جلوی همه فقدانهای شهر را بپوشانیم و شکل تبلیغاتی به آن بدهیم اما در مطالعات منظر ذهنی شهر، به مردم کمک میکند که درباره شهر فکر کنند، اینکه چه شهری را دوست دارند و از چه شهری میترسند؟ اینجا بحث اسطوره هم مطرح میشود. به طور مثال پاریس شهر عشق است! پس با دانستن این مسایل ما میتوانیم کاربستهای سیاست گذارانه مفیدی را برای شهرها به کار بگیریم.
وی یادآور شد: با این رویکرد میتوانیم بفهمیم که فقط نشان دادن تخت جمشید برای توریست کافی نیست و در کنار آن باید اقداماتی انجام شود که مطالعه منظر ذهنی را در مخاطب شکل بدهد و شهر را به آرزو تبدیل کرده و به آن اعتماد کند.
محمودی در پایان با تاکید بر اینکه کتاب اثری خواندنی است و با توجه به اینکه فقدان عرصههای ما قبل خودش را تکمیل میکند با اهمیت است گفت: این اثر شهر را یک کل پیچیده در نظر میگیرد که موفقیت در آن لازمهاش مشاهده تمام کلیات شهر اعم از تاریخ آن و ... است. باید تمام اجزای شهر را در کنار هم دید و مطالعه کرد. این اثر رویکرد مهربانی با شهر دارد و هنر را دستمایه مطالعه خود قرار داده است.
شهر از دل نزاع نیروها ساخته میشود
ایمان واقفی نیز درباره کتاب «منظر ذهن شهر» توضیحاتی را داد و گفت: این کتاب مجموعه مقالات است و هر بخش به واسطه یک مضمون مشترک به هم متصل میشود. از هانری لوفور در کتاب «تولید فضا» بیان میشود که چگونه شهر از نگاه گروههای مختلف در سطوح مختلف ساخته و خراب میشود و تنازع دائم میان نیروها وجود دارد.
وی ادامه داد: شهر فضایی است که از دل این نزاع ساخته میشود؛ نخستین سطح نزاع مادی و پیکره فیزیک شهر است که از دیوارها، بناها، اتوبانها، مجسمهها و ... ساخته میشود، اما سطح دوم آن چیزی است که امروز درباره آن سخن گفته میشود و بخش کمتر دیده مطالعات شهری است، منظر ذهنی شهر است که معنای شهر را تولید میکند. این معنا در شهر مدام در حال ساخته شدن است و از کنار فرایند نیروهای مختلف سیاستگذار، زندگی روزمره و ... ساخته میشود. به همین معنا فضای عمومی شهر و خیابان عرصهای برای تجسم یافتن این موضوعات است؛ از مسایل مذهبی گرفته که چهره شهر کاملاً عوض میشود مانند گذاشتن ایستگاه صلواتی در شهر تا در تاسوعا و عاشورا که خیابان عرصه تولید معنای مذهبی میشود.
به گفته واقفی، از سوی دیگر نیروهای دیگری هم در شهر هستند که مگامالها را میسازند تا مصرف را تولید کنند و شهر بازار جدیدی برای مصرف کالاها شود. نیروهایی هم هستند که سعی میکنند مقاومت کنند مانند دقایقی که در نظم شهر گسست ایجاد میشود مانند اعتراضاتی که شکل میگیرد و قرار است معنای سرکوب شده را منتقل کنند. البته برخی از نیروها هم هستند که مقاومتشان در نظم شهر گسست ایجاد نمیکند اما مقاومت زندگی روزمره دارند مانند دستفروشها و زنان که سعی میکنند با نوع بودنشان معنای جدیدی به شهر بدهند.
وی در پایان گفت: کتاب «منظر ذهنی شهر» میخواهد به این موضوع بپردازد که چگونه شهر به واسطه تنازع میان نیروهای مختلف معنای جدیدی درونش تولید میشود.
نظر شما