احمد پوری درباره ویژگی آثار فریبا وفی میگوید: قهرمانهای داستان وفی کسانی هستند که وی آنها را میشناسد. وفی شخصیتها را کالبدشکافی میکند و آدمهایی ملموس میآفریند که من خواننده آنها را باور میکنم.
به عنوان نویسنده و مترجمی که آثار ادبیات معاصر ایران را نیز دنبال میکنید، به نظر شما چرا آثار وفی خوانده میشود و مقبول عام میافتد؟
در درجه اول وفی یک نویسنده است. نویسنده خوبی هم هست. وفی نویسنده به دنیا آمده است. در جواب سوال شما باید بگویم که چون وفی صداقت دارد. صداقت نه تنها در نوشتن بلکه در تمام هنرها حرف اول را میزند. وفی در نوشتن به دنبال روشها و هیاهوی ادبیات و اینکه چه نوع ادبیاتی مد است، نیست. با صداقت تمام حرف خودش را میزند. نگاهش به پیرامون خود بسیار عمیق و تیز است. انسانهایی که در رمان و داستانهای ایشان هستند، از کره ماه نیامدهاند و واقعی هستند. وفی انسانها را ژرفتر تحلیل میکند و موقعیتها و روابط آنها را در اجتماع طوری میسازد که ما آنها را بهتر درک میکنیم و باعث نزدیک شدن ما به شخصیتهای داستانش میشود.
احمد پوری
امروزه شاهد حضور نویسندگان زن بسیاری هستیم که در داستان کوتاه و رمان صاحب آثار بسیاری هستند، چرا بین این تعداد نویسنده زن، وفی توانسته موفقتر از بقیه ظاهر شود و در بازار کتاب موفقتر عمل کند؟
ما نویسنده زن خوب زیاد داریم. به عنوان مثال زویا پیرزاد یکی از پرمخاطبترین نویسندگان ایران است. واقعیت این است که مخاطب معمولا اشتباه نمیکند. وقتی قشر جدی کتابخوان به دنبال نویسندهای است و کارهای او را دنبال میکند، چشم بسته باید قبول کرد که وی نویسنده خوبی است. باید قبول کنیم که لابد وفی و باقی کسانی که موفقتر هستند، بهتر میتوانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند و مخاطب چیزی را که میخواهد در رمان او پیدا میکند. اینطور هم نیست که یک حادثه خاص باعث مطرح شدن وفی شده باشد و بخشی از استقبالی که از آثارش میشود، به دنبال آن اتفاق باشد. البته صرف زن بودن با توجه به تعداد به نسبت کم نویسندگان زن به او کمک کرده و باعث توجه به او چه در داخل و چه در خارج ایران شده است.
اولین اثری که از وفی به چاپ رسید؛ «پرنده من» در سال 1381 بود. اما سالها طول کشید تا وفی شناخته شود و مورد اقبال عمومی قرار بگیرد. این روند طی سالهای اخیر شدت یافت به طوری که یکی از رمانهای او نیز برنده یک جایزه خارجی شد. دلیل طولانی بودن این روند چیست؟
دلیل کند بودن این روند در سالهای اول به علت شناختهنشدن است. این مساله تنها به وفی مربوط نمیشود. هر نویسنده در سالهای اول از مخاطب محک میخورد و هنگامی که مخاطب به این نتیجه میرسد که نویسنده خوب است، استقبال صورت میگیرد که باعث مطرح شدن او میشود. درنهایت وی جزو سلبریتیهای ادبیات میشود و تیراژ کتابهایش بالا میرود. اما اینطور نیست که از ابتدا به ساکن تیراژ کتابها بالا باشد. باید شناخت اتفاق بیفتد. «پرنده من» به زعم من یکی از درخشانترین کارهای وفی است اما زمان میخواست تا مقبول بیفتد و به چاپ برسد و مطرح بشود.
معمولا نویسندگانی مانند وفی که آثارشان پرمخاطب است از سوی برخی منتقدان و نویسندگان نخبهگرا برچسب عامهپسند بودن میخورند و عدهای معتقدند که آثار وفی و امثالهم که جزءپرفروشهای بازار کتاب به شمار میآیند، پهلو به عامهپسند بودن میزنند. نظر شما در این باره چیست. آثار وفی در کدام دسته جای میگیرد؛ نخبهگرا یا عامهپسند؟
این تئوری میلنگد. این کتاب را بیرون از مرزهای ایران ببرید و بگویید که عامهپسند است. به عنوان مثال همه میدانیم که مارکز مانند جویس نیست. در این مساله شکی وجود ندارد اما اینکه مردم کارهای مارکز را میفهمند، جزء محسنات کار مارکز است. دعواها سر عامهپسند بودن به نظرم خلط مبحث است و از سر ناآگاهی و تنگنظری. اثر عامهپسند ویژگیهای خاصی دارد که به آن ادبیات زرد میگوییم و هم مخاطبش بسیار زیاد است هم تیراژ کتاب هایشان که این تعداد بسیار بیشتر از آثار وفی است. در عرصه ادبیات جدی، رمانی که پرفروش می شود، انگ عامهپسند بودن می خورد. این انگ را به پیرزاد و احمد محمود هم زده اند که واقعا بیانصافی است. پرفروشبودن این نویسنده به دلیل تولید ادبیات صادقانه است. ادبیات نخبهگرا مخاطبش کم است که دلیل بر حقانیت آن نیست و تعداد مخاطبان زیاد هم دلیل بر ابتذال نمیشود. آثار باید تعریف و جایگاه خود را پیدا کنند و کلا با مسالهای که مطرح کردید، موافق نیستم.
ویژگی اصلی آثار وفی که باعث تفاوت کار وی با باقی نویسندگان و استقبال مخاطبان از وی شده، به نظر شما کدام است؟
وفی در آثارش حادثهمحور نیست. البته این نه حسن است نه عیب. آثار وفی شخصیتمحور است. وفی درون شخصیتها را موشکافانه و دقیق میبیند. قهرمانهای داستان وفی کسانی هستند که وی آنها را می شناسد. وفی شخصیتها را کالبدشکافی میکند و آدمهایی ملموس میآفریند که من خواننده آنها را باور میکنم.
نکته دیگری که در آثار وفی است و کمتر بدان توجه شده، طنز موجود در کارهای وفی است. دید طنزآلود و تلخ او به زندگی است که آثار او را موفق میکند. در آثار وفی از نظر مکانی و شخصیتها چیز مصنوعی و ساختگی نمیبینیم. در آثار وفی با زندگی آشنا میشویم که از هر روز از بغل گوشمان رد میشود اما در موردش هرگز کنجکاوی نکردهایم.
نظرات