در نشست نقدوبررسی مجموعه داستان «شهر برج و مه» نوشته آرمان صالحی، امیرحسین خورشیدفر و علی سطوتی قلعه یه نقدوتحلیل اثر پرداختند.
در این جلسه ابتدا صالحی بخشهایی از داستان «شهر برج و مه» را برای حاضران قرائت کرد. سپس امیرحسین خورشیدفر، داستاننویس، به تحلیل داستانهای آرمان صالحی پرداخت. خورشیدفر در ابتدای صحبتهای خود از دو جریان اصلی داستانکوتاه در ادبیات جهان یاد کرد؛ یکی جریانی که مبتنی بر ضربه حسی واحد در داستان است، عمدتاً جزئینگر و عینیگراست و نسبت به رمان و گونههای دیگر تا حدی از بوطیقای مستقلی برخوردار است که میتوان آن را تدریس کرد و انتقال کرد، و دیگری جریانی ایدهمحور است که نمونههای آن را در داستانهای کوتاه بورخس و کالوینو میتوان جست.
این نویسنده و منتقد ادبی داستانهای آرمانهای صالحی را در گروه دوم قرار داد.
خورشیدفر همچنین گفت: «آرمان صالحی از جمله نویسندگانی است که از هر چیز کوچکی میتوانند داستانی خلق کنند. من کمتر نویسندهای را میشناسم که مثل صالحی از نیروی تخیل بینظیری برخوردار باشد.»
در بخش دیگری از این جلسه، علی سطوتیقلعه، منتقد ادبی، درباره داستانهای کوتاه آرمان صالحی به مسئله وسواس و مازوخیسم در این داستانها پرداخت. سطوتیقلعه با اشاره به داستانهای کوتاهی از جمالزاده، هدایت، آلاحمد و صادقی که حول مضمون وسواس شکل گرفتهاند، گفت: «اتفاقی که در داستانهای صالحی میافتد، این است که برخلاف نمونههای یادشده، وسواس دیگر موضوع نوشتن داستان نیست و به مکانیسم داستاننویسی تبدیل میشود.»
او با تایید صحبتهای خورشیدفر و در دنباله آن اضافه کرد: «صالحی مدام در خواندن داستان وقفه میاندازد و اجازه نمیدهد تاثیر آنی داستان کوتاه در یک نشست اتفاق بیفتد. مسئله او لذتبردن از داستانکوتاه نیست، بلکه پی گرفتن جریان میل است.»
گفتنی است،مجموعهداستان «شهر برج و مه» در سال ۱۳۹۶ از سوی انتشارات افراز منتشر شده است.
نظرات