اغلب شخصیتهای داستانی هرتا مولر، آدمهای عجیب و غریبی هستند که او بادقت، و به تناسب ژانر نوشتاریاش، انتخاب میکند. مولر حقیقت وجودی آنها را تحریف میکند، از شکل میاندازد تا همه آدمها وارد محتوایی غلوآمیز و عبثگونه بشوند. بیراه نیست اگر بگوییم رمان «زمین پست» آکنده از چنین آدمهایی است که شکل بیرونی و درونیشان از قانونبندیهای گروتسک گذر کرده است. او با تمرکز بر نثر ساده، شکل روایت را در چنین قالبهایی تکمیل میکند تا دورنمای زندگی مصادرهشدهشان را بهتصویر بکشد.
این رمان از 19 داستان بههم پیوسته، که زنجیروار هرکدام دیگری را به سخره میگیرد، تشکیل شده. هر نویسندهای در درونش یک نگاه کودکانه مخفی کرده است؛ مولر نیز از آن نویسندههاست. او در پسزمینه روایتهایش، یک روایت کودکانه دارد، و میخواهد دغدغهها و علایقی که بیهیچ دوزوکلکی دیدار میآیند، آشکار نماید. راوی اول شخص این رمان دختری است با همان معصومیت فناشده؛ معصومیتی که حاصل دوران خشونتبار حکومتهای غاصب کمونیستی.
سوسک، برای دختر بچه روایتگرِ داستان، ناهنجاریِ چندشآور یک دوران سپری شده است. نویسندگی برای هرتا مولر سرگرمی نیست، بلکه پاسخ به آن کودکی است که در فضایی آکنده از ترس، خیال و شور تمنا، میخواهد هرچیز نامتعارف و استثنایی را بهسبک خودش تعریف کند. 19 داستان بههم پیوسته کتاب، 19 بلایی است که همچون رخدادی تلخ بر ما آوار میشود. و این بدترین وضعیتی است که نویسنده را در خودش محبوس میدارد تا آن درد ناگزیر را بسازد.
مولر سازنده چنین دردهایی است که از نبوغ بیچون و چرایش حکایت میکند؛ نبوغی برآمده از دوران شوم حکومتی دیکتاتور محور و زیادهخواه. آدمهای کجوکولهاش در سرتاسر رمان نشان از چنین موقعیتهای دهشتناک دارند. موضوعاتی که مولر بهکار میگیرد کتابهایش را بادوام میسازد، و مانند توپخانهای آماده شلیک، این هراس را به جانمان میاندازد تا جهان داستانیاش را با این همه شخصیتهای متنوع گروتسکی باور کنیم .
«زمین پست» نوشته هرتا مولر با ترجمه رباب محب را نشر بوتیمار منتشر کرده است.
نظرات