برگزیده جایزه فتحالله مجتبایی در گفتوگو با ایبنا عنوان کرد
حلقههای مفقوده در متون حماسی باید کشف شود
لیلا حقپرست، برگزیده جایزه فتحالله مجتبایی گفت: در سالهای اخیر رویکردی دقیقتر و عمیقتر به متون حماسی صورت گرفته تا قبل از این متون حماسی تنها به شاهنامه منحصر میشد اما چندسالی است که متونی مانند گرشاسبنامه و سامنامه نیز مورد توجه قرار گرفته و این منابع را میتوان در کنار منابع ملی حماسی ما مشاهده کرد.
وی ادامه داد: هدف من از انجام این پژوهش این بود که با بررسی نظرات مختلف نظریه قالبی را از آن استخراج کنم که به واقعیت نزدیکتر باشد برهمین اساس با بررسی روایات مرتبط با پهلوانان و قیاس آنها به این نتیجه رسیدم که در روایات گرشاسب، نریمان، سام، زال و رستم را در متون اساطیری، حماسی، تاریخی و شفاهی بررسی کنم و همچنین با استفاده از طومارهای نقالی مفاهیم مرتبط با این حوزه را استخراج کنم. در مرحله اول تلاش من این بود که روایات و منابع را مقایسه کنم تا در نهایت ساختارها با یکدیگر یکسان شوند.
این پژوهشگر افزود: جمله مشهوری وجود دارد که میگوید: تکرار در یک ساختار اسطوره را نشان میدهد و بنابراین با بررسی این متون به این نتیجه رسیدیم که اینها پایه اسطورههای موردنظر ما هستند که در روایاتهای دور و نزدیک تکرار میشوند. بنابراین تدوین این رساله دو مرحله اصلی داشت. نخست استخراج مفاهیم تکرارشونده در روایات تا براساس آن ساختار اسطورهای زندگی پهلوانان مشخص شود و در نهایت با مقایسه تکتک ساختار اسطورهای زندگی آنها بهطور مثال رستم و سام به این نتیجه برسیم که الگوی جهانپهلوان ایرانی چگونه است.
حقپرست در پاسخ به این پرسش که مشخصههای الگو جهانپهلوان ایرانی چیست عنوان کرد: این الگو مشخصههای خاصی دارد بهطور مثال جهانپهلوان ایرانی کودکی ویژهای دارد و از انسانهای عادی متفاوت است و این مرحلهای است که منجر میشود او هویت خود را به دیگران اثبات کند از سوی دیگر او قادر است شاه را برتخت بنشاند و یا او را از تخت بلند کند. جهانپهلوانان در طول زندگیشان با موجودی از جنس اژدها درگیر میشوند و در تمام زندگی آنها هفت خوانی وجود دارد که باید از آن عبور کند. از سوی دیگر زندگی آنها وقف دفاع از مردم در مقابل رنج و ظلم میشود. اغلب پهلوانان گونهای از خطا را در پوششی از گناه و اشتباه تجربه میکند که بعد جاودانگی زندگی آنها را زیر سوال میبرد و آنها را به مرحله آخر زندگیشان میرساند و گاهی بدون اینکه بمیرند از فرایند پهلوانی محو میشوند مانند زال، یا اینکه اگر مرگ را تجربه کنند به صورت غیر طبیعی برایشان اتفاق میافتد مانند رستم که به چنین سرنوشتی دچار میشود.
این محقق در ادامه سخنانش و در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه کتابها و پژوهشهای سالهای اخیر در حوزه حماسی چگونه ارزیابی میشود عنوان کرد: در سالهای اخیر رویکردی دقیقتر و عمیقتر به متون حماسی صورت گرفته تا قبل از این متون حماسی تنها به شاهنامه منحصر میشد اما چندسالی است که متونی مانند گرشاسبنامه، سامنامه و ... نیز مورد توجه قرار گرفته و این منابع را میتوان در کنار منابع ملی حماسی ما مشاهده کرد. بنابراین در سالهای اخیر از این منابع در کنار متون شفاهی مانند طومارهای نقالی استقبال شده البته منابع شفاهی مانند طومارهای نقالی پیش از این در پژوهشهای علمی دیده نمیشد در حالی که این طومارها میتواند نقاط تاریک پژوهشهای حماسی را برطرف کند.
حقپرست با بیان اینکه تلاش کردیم در این رساله به واسطه رویکردی که نسبت به موضوع خود داشته به متون حماسی اعتبار بخشی کند گفت: در این حوزه حلقههای مفقوده بسیاری وجود دارد و بهعبارت دیگر متون حماسی مانند یک معمایی است که باید با کشف حلقههای مفقوده خلاءهای آن را پر کرد. این منابع اعم از متون اساطیری ایرانی و غیر ایرانی از جمله متون هندی باستانی به یک میزان میتواند برای ما کمککننده باشد تنها منوط به اینکه به این جمله تکیه کنیم که میگوید تکرار ساختار اسطورهها را مشخص میکند.
وی یادآور شد: تلاش من هم در این رساله این بوده که با بررسی این ساختارها به نتیجه قانعکنندهای در اسطورهها برسم.
حقپرست که رساله دکترایاش در نهمین جشنواره بینالمللی فارابی در بخش جوان نیز برگزیده شد گفت: خوشختانه انتخاب اثر من در جشنواره فارابی و جایزه دکتر مجتبایی موجب شد که در چاپ آن در قالب کتاب با مشکلی مواجه نباشم و یک گام جلوتر حرکت کنم و به لحاظ اغناکنندگی برای مخاطب با مشکلی روبهرو نباشم با این وجود برگزیدهشدن در چنین جوایزی میتواند برای جوانان الهامبخش این موضوع باشد که هنوز هم عرصههایی در علوم انسانی وجود دارد که رصد میشود و منابع و آثاری که به صورت کاربردی در این حوزه با وجود همه موانع و پیشفرضهای موجود در این رشته وجود دارد را به جامعه معرفی میکند.
نظر شما