به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، استاندار لرستان از جمله کسانی بود که به مناسبت درگذشت کی عطا طاهری پیام تسلیت داد. سید موسی خادمی در بخشی از پیام تسلیت خود برای درگذشت کی عطا طاهری نوشت: «برخوردار از جایگاه مهم خانوادگی، پایگاه اجتماعی، برخورداری از دانش سرشار، هوش وافر اجتماعی و انرژی جوانی در همان آغاز راه امکان انتخابهای مختلفی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را فرا روی ایشان قرار داده بود ولی آن مرد فرهیخته در این میان راه دشوار و در عین حال ارزشمند فعالیت فرهنگی و اجتماعی را برگزید و آثار ماندگاری از خود برجای گذاشت که تا همیشه زینت بخش گنجینه فرهنگ و ادب این دیار بوده و خود هم تا پایان عمر به عنوان مصلحی بزرگ، معلمی دلسوز و روشنفکری دردمند در استان و در کنار ایل و تبار ماند و جاودانه شد و نامش با تاریخ استان کهگلیویه و بویراحمد عجین شد و البته ناگفتههایی تاریخ معاصر استان را با خود برد.»
قصیده بلندی که در ۹۰ سال سروده شد
عدل هاشمی پور، نماینده مردم شهرستانهای کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده در مجلس شورای اسلامی نیز در بخشی از پیام تسلیت خود نوشت: «کی عطا طاهری «رحمه اله علیه» قریب به یک قرن در توسعه دانش و آگاهی، خواندن و نوشتن، تحقیق و پژوهش، عمر گرانبهای خویش را صرف فرزندان کهگیلویه و بویراحمد و مشتاقان علم و ادب نمود.
آن به معبود پیوسته، مومن بود و مهربان، صبور بود و متواضع.
اهل قلم بود و به نویسندگان و جویندگان دانش، عشق میورزید.
کی عطا؛ قصیده بلندی بود که در ۹۰ سال سروده شد و از نخستین آموزگاران این دیار سرافراز بود که گنجینه و اثرات ماندگار «کوچ کوچ، ممیرو، …» و انبوه دانش آموختگانش، در زمره تاریخ و فرهنگ استانمان هستند.
اینجانب، خود را از فرزندان کی عطا میدانم و در فراقش به سوگ نشسته و هرگز بزرگ منشی، اصالت و دانایی وی را از یاد نخواهم برد.
بزرگمرد فرهنگ و ادب و هنر آسمانی شد تا جاودان بماند.»
نوشتههای ماندگارش بازتاب تفکرات و سنتهای ایل و اجتماعش بود
در بخشی از پیام هادی زارع پور، مدیر کل اموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویر احمد هم آمده است: «با دریغ و تاسف خبر دار شدم که معلم فرهیخته و دانشور و استاد فرزانه و گرانمایه کی عطا طاهری بویر احمدی روی در نقاب خاک کشید و روحش آسمانی شد. همو که چون آب زلال و همچون باران صاف بود معلمی که به تعبیر زنده یاد سهراب سپهری ((بزرگ بود و از اهالی امروز بود، و با تمام افق های باز نسبت داشت و لحن آب و زمین را خوب می فهمید.))
نویسندهای که نوشتههای ماندگارش بازتاب تفکرات و سنتهای ایل و اجتماعش بود.»
نامش در پهنای تاریخ فرهنگ و ادب زاگرس زنده و جاوید میماند
رضا دهبانیپور، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامیاستان کهگیلویه و بویراحمد نیز در بخشی از پیام تسلیت خود نوشت: «بدون تردید فقدان آن نیکمرد اندیشمند برای جامعه فرهنگی و هنری استان ضایعهای است جبران ناپذیر است. آنچه مسلم است آثار پرمایه او همواره به یادگار خواهد ماند و نامش را در پهنای تاریخ فرهنگ و ادب زاگرس زنده و جاوید نگاه خواهد داشت.»
از نو ساختن شهری به نام بلاد شاپور
در بخشی از پیام بختیار رضوانی از طرف ایل باشت وبابویی هم میخوانیم: «خبردرگذشت بزرگمرد حماسی ایل لر و طایفه طاس احمدی استاد کی عطا طاهری، جامعه فرهنگی و سیاسی استان کهگیلویه وبویراحمد را در نوروزباستانی به غم اندوه فرو برد و طبیعت سبز پوش استان را سیاهپوش نمود، سخن گفتن و وصف کردن مردی که تمامی جنبههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی زندگی را درنوردیده وسالهای عمر پربرکت خویش را صرف خدمت به سرزمین و مردمانش کرده بسی سخت و قلم توانای حرکت را ندارد، کی عطا طاهری بنیانگذار بسیاری از بی بنیانها بود، از نو ساختن شهری به نام بلاد شاپور یا دهدشت کنونی شاید یکی از افتخارات ایشان باشد و بنیان گذارسواد، علم، مکتب، مدرسه وفرهنگ دراستان وکهگیلویه و خدمات بی نظیر فرهنگی، اجتماعی وسیاسی ایشان رادر برخی زمینهها همسطح استاد بهمن بیگی قرارمی دهد، مصلح و اصلاحگری که بسیاری از مناقشات ودرگیری های محلی را با چهره کاریزمای خود حل و فصل نمودند، نویسنده ماندگار، کوچ کوچ، ازمیان ما ادمیان خاکی به کهکشانها کوچ کردند، تا فرهنگ مهربانی وسخنان زیبا و علم ناشناخته را دران سراهای نورانی بازهم بگستراند با تعلیماتی که شاگردانی در مکتب فرهنگی خویش پرورش داده است، و آن مکتب انسانیت ودرس انسانیت بود که مهمترین میراث بجای مانده از خویش در لابلای کتب وباجوهر قلم و استخوانش»
مهربانیش در قلب ما و زیبایی چهرهاش در یاد ماست
ابراهیم ریاضی، مدیر آموزش و پرورش شهرستان دنا نیز در بخشی از پیام خود نوشت: «و اینک قلب همه هم استانیها و دل ماتمزده لرنشینان از رحلت جانگداز و جبران ناپذیر و کوچ خالق اثر فاخر«کوچ کوچ» و شخصیتی وارسته، مرد روشن ضمیر، مدیر توانا، استاد کلام و سخندانی، دلیر بی بدیل و بلبل خوش الحانمان کی عطا طاهری به درد آمده است و مشیت الهی بر این تعلق گرفت که بهار فرحناک عرصه تعلیم و تربیت را خزانی ماتمزده به انتظار بنشیند و در نهایت ناباوری باورمان شد که او دیگر نیست، دیگر نمی آید، ولی طنین صدایش همچنان در گوش ما و مهربانیش در قلب ما و زیبایی چهرهاش در یاد ماست.
از دشتهای لاله گون سقاوه تا تنگ ماغر و سولک و از کوه دنا تا کوه خیز؛ از عشایر کهگیلویه تا بویراحمد و از تیرههای مختلف قشقایی همه در دل خود خاطره و خاطراتی از این فرهنگی فرهیخته، استاد مسلم و اسطوره افسانهای عرصه تعلیم و تعلم در دل خود به یادگار دارد.»
دغدغه تاریخ و فرهنگ را توام با آزاد اندیشی نجیبانه داشتند
در بخشی از پیام
رضا چمن، رئیس دانشگاه علوم پزشکی شاهرود هم میخوانیم: «کی عطا طاهری از بزرگان نام آشنا و اهل قلم دیار دردمند کهگیلویه و بویراحمد بود. او آزاد مردی از نسل فرهیختگانی بود که دغدغه تاریخ و فرهنگ را توام با آزاد اندیشی نجیبانه داشتند.»
او تاریخ معاصر قوم لر را در سینه دارد
محمدعلی وکیلی، عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی نیز در پیام تسلیت خود نوشت: «در این گردش ایام، بخت با توفیق، رفیق افتاد و به محضر استاد و پیر فرزانهای از قوم لر، رسیدم. استاد طاهری یا همانکه “کی عطا” میخوانندش، از بزرگان قومی و قلمی ایل بویراحمد است. هم در تشریفات ایل و مناسبات اجتماعی، جایی نیکو دارد و هم میان اهل فرهنگ، مقامی رفیع دارد.
او تاریخ معاصر این قوم را در سینه دارد و البته خود نیز بخش مهمی از این تاریخ است. اشتغال به امور «کلان» ایل، چشمان تیز او را از لطایف نغز جزئی غافل نکرد. «کوچکوچ» و «ممیرو» نشان داد که او تا چه اندازه نکات نیکوی زندگی عشایری به چشمش میآمد.
هرکه تجربه زیسته عشایری را داشته باشد با این دو جریده، عجیب همدلی میکند. «دیده معشوق بازِ» او، او را به بادهای پاییزی، سرخی غروب آفتاب، حتی رنگِ طلاییِ چشمنوازِ برگهای درختان در مسیر نورِ خسته و کجِ غروبهای پاییز و خشخشِ شاخهها در مسیر بادها، حساس کرده بود.
دورانی پرتلاطم و سرشار از تلاشهای شورمندانه در نهضت مصدق را از سر گذرانده است. در این دوران پیری، چون فرزانگان، مصلحی قابل اتکا بود و فرهیختگی خود را با قلمِ فاخرِ خود به رخ کشید. در این ایام به بالین او رسیدم. هرچند دستِ زمان و زمانه او را «از تاخت بینداخت» اما قطعاً در حافظه تاریخی این ایل و در عرصه فرهنگ این دیار، تا «بی زمانی» خواهد تاخت.
به احترام خدمات این مرد فرهنگ، از پای برمیخیزم و کلاه از سر برمیدارم.»
نظر شما