پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۲:۳۷
تبعید و سکوت

سندی مومنی:مخاطب می‌تواند زنانه بودن را در نام گذاری رمان و سایر آثار نویسنده نیز رصد کند. مشخصا خاما به معنای دختر خانه و بیوه کشی رمان اول نویسنده و دو مجموعه داستان از سه گانه او به نام‌های قدم بخیر مادربزرگ من بود و عروس بید نام‌هایی زنانه دارند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) پنج شنبه 26 بهمن ماه، موسسه بانک کتاب مولفان فرهیخته، میزبان یوسف علیخانی نویسنده رمان خاما و جمعی از دوستداران ادبیات داستانی بود.

در این جلسه نویسنده از نوشتن خاما گفت: خاما پیش از این از منظر سوم شخص نوشته شده بود و دقیقا از لحظه‌ای شروع می‌شد که خلیل لال می‌شود. لحظه‌ای که در نسخه الان خاما، در صفحات آخر فصل ششم آمده است. برای نوشتن خاما، دو بار به آغگل سفر کردم. روستایی مرزی که در فصل اول رمان به آن اشاره کرده‌ام.

نویسنده رمان بیوه کشی ادامه داد: دوست دارم درباره خاما بشنوم. این رونمایی‌ها می‌توانست در اداره ارشاد و یا حوزه‌های هنری هر استانی برگزار شود ولی من اصرار داشتم جلسات رونمایی در کتابفروشی‌ها برگزار شود.

در سفرهایی که داشتم اتفاق های زیبایی برایم افتاد. دختری در اهواز نامه‌ای برایم نوشت و در آن از خاما نوشت. او نوشت که من خاما را دختری در جنوب دیدم. در جنوب خاما‌های زیادی داریم. این عکس العمل‌های خوانندگان برایم بسیار جذاب و ارزشمند است.

در ادامه جلسه، سندی مومنی درباره خاما صحبت کرد. او اشاره کرد که خاما رمانی زندگی نامه‌ای است که با محوریت شخصیتی به نام خلیل عبدویی از دیدگاه اول شخص روایت می‌شود.

او در ادامه اشاره کرد: این رمان در شش فصل به رشته تحریر در آمده است. در فصل اول مخاطب با خلیل و خانواده‌اش و عشقش خاما آشنا می‌شود و همچنین قیامی که سرنوشتش در پایان فصل مشخص می‌شود. فصل دوم اولین تبعید گاه خانوارهای کرد است. در این فصل که دوسال از زندگی راوی را در بر می‌گیرد، مخاطب زندگی مسمالمت آمیز کردها در کنار ترک‌های ایل شاهسون را می ‌یند. فصل سوم تبعید گاه دوم (روستای زاغه) است و فصل چهارم که از جهاتی یکی از بزنگاه‌های مهم زندگی شخصیت است فرار خلیل و تغییر نامش به حسن مهاجر و ازدواجش را می‌خوانیم. فصل پنجم ماجراهای خانوادگی راوی را می‌خوانیم و نهایتا در فصل ششم با اعتراف خلیل عبدویی مبنی بر اینکه حسن مهاجر نیست روبه رو می‌شویم.


این نویسنده و منتقد ادبی در ادامه به سه ویژگی اصلی رمان اشاره کرد: رمان سه ویژگی خاص دارد. زمان مند و مکان مند است و کیفیت موضوع در رمان از جهتی بسیار برجسته است. دو مفهوم در رمان به اعتقاد بنده، پایه‌های اساسی رمان محسوب می‌شوند. تبعید و سکوت.
تبعید ریشه در خشونت ساختاری دارد. اقلیت کردها با خشونتی هر چه تمام تر به جهت خواسته‌های حکومت تبعید می‌شوند. سلطه آشکارای حکومت، وضعیت و موقعیتی تازه را به کردها تحمیل می‌کند و آگاهانه از این تحمیل قصد دارد کردها را از اصالت خود دور کند.

سندی مومنی از فصل های اول و دوم و سوم رمان شواهدی مبنی بر خشونت  علیه کردها مثال زد و در ادامه در ارتباط با مفهوم سکوت گفت: سکوت، خاستگاه اصلیش شخصیت پردازی خلیل عبدویی است.

این نویسنده توضیح داد: در تحلیل این شخصیت به این نکته می رسیم که او به نوعی شخصیتی پیشروست. دو پاره بودن شخصیت (خلیل- حسن) و انتخاب آگاهانه برای فرار و نام جدید داشتن در شهری جدید و نیز بی اعتمادی شخصیت که در سکوتی طولانی نمود پیدا می کند همگی از مشخصه های بارز پیشرو بودن این شخصیت است.

نویسنده کولی با شکلات تلخ در پایان به سه نکته در رمان اشاره کرد: تصویر سازی‌ها و باورهای عامیانه و زنانه بودن رمان از نکاتی است که اگر به آن‌ها نپردازم بی انصافی است.

وی ادامه داد: مخاطب هم زمان، هم رمان را می‌خواند و هم رمان را می‌بیند. زبان رمان، کاملا بصری است. در قسمت باورهای عامیانه نیز نکته اصلی این است که باورهای عامیانه به نوعی ارزیابی شناختی منجر می‌شوند که این موضوع به کنشگری مشخصی منتهی می‌شود. در بحث زنانه بودن نیز جایگاه ویژه‌ای برای دایه و خاما و قدم بخیر وجود دارد. مخاطب می‌تواند زنانه بودن را در نام گذاری رمان و سایر آثار نویسنده نیز رصد کند. مشخصا خاما به معنای دختر خانه و بیوه کشی رمان اول نویسنده و دو مجموعه داستان از سه گانه او به نام‌های قدم بخیر مادربزرگ من بود و عروس بید نام‌هایی زنانه دارند.


در ادامه مخاطبان سئوال‌های خود را از نویسنده و منتقد پرسیدند. دکتر نواب یکی از حاضران در جلسه عنوان کرد: اگر یوسف علیخانی به روستا نویسی توجه دارد و به شیوه‌ای خاص از این جغرافیا بهره می‌گیرد به خاطر آن است که وجهی پژوهشگرانه دارد و پیش از نگارش پژوهش می‌کند.

در پایان جلسه و امضای رمان خاما توسط نویسنده برای حاضران، نویسنده از برگزار کنندگان جلسه تشکر کردند. جلسه در کتابفروشی  آقای درخشان و با مدیریت امیر ثریا برگزار شد.
 

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 9
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • الهام ۲۳:۴۳ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۶
    شش سال از عمرم یک رمان نوشتم ناشر سرمایه گذاری کرد. منتقدها خوش شان امد. هرکی خواند بد نگفت. اما دریغا یک نسخه اش را یک روز در ویترین کتابفروشی بگذارند. خوشا به حال این نویسنده که روزی یک شهر و ساعتی یک کتابفروشی رونمایی و جشن دارد و عکس یادگاری می گیرد.
  • ۰۲:۲۹ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۷
    این خبرگزاری یوسف علیخانیه؟
  • علي اصغر يزداني ۱۱:۵۸ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۷
    از اتفاق بايد در جواب آدم بي نام و هويتي كه نوشته اينجا خبرگزاري يوسف عليخاني است، بگويم از ده خبر مربوط به عليخاني در ايبنا يك خبر هم كار نمي‌شود. مقايسه كنيد با حجم خبرهايي كه براي رونمايي هاي يك نفر مي رود. چشم‌تان را باز كنيد. خاما پديده امروز كتاب است.
    • ۱۹:۲۱ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۷
      شما چرا قاطی کردی؟
  • ۱۸:۲۷ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۷
    اگر ایشان هر روز یک شهر هستند، حتما طرفداران زیادی هم دارند. آقای علیخانی با وجود دستی شکسته، سختی راه را به جان خرید و برای آن که پیش مردم اهواز بدقول نشود، خودش را با اتوبوس به اهواز رساند. این حجم از مسئولیت پذیری و تواضع، باید که انتشار یابد و خوانده شود..
  • شهبازي ۱۸:۳۳ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۷
    دنبال پول بيشتر همه جا مي دود. يك روز دنبال بيوه كشي مي دود يك روز دنبال جوجو مويز. هزارتا نويسنده هم دنبالش مي دوند و به او نمي رسند. خوب تندتر مي دود. الان هم كه با خاما مي دود.
    • ۲۳:۴۹ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۷
      شما هم بدوید و به دست بیاورید! مگر بدخواه دیگرانیم ما؟!
  • ۲۳:۴۷ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۷
    هیچ وقت از نزدیک با آقا یوسف ملاقات کردین؟ اون فوق‌العاده‌ست... مردِ بسیاااااار شریفیه... یک انسانِ به تمام معنا..‌
    • ۱۳:۰۶ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۹
      این چه ربطی داره به رمان اش؟ مگه می خواهیم با ایشون بریم سفر؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها