یکشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۴:۴۹
پیام اصلی داکینز در «ژن خودخواه» نامیرایی ژن‌هاست

عطا کالیراد، پژوهشگر زیست‌شناسی تکاملی در یادداشتی درباره کتاب «ژن خودخواه» نوشته ریچارد داکینز که به اعتقاد او یکی از بهترین آثار منتشر شده در این حوزه است، می‌گوید: شاید کمتر کتاب عامه‌پسندی را بتوان یافت که پس از گذشت بیش از چهار دهه از انتشار آن همچنان برای خوانندگان متخصص و غیرمتخصص سودمند باشد، اما ژن خودخواه، شاید بیش از هر اثر دیگر داکینز، چنین دوامی داشته است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- عطا کالیراد، پژوهشگر زیست‌شناسی تکاملی، پژوهشگاه دانش‌های بنیادی (IPM): «حیات هوشمند بر روی یک سیاره زمانی به بلوغ خود می‌رسد که برای نخستین بار چرایی وجود خویش را در می‌یابد. اگر روزی موجودات برتر فضایی از سیاره زمین بازدید کنند اولین سوألی که به منظور ارزیابی سطح تمدن ما می‌پرسند این است که آیا هنوز تکامل طبیعی را کشف کرده‌اند؟» (ص ۳۵) - ژن خودخواه، نوشته ریچارد داکینز، ترجمه دکتر جلال سلطانی، انتشارات مازیار
 
انسان‌انگاری از جمله دشواری‌های ناخواسته در بحث در باب رفتار موجودات زنده است؛ در عین حال زدودن زبان انسان‌انگارانه در توصیف پدیده‌های زیستی غیر ممکن می‌نماید. تماشای انبوهی از مستندهای حیات وحش نیز کمکی به از میان رفتن منظر انسان‌انگارانه نمی‌کند؛ در روایت این مستندها، چنین می‌نماید که جانداران «آگاهانه» تصمیم به فداکاری یا انتخاب می‌گیرند: بوفالویی پیر خود را در دام تمساح‌ها می‌افکند تا باقی گله به سلامت به راه خود ادامه دهند و پرندگان نر و ماده و همچون انسان‌ها به عشق‌ورزی و تشکیل خانواده می‌پردازند. در گذشته‌های نه‌چندان دور چنین رویکرد در میان زیست‌شناسان نیز رواج داشت. این رویکرد به رواج ایده «انتخاب گروه» انجامید.

بر اساس چنین ایده‌ای گروه‌های جانوری با گروه‌های دیگر رقابت می‌کنند و در چنین رقابت‌های گروه‌های فداکار بر گروه‌های خودخواه غالب می‌شوند. نقدهای اساسی بر این «انتخاب گروه» را می‌توان در سازگاری و انتخاب طبیعی (۱۹۶۶)، اثر جورج ویلیامز یافت. ویلیامز در اثر خود ژن را واحد انتخاب طبیعی می‌شمارد و اظهار می‌دارد که انتخاب طبیعی در سطح افراد به وقوع می‌پیوندد چراکه شایستگی زیستی، شمار فرزندان یک فرد در جمعیت، منجر به گسترش یا انقراض ژن‌ها در طی زمان می‌شود. پژوهش‌های ویلیام دونالد هَمیلتون در دهه ۶۰ میلادی نیز نشان داد که دیدی ژن‌محور می‌توان بروز فداکاری در جانداران را توضیح دهد، چراکه شایستگی یک فرد تنها محدود به زادگان او نیست بلکه زادگان خویشان او را نیز شامل می‌شود.
 

در چنین فضای فکری، ژن‌ خودخواه داکینز شکل گرفت. این کتاب ایده‌های ویلیامز، هَمیلتون و سایر تکامل‌دانان آن دوران را در قالب کتابی عامه‌ فهم و منسجم ریخت. چندین نسل از زیست‌شناسان با خواندن این کتاب با دیدگاه ژن‌محور به تکامل آشنا شدند؛ دیدگاهی که امروز در حوزه زیست‌شناسی تکاملی غالب است. شاید کمتر کتاب عامه‌پسندی را بتوان یافت که پس از گذشت بیش از چهار دهه از انتشار آن همچنان برای خوانندگان متخصص و غیرمتخصص سودمند باشد، اما ژن خودخواه، شاید بیش از هر اثر دیگر داکینز، چنین دوامی داشته است.
 
شاید ایرادی اساسی به کتاب داکینز، عنوان آن باشد. نکته او خود نیز در مقدمه سی‌امین سال انتشار به آن اقرار کرد. نسبت دادن صفتی انسانی به ژن‌ها منجر به کژفهمی، به خصوص در میان افرادی که تنها با مطالعه جلد این کتاب به محتوای آن پی می‌برند، شده‌است. در عین حال این عنوان غلط انداز است؛ پیام اصلی کتاب را شاید بتوان نامیرایی ژن‌ها دانست چراکه سخن اصلی چگونگی انتقال اطلاعات موجود در ژن‌ها در طی نسل‌های متمادی و اثر این اطلاعات بر شایستگی حاملین این ژن‌ها و خود این ژن‌هاست. داکینز خود به این کاستی پی‌برد و تلاش کرد تا آن را با نگارش رخنمون گسترده[1] (۱۹۸۲) اصلاح کند.
 
ترجمه‌های فارسی موجود از کتب عامه‌پسند زیستی اغلب چندان دلچسب نیستند چرا که یا مترجم تخصصی در موضوع نداشته و در نتیجه ابهاماتی در ترجمه پدید آمده و یا اینکه متخصصی دست به ترجمه زده که خود چندان در هنر ترجمه چیره‌ دست نیست. ترجمه جلال سلطانی از ژن خودخواه اما تا حد زیادی از چنین کاستی‌های تهی است. مترجم خود متخصص ژنتیک مولکولی است و ترجمه او نیز، به جز وفاداری بیش از اندازه مترجم به ساختار جملات انگلیسی، خوانا و روان است. چنین کتابی نه‌تنها به علاقه‌مندان به زیست‌شناسی تکاملی توصیه می‌شود، بلکه برای زیست‌شناسانی که ناآگاهانه از رویکردی انسان‌انگارانه در نگرش به طبیعت سود می‌برند نیز واجب است.
 
[1] The Extended Phenotype

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها