حسین لعلبذری در گفتوگو با ایبنا از انتشار اولین مجموعه داستان خود خبر داد:
سعی کردهام زندگی بیافرینم
«افتاده بودیم در گردنه حیران» اولین مجموعه داستان حسین لعلبذری است که ماجرای آن در فضای وهمانگیزی اتفاق میافتد.
این نویسنده درباره مضمون اصلی داستانهای این مجموعه توضیح داد: مضمون مشترک اکثر داستانها اگر چه مرگ است اما مرگی نیست که یأس و ناامیدی را در ذهن تداعی کند و از دل این مرگها سعی کردهام زندگی بیافرینم و اینکه داستانهای این مجموعه در فضای وهمانگیزی اتفاق میافتد.
این نویسنده درباره آثاری که در دست نوشتن دارد، گفت: چند داستان است که از مجموعه «افتاده بودیم در گردنه حیران» جا مانده و در حال تکمیل آنها هستم. همچنین در فکر یک داستان بلند نیز هستم و همزمان این دو را با هم پیش میبرم.
در پشت جلد این کتاب آمده است:
«داستانهای مجموعه «افتاده بودیم در گردنهی حیران» جهانی ملموس و آدمهایی زنده را با خوانندگانش به اشتراک میگذارد. حسین لعل بذری با زبانی تراشخورده و نثری پخته و منسجم، به خلق فضاهایی دست میزند که میان وهم و واقعیت در نوسان است و آدمهایی را به نمایش میگذارد که با ویژگیهای و واکنشهای زنده و قدرتمندشان به خوبی قابلیت ماندگار شدن در ذهن خواننده را دارا میباشند. نویسنده در این مجموعه با بهرهگرفتن از فرهنگها و گویشهای مختلف، فضایی متنوع ایجاد میکند و از یکنواختی و سکونی که گریبانگیر بخش عمدهای از فضاهای داستانی اخیر است، دور میشود. حسهای متنوع انساین از مرگ و رنج گرفته تا عشق و امید، در این مجموعه هر یک سهم خود را دارند و هیچکدام جا را بر دیگری تنگ نمیکنند. هرچند درد و مرگ عناصر پررنگی در داستانهای لعل بذری هستند، اما «افتاده بودیم در گردنهی حیران» کتابی است که با وجود تمام ناکامیها و رنجها و مرگهایی که روایت میکند، در نهایت خالصانه در ستایش عشق و زندگی تصنیف شده.»
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
«بگذار فکر کنم پریسیما. از کی دور شدیم از هم؟ از کی آنقدر یالغوز و تنها شدم که تو و سانگالا و همه را فراموش کردم؟ همهاش دو سال نبودم. دانشگاه بودم. خب تو هم نبودی که عروس شدی رفتی بابلسر، چه میدانم، هر وقت میپرسیدم میگفتند خوب است، میگفتند دارد زندگیاش را میکند...»
مجموعه داستان «افتاده بودیم در گردنه حیران» از سوی نشر نیماژ در 700 نسخه به قیمت 1100 تومان منتشر شده است.
نظر شما