کتاب «علم، دانشگاه و جامعه» منتشر شد
درباب فقدان صداقت علمی در میان دانشجویان و احساس فرسودگی تحصیلی
کتاب «علم، دانشگاه و جامعه» مجموعهمقالهها و سخنرانیهایی است که محصول دغدغهها و علایق نویسنده به حوزههای مطالعاتی درهمتنیده و همپوشان «جامعهشناسی علم»، «جامعهشناسی دانشگاهها و آموزشعالی» و «مطالعات آموزشعالی» است.
موضوعات بررسی در این کتاب مسائلی است که دانشگاه و نظام آموزشعالی و بهطور عام نظام علمی کشور گرفتار آن است. چشمانداز نظریای که تدوین این مجموعه را راهبری میکند، تلقی علم بهمثابه نهادی اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی و تأکید همزمان بر سازوکارهای درونی نهاد علم و اجتماعات علمی و مناسبات بین کنشگران آن در کنار توجه به بستر اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است که به شیوههای مختلفی بر این نهاد تأثیر گذاشته و از آن تأثیر میپذیرد.
بهطورکلی مدعای بخش نخست این مجموعه که به کارکردهای بیرونی نظام علم ارتباط دارد، آن است که علم و جامعه هیچکدام بدون پشتیبانی یکدیگر نمیتوانند کارکرد مطلوبی داشته باشند.
این کتاب در دو بخش و سیزده فصل تنظیم شده است. در ذیل به اختصار در مورد این دو بخش و فصول آن توضیحاتی ارائه میشود:
بخش نخست با عنوان «کنکاشهای نظری و مفهومی» حاوی پنج مقاله با رویکرد برونگرایانه به نهاد علم است. وجه مشترک مقالههای این بخش، برجستهبودن صبغه نظری و مفهومی آنهاست؛ ضمن اینکه تلاش شده به کمک دادهها و پژوهشهای موجود، موضوع مورد بحث در بستر جامعه ایرانی و شرایط حاکم بر نظام علمی و دانشگاهی تحلیل شود.
در مقاله نخست تلاش شده است تغییر و تحولات صورتگرفته در مناسبات بین علم و جامعه مورد بررسی قرار گیرد. استدلال اصلی این مقاله شکلگیری و وقوع دگرگونی چشمگیر در عرصه علم و فناوری و افزایش دیالوگ بین علم و جامعه، دموکراتیزهشدن دانش، فروپاشی برجعاجنشینی علم و دانشگاه، انحصارزدایی، تضعیف استقلال علم، شکلگیری آداب و هنجارهای نوینی علمی و افزایش مسئولیتپذیری در برابر جامعه بزرگتر و تبدیلشدن پاسخگویی دانشگاه و علم به تقاضایی عمومی است.
مقاله دوم در ارتباط نزدیک با مباحث مقاله اول، به نقد و بررسی استدلالهای هواداران دو دیدگاه در زمینه دلالتهای تحولات اخیر صورتگرفته در حوزه علم فناوری برای آداب، اخلاق و معیارهای سلوک علمی میپردازد.
در مقاله سوم با عنوان اختصاری «فرهنگ دانشگاهی» تلاش شده است فضای مفهومی، دلایل تاریخی توجه محققان حوزه مطالعات آموزشعالی و سازمانها به این مفهوم، سنخشناسیهای توسعهیافته از این مفهوم و خردهفرهنگهای آن و سرانجام کمک این سازه نظری برای فهم بهتر مسائل نظام آموزشعالی تشریح شود. مقاله چهارم به تبیین نقش آموزشعالی در تقویت یا تضعیف همبستگی اجتماعی میپردازد.
استدلال اصلی مقاله آن است که زمانی آموزشعالی میتواند به ایجاد انسجام اجتماعی کمک کند که بتواند: 1) بهدرستی به نقشها و وظایف مورد انتظار از یک نظام آموزشی ایدئال عمل کند؛ 2) در سایه حفظ استقلال بتواند تعاملهای سازندهای با نهادهای دیگر داشته باشد. به نظر میرسد آموزشعالی در ایران در هر دو حوزه با موانع گوناگونی روبهروست که در این مقاله به برخی از آنها پرداخته شده است. مقاله آخر در این بخش به تحلیل، بررسی و اولویتبندی دلایل «توسعهنیافتگی علمی کشور در مطالعات علمپژوهشی» در دو دهه اخیر میپردازد. بهطورکلی نتایج مقاله، بر اهمیت توجه همزمان به سازوکارهای درونی و بهویژه موانع فکری، معرفتی و اندیشگی، همچنین محیط پیرامونی علم و ایجاد بستر مساعد برای رشد و نمو آن بهمنظور برونرفت از وضع موجود، تأکید دارد.
بخش دوم کتاب با عنوان «مطالعات تجربی» حاوی هشت مقاله با رویکرد درونگرایانه به نهاد علم و ناظر بر سازوکار درونی آن است. وجه مشترک مقالههای این بخش، برجستهبودن صبغه تجربی و میدانی آنهاست و در هریک از آنها تلاش شده است تا یکی از مسائل و موضوعات مبتلابه نظام دانشگاهی کشور مورد بررسی و تحلیل تجربی قرار گیرد. مقالههای این بخش، تکههای مختلفی از یک پازل بوده و همچون حلقههای یک زنجیر بههممرتبط، میتوان نوعی انسجام و بههمپیوستگی را میان آنها مشاهده کرد. اگرچه دامنه این مطالعات و میدان پژوهش آنها بیشتر محدود به دانشگاه اصفهان است، بااینحال دانشگاه اصفهان بهعنوان یکی از دانشگاههای جامع کشور و بهمثابه مشتی از خروار میتواند مسائلی را بازتاب دهد که سایر دانشگاهها نیز ممکن است گرفتار آن باشند.
از نظرِ روشی نیز مقالههای ششم، هفتم، دهم و سیزدهم در چارچوب پارادایم کیفی و با روشهایی مانند نظریه زمینهای، پدیدارشناسی، و تحلیل محتوای کیفی انجام شده و سایر مقالهها در چارچوب پارادایم کمّی و با روش پیمایشی و با استفاده از مدلهای رگرسیونی و مدلسازی معادلههای ساختاری نگارش شدهاند. گفتنی است نگارش مقالههای این بخش جز مقاله ششم، با کمک و همراهی دستیارانی تدوین شده که به اسامی آنها در مقالهها اشاره شده است.
در مقاله «تودهایشدن آموزشعالی» نگارنده تلاش کرده است تجربههای زیسته اساتید دانشگاهی از این فرایند و دلالتهای مختلف آن را بازنمایی کند. در این مقاله پس از بررسی مفهوم تودهایشدن و روند آن در کشورهای مختلف جهان، علل و عوامل مختلف شکلگیری این پدیده و پیامدهای آن بررسی شده است.
مقاله بعدی به «فرایند جامعهپذیری دانشگاهی و نقش آن در درونیسازی ارزشهای دانشگاهی و شکلدهی به هویت علمی» اختصاص دارد.
در مقاله هشتم با عنوان «نقش عوامل دروندانشگاهی و بروندانشگاهی در شکلدهی به هویت دانشگاهی دانشجویان» که ارتباط نزدیکی با موضوع تودهایشدن و جامعهپذیری دانشگاهی دارد، پس از تشریح منابع درونی و بیرونی هویتیابی، به چالشهای بین این منابع در شکلدهی به هویت دانشگاهی دانشجویان پرداخته شده است.
در مقاله «فقدان صداقت علمی در میان دانشجویان» ادعا شده است که با توجه به تودهایشدن و گسترش آموزشعالی، ضعف فرایند جامعهپذیری دانشگاهی و شکلنگرفتنِ هویت دانشگاهی، فقدان صداقت علمی به مسئلهای جدی در نظام آموزشعالی ما تبدیل شده است؛ ازاینرو در کنار اقداماتی مانندِ تدوین قوانین و سیاستهای بازدارنده، توجه به آموزش و افزایش آگاهی کنشگران اصلی درگیر تولید علم، اولویت زیادی دارد. از جمله نتایج فرایند ناکارآمد جامعهپذیری علمی، «بیگانگی تحصیلی در میان دانشجویان» است؛ موضوعی که در مقاله بعدی به آن پرداخته شده است. بیگانگی تحصیلی به جدایی عاطفی یا شناختی از جنبههای مختلف بستر آموزشی همچون فرایند تحصیل و یادگیری، فضای دانشگاه، اساتید، دانشجویان دیگر و احساس جدایی از تولیدهای علمیشان اشاره دارد. تعامل با اساتید، انگیزه تحصیلی و دیدگاه دیگرانِ مهم به تحصیل، رضایت از رشته تحصیلی، نگرش به آینده شغلی و خودپنداره تحصیلی میتواند بیگانگی تحصیلی دانشجویان را کاهش دهد.
مقاله دوازدهم به موضوع «احساس فرسودگی تحصیلی» یا کاهش میزان علاقه و اشتیاق دانشجویان به درس و تحصیل و مشارکت در امور درسی و در یک کلام لذتنبردن از درس و تحصیل میپردازد. نتایج پژوهش از اهمیت بیانگیزگی، نارضایتی کلی، آینده شغلی مبهم و ضعف مشارکت تحصیلی در تحلیل فرسودگی تحصیلی حکایت دارد. ادعای اصلی آخرین مقاله درباره «مصرف فیسبوک در میان دختران دانشجو»، تأکید بر نقش فیسبوک بهعنوان ابزار اساسی کنش متقابل اجتماعی، هویت شخصی و ساخت شبکه در میان دانشجویان است. نتایج این پژوهش کیفی نشان داد دانشجویان با انگیزههای مختلف بهویژه انگیزه فراغت وارد فیسبوک میشوند، راهبردهای مختلفی برای نمایش و ابراز خود به کار میگیرند و بر این باورند که استفاده از فیسبوک، پیامدهای کنشی، رفتاری و نگرشی مختلفی را دربردارد.
کتاب «علم، دانشگاه و جامعه» نوشته رضا همتی با شمارگان هزار نسخه در 570 صفحه به بهای 29 هزار تومان از سوی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی منتشر شده است.
نظر شما