محمود فاضلی بیرجندی، پژوهشگر تاریخ ایران میگوید: گمان کنم بد نباشد این روزها که ایران و اسپانیا هماورد هم در فوتبال شدهاند، کتاب «ایران در اسپانیای مسلمان» را باز بخوانیم تا وابستگیهای کهن دو مملکت و دو مردم را بیشتر بدانیم.
«ایران در اسپانیای مسلمان» یکی از پژوهشهای دکتر شجاعالدین شفا است. استادی که برکنار از گرایش سیاسی خود، یکی فرزانه بینظیر بود.
دکتر شفا البته ایراندوستی سرآمد هم بود که در منابع و متون نظر میکرد تا اسناد را پشتوانه مهر خویش به ایران کند و سخن از روی تعصب نراند.
شفا رد ایران را در اسپانیا گرفته و به بسی نتیجههای سزاوار رسیده. حتی بر آن است که نام اسپانیا همان کلمه اصفهان است که تغییر و تبدیل یافته: اسپهان/ اسپانیا. (ض ۱۹۸). طارق، را که فرمانده اسلامیان بود و از تنگه جنوب باختری اسپانیا وارد آن خاک شد، مردی همدانی دانسته (ص ۱۹۶). و از این مایه دانستنیها کم ندارد که خواننده را تکان میدهد.
شفا رد ایران و فرهنگ و سنتهای ایرانی را در زبان، نوشیدنیها، حکومتگری، پزشکی، ریاضیات، معماری، موسیقی، ادبیات، هنرهای دستی، تاریخنگاری، کشاورزی، آبیاری، وریانوردی، بازرگانی، و آشپزی اسپانیا گرفته و همه اینها را با اسناد ثابت کرده است.
کتاب در آغاز به فرانسه چاپ و منتشر شده و سپس به ترجمه دکتر مهدی سمسار فارسی شده است. خبر دارم که گردانیده آقای سمسار پریشان بوده و قابل انتشار نبوده است. دست توانای استاد بی ادعا و فرزین ما، جناب بهمن حمیدی، در کار آمده تا ترجمه کتاب به نگارش روان و پاکیزهای رسیده که انتشارات گسترده آن را سال ۱۳۸۵ در تهران چاپ کرده است.
گمان کنم بد نباشد این روزها که ایران و اسپانیا هماورد هم شدهاند، این کتاب را باز بخوانیم تا وابستگیهای کهن دو مملکت و دو مردم را بیشتر بدانیم.
نظر شما