گزارشی از گرایش ناشران در انتشار کتابهای داستانی
خیلیها طعم داستان ایرانی را نچشیده، قضاوت میکنند
موضوع تفاوت گرایش ناشران به انتشار آثار تالیف و ترجمه، از مباحثی است که بسیار درباره آن اختلاف نظر وجود دارد و از طرفی موضوعی بسیار مهم و اثرگذاری بر ادبیات معاصرمان است. به همین دلیل در روزهایی که نمایشگاه کتاب در مصلای تهران برپاست، به سراغ ناشران رفتیم تا میزان گرایش به آثار تالیفی و ترجمه را در میان آنها جویا شویم.
معرفی نویسنده و کار تالیفی دشوار است
علیرضا بهرامی، مدیر انتشارات آرادمان، درباره آثاری که از مدت آغاز فعالیت خود در این نشر انتشار داده است میگوید : 70 درصد کارهای ما چه در حوزه شعر، چه در حوزه داستان، ایرانی است. اینکه غلبه بر آثار تالیفی باشد، به پتانسیل ناشر برای معرفی آن اثر و نویسنده بستگی دارد. معرفی نویسنده جدید کار آسانی نیست در بازاری که خودبهخود با شرایط حال حاضر به سوی ترجمه پیش میرود. ترجمه یک لقمه حاضر و آماده است اما همانطور که گفتم معرفی نویسنده و کار تالیفی دشوار است.
در غرفه اختران با یکی از مسئولان فروش صحبت کردیم. او درباره آثار منتشر شده در نشر اختران گفت: زمینه فعالیت نشر اختران علوم اجتماعی است. پس بیشتر کارهای ما ترجمه است. در زمینه ادبیات داستانی حدود 5 الی 6 عنوان کتاب جدید در نمایشگاه کتاب داریم. اما همانطور که گفتم غلبه با آثار ترجمه است.
علیرضا انگشتان، فروشنده غرفه آگه درباره دلیل چاپ بیشتر آثار ترجمه به نسبت آثار تالیفی عنوان کرد: خریدار آثار تالیفی کم است و ترجمهها طرفدار بیشتری دارند. اما از زیرمجموعههای نشر آگه گروه کتابهای سمر است که به داستان ایرانی اختصاص دارد و تنها تالیفات ایرانی چاپ میکند. این نشر فعالیت خود را به تازگی شروع کرده و توانسته در سال 96، چهار کتاب از داستانهای ایرانی را روانه بازار کند.
میخواهم آثار ایرانی را حذف کنم
یوسف علیخانی، مدیر انتشارات آموت درباره کتابهای منتشر شده از این نشر گفت: غلبه در این نشر با آثار ترجمه است. از هر 20 اثر منتشر شده 6تای آن تالیفی است و از لحاظ اقتصادی هم آثار ترجمه بهصرفهتر است. من از دید یوسف ناشر صحبت میکنم نه یوسف نویسنده و میخواهم آثار ایرانی را در این نشر حذف کنم. میدانم که با این حرفها دوباره جنجال درست میشود. اما میخواهم دیگر در آموت کتاب ایرانی چاپ نکنم. البته من ناشر تصمیم گیرنده نیستم و این تصمیم در راستای علاقه و سلیقه مخاطب است. اگر زمانی مخاطب، داستان ایرانی دوست داشته باشد آن وقت اثر تالیفی چاپ میکنم. کتاب ترجمه مخاطب خود را دارد اما اگر نویسنده خودش پیگیر کار خودش نباشد، کارش پیش نمیرود.
ناشری که به نویسنده سوژه پیشنهاد میدهد
بوشهریان، مدیر نشر ستاک در این باره نظر متفاوتی داشت. وی گفت: من کارم را با انتشار و سفارش کار ایرانی شروع کردم. همانطوری که ترجمهها را خودم به مترجمان پیشنهاد میدهم کار ایرانی را نیز به نویسنده سفارش میدهم. فکر کنم این اولین بار است که ناشری خودش سوژه را به نویسنده پیشنهاد میدهد. اولین رمانی که به این شکل در انتشارات ستاک به چاپ رسیده رمانی است به نام «کماکان» نوشته دجله دهمی نژاد. پنج رمان دیگر هم به همین شکل سفارش دادهام که سه تای آن رو به اتمام است. چند کار هم در مرحله تحقیق است.
ناشر شهرستانی دستش به مولف ایرانی نمیرسد
امید خواجوی مدیر نشر شمشاد در رابطه با آثاری که در این انتشارات به چاپ رسیده گفت: نسبت آثار تالیفی به ترجمه در نشر من 10 و 90 درصد است. اما من دوست دارم که این درصد را به نفع مولف ایرانی بالا ببرم. من یک ناشر شهرستانی هستم و دستم به مولف ایرانی نمیرسد. ما میتوانیم در حد مولف مشهدی کار بگیریم و مولفین تهرانی هم کمتر به ناشر شهرستانی اعتنا میکنند.
شهرام شاهشهید، مدیر انتشارات کتاب خورشید خط مشی خود را چاپ کتابهای ترجمه شده عنوان کرد و گفت: ما آثار تالیفی هم در نشرمان داریم و این آثار تالیفی شامل ادبیات هم میشود. اما ترجیح ما این است که در زمینه ادبیات ایتالیا بیشتر کار کنیم. چون به ادامه مسیر نشر اعتقاد دارم و مردم ما را بهعنوان ناشر تخصصی ایتالیا میشناسند و به نظرم بهتر است آن ناشری که کارش انتشار ادبیات داستانی است بیشتر به تالیفات ایرانی بپردازد.
افزایش آثار تالیفی حتا اگر صرفه اقتصادی نداشته باشد
حسین جاوید، مدیر نشر سده توازن و تعادل در چاپ آثار را سیاست کاری خود خواند و گفت: در این نشر غلبه با ترجمه است. اما یک سوم کارهای ما تالیفی است و میل به افزایش آن دارم. حتا اگر صرفه اقتصادی نداشته باشد. نشر یک فعالیت فرهنگی ـ اقتصادی است. یعنی هم جنبه فرهنگی و هم جنبه اقتصادی آن را باید در نظر گرفت. بنابراین صرفا جنبه فرهنگی را در نظر گرفتن یا صرفا جنبه اقتصادی را ارجحیت دادن کار درستی نیست. باید توازنی بین کارهای ادبی فاخر و کارهایی که جنبه اقتصادی دارند، در نشر برقرار باشد. در مورد سیاست کاری نشر سده هم باید بگویم اگر کاری باشد که فاخر و ارزشمند باشد و دارای صرفه اقتصادی نباشد قطعا آن را چاپ میکنم.
روی داستان ایرانی غیرت دارم
محسن بنیفاطمه، مدیر نشر نون چاپ بیشتر کتابهای ترجمه را سلیقه و تقاضای مخاطب دانست و توضیح داد: در نشر ما غلبه با ترجمه است اما این سیاست کاری نشر نیست و بحث مخاطب است. تالیف متاسفانه مخاطب زیادی ندارد. اما ما برای نمایشگاه 4 عنوان کتاب تالیفی جدید عرضه کردهایم و غلبه کتابهای جدیدمان با آثار تالیفی است. ما کتاب را معرفی میکنیم اما در برابر پذیرش کتاب تالیفی مقاومت وجود دارد. ربطی به شناختهشدن نویسنده و جایزه بردن او هم ندارد. بحث کالاهای ایرانی و خارجی دقیقا در ترجمه و تالیف هم مطرح است. با این تفاوت که در رقابت بین بازار داخلی و خارجی مردم حداقل طعم چای ایرانی را چشیدهاند و بعد سراغ چای خارجی رفتهاند اما خیلیها طعم داستان ایرانی را نچشیده قضاوت میکنند. من روی داستان ایرانی غیرت دارم. اما چرخه فروش کتاب ایرانی را سخت میپذیرد مگر اینکه نویسنده مشهور باشد. کتابفروش هم آن را سخت قبول میکند. با وجود این نشر نون هرساله تولید داستان ایرانی داشته و بیشترشان هم تجدید چاپ شدهاند و از این به بعد هم آثار ایرانی چاپ میکنیم.
سیاست ثالث چاپ کتاب خوب است چه ایرانی و چه خارجی
محمد حسینی، بررس و ویراستار نشر ثالث عقیده دارد این نشر در انتشار عناوین داخلی و خارجی متعادل عمل کرده است. وی گفت: نسبت بین آثار منتشر شده ایرانی و ترجمه تقریبا پایاپای است. سیاست ثالث این است که کتاب خوب چاپ کند. حالا چه ایرانی باشد و چه خارجی. بضاعت ادبیات ما هم همینمقدار است و نباید سختگیرانه انتخاب کرد. ناشری هم در حد و اندازه ثالث که اندازه کمی هم نیست بیشتر از سالی 20 عنوان کتاب جدید را نمیتواند منتشر کند. البته خیلی راحت میشود 15 عنوان را 150تا کرد اما باید متر و ملاکهایمان را کنار بگذاریم. ترجمه طی سیاستها و تبلیغات غلط است که بهتر از آثار تالیفی فروش میرود.
ناشر باید بر کتابی سرمایهگذاری کند که میداند متقاضی دارد
نعمتپور، مدیرغرفه نشر نی درباره دلیل انتشار بیشتر کارهای ترجمه نسبت به تالیفی در این نشر گفت: در این نشر غلبه با ترجمه است و نسبت ترجمه به آثار تالیفی 60 به 40 است. صرفه اقتصادی زیرمجموعه یک موضوع است و آن هم این است که کتاب مخاطب داشته باشد. اگر کتابهای تالیفی مخاطب بیشتری داشت میشد نشر را حتی تا صد درد صد تالیفی کرد. نمیشود بگوییم این سیاست نشر است این تنها نظر مخاطب است و باید این را هم در نظر بگیریم که بیشتر کارهای ترجمه وزینتر از تالیفیها هستند. ناشر باید بداند که کتابی متقاضی دارد تا بر روی آن سرمایهگذاری کند.
زهره حسینزادگان، نائب رئیس انتشارات ققنوس گفت: غلبه در این نشر با آثار ترجمه است و نسبت آن 70 به 30 است. کارهای تالیفی فروش و مخاطب آن پایین است مجبوریم که کتابهای ترجمه چاپ کنیم تا سرمایه چاپ کتابهای تالیفی فراهم شود. بخشی از هزینههای تالیف را سود کتابهای ترجمه تامین میکند و باعث میشود که هرساله تعدادی نویسنده قلم اولی داشته باشیم. خیلی از نویسندگان مطرح امروز مانند کاتب، بیروتی و کربلاییلو و بسیاری دیگر کتاب اولشان را ققنوس منتشر کرد. ما رسالت فرهنگی برای خودمان قائل هستیم. و چاپ کتاب ایرانی جزو سیاست کاریمان است تا اینکه نشر ققنوس یک سال در برنامه هدایای نوروزی خود حدود 2هزار و 500 جلد داستان ایرانی هدیه داد.
با توجه به صحبتهای ناشران میتوان به این نتیجه رسید که اگر چه سودآوری انتشار کتابهای ترجمه به خصوص از نویسندگان شناخته شده بسیار بیشتر است، اما بعضی ناشران توانستهاند با سرمایهگذاری بر آثار تالیفی و انتخابهای درست و تبلیغات مناسب، آثار خوب از نویسندگان ایرانی منتشر کنند و بر بازار کتاب کشور و از طرفی ادبیات معاصر تاثیرگذار باشند.
نظرات